←پاسخهای دیگر
خط ۲۶۴: | خط ۲۶۴: | ||
::::::'''ب) [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب نسبی:]]''' یعنی چیزهای که از حواس یک نفر به علت دور بودن از آن یا علتی دیگر آن پنهان است و در برخی از مقاطع وجودی و یا برای برخی از افراد غیب است مثلاً کسی که در تهران است تهران برای او شهادت و اصفهان غیب است و بالعکس و نیز مانند اخبار گذشتگان و در قرآن کریم نیز در بعضی آیات مراد همان غیب نسبی است مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ}}﴾}} <ref>این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ سوره هود، آیه ۴۹.</ref>. | ::::::'''ب) [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب نسبی:]]''' یعنی چیزهای که از حواس یک نفر به علت دور بودن از آن یا علتی دیگر آن پنهان است و در برخی از مقاطع وجودی و یا برای برخی از افراد غیب است مثلاً کسی که در تهران است تهران برای او شهادت و اصفهان غیب است و بالعکس و نیز مانند اخبار گذشتگان و در قرآن کریم نیز در بعضی آیات مراد همان غیب نسبی است مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ}}﴾}} <ref>این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ سوره هود، آیه ۴۹.</ref>. | ||
::::::در نتیجه غیب نسبی قابل حس و لمس بوده اما به علت دوری یا موانع دیگر دیده نمیشود به علاوه اینکه نسبت به غیب نسبی همه مردم اعم از مؤمنین و کافر ایمان و اعتراف دارند»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۱۱ و ۱۲.</ref>. | ::::::در نتیجه غیب نسبی قابل حس و لمس بوده اما به علت دوری یا موانع دیگر دیده نمیشود به علاوه اینکه نسبت به غیب نسبی همه مردم اعم از مؤمنین و کافر ایمان و اعتراف دارند»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۱۱ و ۱۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱۶. آقای کرمزاده؛}} | |||
[[پرونده:11947.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی کرمزاده|کرمزاده]]]] | |||
::::::آقای '''[[علی کرمزاده]]''' در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان ''«[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایاننامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[راغب اصفهانی|راغب]] در مفردات مینویسد: واژه غیب، مصدر است و آن گاه که گفته میشود خورشید غائب شد؛ یعنی از چشم پنهان شد، فلان شیء از من غایب است، خداوند فرمود: "آیا از غائبین شده و این کلمه در هر چیزی که از حواس انسان و یا علم انسان پنهان باشد کاربرد دارد.<ref>«الغيب مصدر، غابت الشمس و غيرها اذا استترت عن العين، يقال: غاب عني کذا، قال تعالی: "ام کان من الغائبين" و استعمل في کل غائب عن الحاسه و عما يغيب عن علم الانسان بمعنی الغائب قال "ما من غائبة في السماء والارض الا في کتاب مبين"»؛راغب اصفهانی، همان، ص ۳۶۶.</ref> | |||
::::::[[علامه طباطبایی]] در مورد غیب میفرماید: غیب گاهی مطلق است و گاهی نسبی. [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب نسبی درباره اموری است که وجود عینی یافتهاند]] و عالم قدر را پدید آوردهاند و بدون در نظر گرفتن حدود و اندازه آنها که در سیر نزولی واجد آن شدهاند، غیب مطلقاند.<ref>[[علامه طباطبایی]]، همان، ج ۷، ص ۱۲۶.</ref> چنان که از بیان علامه طباطبایی پیداست امور آنگاه که وجود علمی آنها در سیر نزولی وجود عینی و دارای اندازه میشوند، موجودات قابل شهودند و در دایره [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب نسبی]] قرار میگیرند و این، همان غیبی است که امکان آگاهی بر آن برای انسان هست، لیکن انسان توانایی بر [[غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] ندارد. | |||
::::::به شهادت قرآن، انسان در بدو تولد، بر چیزی آگاهی ندارد، ليکن استعداد و توان آگاهشدن در وجود او به ودیعت نهاده شده است. انسان از راههای گوناگون حس و تجربه، عقل و استدلال، الهام و اشراق میتواند بر سه ضلع اساسی هستی خدا، خود و جهان پیرامونی آگاهی یابد. پرداختن تفصیلی به همه راههای اساسی شناخت، بیرون از وظیفه این پژوهش است، لیکن بیان چگونگی آگاهی از راه الهام و اشراق برای تبیین [[آگاهی از غیب]] ضروری است»<ref>[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایاننامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]، ص۲۲.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||