جعفر بن محمد نوفلی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از [[راویان حدیث]] از [[امام رضا]]{{ع}} بود. وی میگوید: «در پل اربق، نزد [[حضرت رضا]]{{ع}} آمدم و ایشان را [[سلام]] گفتم و عرض کردم: فدای وجودتان شوم! جمعی هستند که [[گمان]] میکنند که [[پدر]] بزرگوارتان زنده است! [[امام]]{{ع}} فرمودند: [[دروغ]] میگویند. [[خدا]] ایشان را [[لعنت]] کند! اگر پدرم زنده بود، میراثش تقسیم نمیشد و همسرانش از دواج نمیکردند. به خدا که پدرم – [[موسی کاظم]]{{ع}} - [[مرگ]] را چشید؛ چنان که [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} چشید. از [[خدمت]] [[حضرت]] سؤال نمودم: فی الحال [[تکلیف]] من چیست؟ امام{{ع}} فرمودند: [[پیروی]] از فرزندم [[محمد]]{{ع}}؛ چون من نیز از [[دنیا]] خواهم رفت. بعد دو انگشتشان را به یکدیگر چسباندند و فرمودند: [[قبر]] من و [[هارون]] چنین است»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۶۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۳۰.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۲۰۷.</ref> | از [[راویان حدیث]] از [[امام رضا]]{{ع}} بود. وی میگوید: «در پل اربق، نزد [[حضرت رضا]]{{ع}} آمدم و ایشان را [[سلام]] گفتم و عرض کردم: فدای وجودتان شوم! جمعی هستند که [[گمان]] میکنند که [[پدر]] بزرگوارتان زنده است! [[امام]]{{ع}} فرمودند: [[دروغ]] میگویند. [[خدا]] ایشان را [[لعنت]] کند! اگر پدرم زنده بود، میراثش تقسیم نمیشد و همسرانش از دواج نمیکردند. به خدا که پدرم – [[موسی کاظم]]{{ع}} - [[مرگ]] را چشید؛ چنان که [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} چشید. از [[خدمت]] [[حضرت]] سؤال نمودم: فی الحال [[تکلیف]] من چیست؟ امام{{ع}} فرمودند: [[پیروی]] از فرزندم [[محمد]]{{ع}}؛ چون من نیز از [[دنیا]] خواهم رفت. بعد دو انگشتشان را به یکدیگر چسباندند و فرمودند: [[قبر]] من و [[هارون]] چنین است»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۶۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۳۰.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۲۰۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۱
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
جعفر بن محمد نوفلی در حدیث - جعفر بن محمد نوفلی در تاریخ اسلامی - جعفر بن محمد نوفلی در معارف و سیره رضوی
مقدمه
از راویان حدیث از امام رضا(ع) بود. وی میگوید: «در پل اربق، نزد حضرت رضا(ع) آمدم و ایشان را سلام گفتم و عرض کردم: فدای وجودتان شوم! جمعی هستند که گمان میکنند که پدر بزرگوارتان زنده است! امام(ع) فرمودند: دروغ میگویند. خدا ایشان را لعنت کند! اگر پدرم زنده بود، میراثش تقسیم نمیشد و همسرانش از دواج نمیکردند. به خدا که پدرم – موسی کاظم(ع) - مرگ را چشید؛ چنان که علی بن ابیطالب(ع) چشید. از خدمت حضرت سؤال نمودم: فی الحال تکلیف من چیست؟ امام(ع) فرمودند: پیروی از فرزندم محمد(ع)؛ چون من نیز از دنیا خواهم رفت. بعد دو انگشتشان را به یکدیگر چسباندند و فرمودند: قبر من و هارون چنین است»[۱].[۲]
منابع
پانویس
- ↑ عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۴۶۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۳۰.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص۲۰۷.