یوم‌الدار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۵۳: خط ۵۳:
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:1379767.jpg|22px]] [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم (کتاب)|'''اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۴

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حدیث یوم‌الدار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

متن آیه: ﴿وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ [۱].

مقدمه

اعتبار و سند حدیث یوم الانذار

حدیث یوم الدار و ولایت امیرالمؤمنین(ع)

  1. پیامبر(ص) در همان ابتدای جلسه خطاب به آنها فرمود: من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام و خداوند به من امر فرموده: که شما را به سوی او بخوانم. پس کدام یک از شما در این امر مرا یاری می‌کند تا او برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟ آیا از وصایت، جز جانشینی و امامت برای هدایت امت چیز دیگری فهمیده می‌شود؟
  2. در روایت بعد از کلمه "وصیی"، "خلیفتی" نیز آمده است و خلیفه به معنای جانشینی در تمام امور است که آن امامت و خلافت بلافصل است.
  3. در ذیل حدیث آمده است، «فَاسْتَمِعُوا لَهُ‏ وَ أَطِیعُوا» یعنی همه باید از علی بن ابی طالب(ع) اطاعت کنید و حرف او را بشنوید و این جملات جز با وصایت عمومی و امامت و خلافت بلافصل علی(ع) سازگاری ندارد[۱۶].
  1. نبی اکرم(ص) نفرمود: این اجابت علت تامه برای خلافت است، تا اینکه بگوییم هرکه اجابت کرد او خلیفه است. مضمون روایت این نیست که هرکس ایمان بیاورد وصیّ و خلیفه من خواهد بود، بلکه مضمون این است که هر کس مرا در این کار معاونت و معاضدت نماید و قوت بازوی من گردد و یار و معین من باشد، او خلیفه من است.
  2. خداوند و رسول او از اول می‌دانستند، این بار سنگین و درخواست مهم را جز علی(ع) نمی‌تواند اجابت کند، ولی به خاطر تثبیت امامت و اتمام حجت بر قومش، به طور عموم در این جلسه به صورت پیشنهادی مطرح شد. به بیان دیگر سخنان پیامبر(ص) «أَیُّکُمْ‏ یُؤَازِرُنِی‏» در واقع یک ابلاغ امر خداوند تعالی نسبت به جعل ولایت و جانشینی برای امیر المؤمنین(ع) است نه یک انشاء و ایجاد ولایت به صورت مشروط تا فرض کنیم اگر فرد دیگری قبول می‌کرد او صاحب ولایت و خلافت می‌شد. و این در حالی است که احادیث متواتر دیگر مانند، حدیث ثقلین، غدیر و غیره بر وصایت و خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) تاکید دارد[۱۷].

دعوت همگانی برای استمرار اسلام

مقدمه

حضرت محمد(ص)، از همان نخستین روزهای بعثت خویش و پس از دعوت مردم به دین اسلام، ولایت و امامت امیر مؤمنان علی(ع) را مطرح کرد و مردم را از این امر مهم آگاه ساخت. در روایتی معتبر آمده است هنگامی که آیه شریفه ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[۲۳]، بر پیامبر خدا نازل شد، حضرت، خویشان نزدیک خود را ـ که در آن روز نزدیک چهل نفر بودند ـ به خانه عموی و فادارش، حضرت ابوطالب(ع) دعوت کرد. پس از پایان غذا برخاست و در سخنان شیوا و رسایی فرمود: "ای فرزندان عبدالمطلب! به خدا سوگند، من در میان عرب، جوانی را سراغ ندارم که برای قوم و قبیله خود، برنامه‌ای بهتر از آنچه من آورده‌ام، بیاورد. من با خیر دنیا و جهان آخرت به سوی شما آمده‌ام. اینک خداوند به من امر فرموده است که شما را به سوی آن فراخوانم. کدام یک از شما حاضر است در این امر مرا یاری کند و وزیر من باشد تا همو برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟"[۲۴].

پس از سخنان پیامبر، همه حاضران جز امیر مؤمنان علی(ع) سکوت کردند. علی(ع) که از همه آنها کوچک‌تر بود، برخاست و گفت: «ای پیامبر خدا! من یاور شما و وزیر شما در این هدایت‌گری هستم». پیامبر دست علی(ع) را گرفت و فرمود: «إِنَّ هَذَا وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا»؛ «همانا این، برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. پس سخن او را بشنوید و از وی اطاعت کنید». حاضران در حالی که از روی تمسخر می‌خندیدند، برخاستند و به ابوطالب(ع) گفتند: محمد به تو دستور می‌دهد که سخن فرزندت را بشنوی و از وی اطاعت کنی. این روایت مهم تاریخی را بیشتر سیره‌نویسان، مفسران و حدیث نگاران در آثار خود نگاشته‌اند[۲۵].[۲۶]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!؛ سوره شعراء، آیه: ۲۱۴.
  2. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  3. مسند احمد حنبل، ج۱، ص۱۱۱.
  4. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۱۳-۱۱۴.
  5. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  6. «فَأَیُّکُمْ یُوَازِرُنِی عَلَی هَذَا اَلْأَمْرِ عَلَی أَنْ یَکُونَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ»؛ «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا»؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۶؛ اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۲۳۲- ۲۳۰.
  7. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶.
  8. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  9. الأمالی، شیخ طوسی، ص۵۸۲؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۶۲.
  10. تفسیر فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، ص۳۰۳.
  11. الامالی، شیخ طوسی، ص۵۸۳؛ تفسیر فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، ص۳۰۲؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۶۳؛ الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۶۳؛ و نیز ر.ک: موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۱، ص۴۰۷ (حدیث الانذار).
  12. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۳۱-۱۳۳.
  13. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  14. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  15. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  16. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  17. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  18. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  19. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶.
  20. ر.ک: مفاهیم القرآن، ج ۲، ص۱۷۳ و ج ۷، ص ۵۲۳؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۲۳.
  21. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  22. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۲۳.
  23. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  24. «يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَعْلَمُ شَابّاً فِي الْعَرَبِ جَاءَ قَوْمَهُ بِأَفْضَلَ مِمَّا جِئْتُكُمْ بِهِ إِنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ قَدْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ أَدْعُوَكُمْ فَأَيُّكُمْ يُؤَازِرُنِي عَلَى أَمْرِي عَلَى أَنْ يَكُونَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ؟» بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۲۳.
  25. نک: سید شرف الدین موسوی، مراجعات، ص۱۲۴ و ۱۲۵.
  26. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم ص ۲۵.