اثبات شأن ولایت تشریعی امامان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '*[' به '* ['
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
جز (جایگزینی متن - '*[' به '* [')
خط ۲۹: خط ۲۹:


==[[شئون]] و ابعاد [[ولایت تکوینی]] [[ائمه]]{{عم}}==
==[[شئون]] و ابعاد [[ولایت تکوینی]] [[ائمه]]{{عم}}==
*[[امامان معصوم]]{{عم}} که همچون [[پیامبر]]{{صل}} در پرتو [[عنایات]] و [[الطاف]] ویژه [[الهی]]، راه [[عبودیت]] و [[بندگی]] خالصانه [[الهی]] را تا آخرین مرحله آن پیموده‌اند و به بالاترین مرتبه [[قرب الهی]] رسیده‌اند و عالی‌ترین [[درجه]] کمال ممکن را کسب کرده‌اند و مصداق اتم و اکمل "[[انسان کامل]]" شده‌اند، مظاهر اسماء و [[صفات]] [[ربوبی]] گشته‌اند و در پرتو آن به [[قدرت]] و [[ولایت مطلقه]] تکوینی‌اش دست یازیده‌اند.
* [[امامان معصوم]]{{عم}} که همچون [[پیامبر]]{{صل}} در پرتو [[عنایات]] و [[الطاف]] ویژه [[الهی]]، راه [[عبودیت]] و [[بندگی]] خالصانه [[الهی]] را تا آخرین مرحله آن پیموده‌اند و به بالاترین مرتبه [[قرب الهی]] رسیده‌اند و عالی‌ترین [[درجه]] کمال ممکن را کسب کرده‌اند و مصداق اتم و اکمل "[[انسان کامل]]" شده‌اند، مظاهر اسماء و [[صفات]] [[ربوبی]] گشته‌اند و در پرتو آن به [[قدرت]] و [[ولایت مطلقه]] تکوینی‌اش دست یازیده‌اند.
*از این‌رو رو آنان بر [[تصرف]] در کائنات توانا گشته‌اند و موجودات زمینی و آسمانی مسخّر آنها شده است. آنان بر حقایق هستی [[آگاه]] گردیده‌اند، وسائط فیوضات ربانی به موجودات شده‌اند و نقش مهم و کلیدی [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[انسان]]<ref>بیشترین نقش ائمه{{عم}} در هدایت و رهبری مردم به سوی رشد و کمال معنوی به همین قسم ولایت و رهبری معنوی و باطنی ائمه{{عم}} برمیگردد. (ر.ک، المیزان، ج۱، ص۲۷۲ و ج۱۴، ص۳۰۴؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۰ - ۲۸۶.)</ref> را با تصرّف در [[نفوس]] مستعد و تاثیرگذاری در آن برعهده دارند<ref>برای آگاهی بیشتر در این زمینه، به منابع زیر رجوع کنید: شمیم ولایت، ص۴۳۱ و ۴۸۲؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۰۴؛ مجموعه.آثار، ج۳، ص۲۸۴- ۲۸۵؛ ولایت کلیه، ص۲۸۳ - ۲۸۶؛ ولایت تشریعی و ولایت تکوینی از دیدگاه علم و فلسفه، جعفر سبحانی، ص۲۶ - ۲۹ و ۳۸ - ۴۱.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۶۳-۶۴.</ref>
*از این‌رو رو آنان بر [[تصرف]] در کائنات توانا گشته‌اند و موجودات زمینی و آسمانی مسخّر آنها شده است. آنان بر حقایق هستی [[آگاه]] گردیده‌اند، وسائط فیوضات ربانی به موجودات شده‌اند و نقش مهم و کلیدی [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[انسان]]<ref>بیشترین نقش ائمه{{عم}} در هدایت و رهبری مردم به سوی رشد و کمال معنوی به همین قسم ولایت و رهبری معنوی و باطنی ائمه{{عم}} برمیگردد. (ر.ک، المیزان، ج۱، ص۲۷۲ و ج۱۴، ص۳۰۴؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۰ - ۲۸۶.)</ref> را با تصرّف در [[نفوس]] مستعد و تاثیرگذاری در آن برعهده دارند<ref>برای آگاهی بیشتر در این زمینه، به منابع زیر رجوع کنید: شمیم ولایت، ص۴۳۱ و ۴۸۲؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۰۴؛ مجموعه.آثار، ج۳، ص۲۸۴- ۲۸۵؛ ولایت کلیه، ص۲۸۳ - ۲۸۶؛ ولایت تشریعی و ولایت تکوینی از دیدگاه علم و فلسفه، جعفر سبحانی، ص۲۶ - ۲۹ و ۳۸ - ۴۱.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۶۳-۶۴.</ref>


خط ۴۱: خط ۴۱:
*مراد از "[[غُلات]]" کسانی‌اند که در توصیف [[ائمه]]{{عم}} و ستایششان [[مبالغه]] می‌کنند و آنان را از حدّ [[انسان]] خارج می‌دانند و برای آنان [[قدرت]] مافوق بشری و گونه‌ای از [[استقلال]] در [[اعمال]] [[قدرت]] و [[ولایت]] در [[جهان]] قائل‌اند و با این باورشان برای [[ائمه]]{{عم}} [[شأن]] [[الوهیت]] و خدایی قائل هستند! به همین [[دلیل]]، آنان کافرند.
*مراد از "[[غُلات]]" کسانی‌اند که در توصیف [[ائمه]]{{عم}} و ستایششان [[مبالغه]] می‌کنند و آنان را از حدّ [[انسان]] خارج می‌دانند و برای آنان [[قدرت]] مافوق بشری و گونه‌ای از [[استقلال]] در [[اعمال]] [[قدرت]] و [[ولایت]] در [[جهان]] قائل‌اند و با این باورشان برای [[ائمه]]{{عم}} [[شأن]] [[الوهیت]] و خدایی قائل هستند! به همین [[دلیل]]، آنان کافرند.
*"مُفَوضّه" بر این باورند که کارهای [[جهان]]، از قبیل: [[خلق]] کردن، میراندن، روزی دادن و بارانیدن، به اولیای خاص [[الهی]] واگذار شده است و آنان [[اختیار]] تام در انجام این گونه [[کارها]] را دارند<ref>برای آگاهی از معنای واژه‌های «تفویض» و «توکیل» ر.ک: معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۶۰؛ الصحاح، ج۳، ص۱۰۹۹؛ المصباح المنیر، ص۵۵۰؛ اقرب الموارد، ج۵، ص۸۲۴ - ۸۲۵، ماده «وکل».</ref> و [[نماینده]] تام الاختیار [[خداوند]] در [[نظام هستی]] و شریک کارهای اویند!<ref>«متکلمان معتزله» طرفدار تفویض به معنای یاد شده‌اند. (ر.ک: شرح اصول خمسه، قاضی عبدالجبار معتزلی، ص۲۲۳ - ۲۴۱).</ref> از این‌رو، آنان مشرکند.
*"مُفَوضّه" بر این باورند که کارهای [[جهان]]، از قبیل: [[خلق]] کردن، میراندن، روزی دادن و بارانیدن، به اولیای خاص [[الهی]] واگذار شده است و آنان [[اختیار]] تام در انجام این گونه [[کارها]] را دارند<ref>برای آگاهی از معنای واژه‌های «تفویض» و «توکیل» ر.ک: معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۶۰؛ الصحاح، ج۳، ص۱۰۹۹؛ المصباح المنیر، ص۵۵۰؛ اقرب الموارد، ج۵، ص۸۲۴ - ۸۲۵، ماده «وکل».</ref> و [[نماینده]] تام الاختیار [[خداوند]] در [[نظام هستی]] و شریک کارهای اویند!<ref>«متکلمان معتزله» طرفدار تفویض به معنای یاد شده‌اند. (ر.ک: شرح اصول خمسه، قاضی عبدالجبار معتزلی، ص۲۲۳ - ۲۴۱).</ref> از این‌رو، آنان مشرکند.
*[[امام رضا]]{{ع}} که با هر دو گروه یاد شده رو به رو بود، در دعای زیر، نزد [[خداوند]] از آنان [[تبرّی]] می‌جوید: پروردگارا، من از گفتار کسانی که در [[حق]] ما مطالبی را می‌گویند که ما نگفته‌ایم، [[تبرّی]] می‌جویم. پروردگارا، [[خلقت جهان]] و روزی [[بندگان]] از آنِ تو است، تو را می‌پرستیم و از تو [[یاری]] می‌طلبیم. بارالها، تو [[آفریدگار]] ما و [[آفریدگار]] [[پدران]] و [[فرزندان]] ما هستی! پروردگارا، [[ربوبیت]] و [[الوهیت]] [[شایسته]] توست، از کسانی که تصوّر می‌کنند که ما پروردگارشان هستیم با می‌اندیشند که [[خالق]] و رازق آنان هستیم، [[برائت]] و [[بیزاری]] می‌جوییم. بارالها، این سخنان را به آنان نگفته‌ایم ما را به گفتار آنان [[مؤاخذه]] نفرما<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۴۳.</ref>.
* [[امام رضا]]{{ع}} که با هر دو گروه یاد شده رو به رو بود، در دعای زیر، نزد [[خداوند]] از آنان [[تبرّی]] می‌جوید: پروردگارا، من از گفتار کسانی که در [[حق]] ما مطالبی را می‌گویند که ما نگفته‌ایم، [[تبرّی]] می‌جویم. پروردگارا، [[خلقت جهان]] و روزی [[بندگان]] از آنِ تو است، تو را می‌پرستیم و از تو [[یاری]] می‌طلبیم. بارالها، تو [[آفریدگار]] ما و [[آفریدگار]] [[پدران]] و [[فرزندان]] ما هستی! پروردگارا، [[ربوبیت]] و [[الوهیت]] [[شایسته]] توست، از کسانی که تصوّر می‌کنند که ما پروردگارشان هستیم با می‌اندیشند که [[خالق]] و رازق آنان هستیم، [[برائت]] و [[بیزاری]] می‌جوییم. بارالها، این سخنان را به آنان نگفته‌ایم ما را به گفتار آنان [[مؤاخذه]] نفرما<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۴۳.</ref>.
*[[استاد مطهری]] در تبیین درست [[ولایت مطلقه]] [[تکوینی]] می‌نویسد: مقصود از [[ولایت]] تصرّف یا [[ولایت تکوینی]] این نیست که بعضی جُهال پنداشته‌اند که [[انسانی]] از [[انسان‌ها]] سمت [[سرپرستی]] و قیمومت نسبت به [[جهان]] پیدا کند، به طوری که او گرداننده [[زمین]] و [[آسمان]] و [[خالق]] و رازق و [[محیی]] و [[ممیت]] من جانب [[الله]] باشد... [[ادب]] [[اسلامی]] اقتضا می‌کند که ما [[خلق]] و [[رزق]] و [[احیا]] و اماته و امثال اینها را به غیر [[خدا]] نسبت ندهیم؛ زیرا [[قرآن]] می‌کوشد که ما از اسباب و وسائط عبور کنیم و به منبع اصلی دست یابیم و توجّه به [[کارگزار]] کلّ [[جهان]] باشد که وسائط نیز [[آفریده]] او و مجری امر او و [[مظهر]] [[حکمت]] او می‌باشند... مجموع قرائن [[قرآنی]] و قرائن [[علمی]] که نزد ما هست، اجمالاً وصول [[انسان]] را به مرتبه‌ای که اراده‌اش بر [[جهان]] [[حاکم]] باشد، ثابت می‌کند، اما در چه حدودی؟ آیا هیچ حدی ندارد و یا محدود به حدّی است؟ مطلبی است که از عهده ما خارج است<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.</ref>.
* [[استاد مطهری]] در تبیین درست [[ولایت مطلقه]] [[تکوینی]] می‌نویسد: مقصود از [[ولایت]] تصرّف یا [[ولایت تکوینی]] این نیست که بعضی جُهال پنداشته‌اند که [[انسانی]] از [[انسان‌ها]] سمت [[سرپرستی]] و قیمومت نسبت به [[جهان]] پیدا کند، به طوری که او گرداننده [[زمین]] و [[آسمان]] و [[خالق]] و رازق و [[محیی]] و [[ممیت]] من جانب [[الله]] باشد... [[ادب]] [[اسلامی]] اقتضا می‌کند که ما [[خلق]] و [[رزق]] و [[احیا]] و اماته و امثال اینها را به غیر [[خدا]] نسبت ندهیم؛ زیرا [[قرآن]] می‌کوشد که ما از اسباب و وسائط عبور کنیم و به منبع اصلی دست یابیم و توجّه به [[کارگزار]] کلّ [[جهان]] باشد که وسائط نیز [[آفریده]] او و مجری امر او و [[مظهر]] [[حکمت]] او می‌باشند... مجموع قرائن [[قرآنی]] و قرائن [[علمی]] که نزد ما هست، اجمالاً وصول [[انسان]] را به مرتبه‌ای که اراده‌اش بر [[جهان]] [[حاکم]] باشد، ثابت می‌کند، اما در چه حدودی؟ آیا هیچ حدی ندارد و یا محدود به حدّی است؟ مطلبی است که از عهده ما خارج است<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.</ref>.
*بنابراین، مقدار [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و چگونگی [[اعمال]] [[ولایت]] از سوی آنان برای ما کاملاً روشن نیست؛ اما روشن است که آنان در [[اعمال]] [[ولایت]] و تصرّف ولایی، هرگز مستقل از [[خداوند]] و بدون [[اذن]] و [[اراده]] او عمل نمی‌کنند<ref>برای تحقیق بیشتر در این زمینه‌ها ر.ک: تفسیر موضوعی قرآن، عبدالله جوادی آملی، ج۹، ص۱۰۷ - ۱۱۰؛ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، صافی گلپایگانی، ص۱۰۰ - ۱۱۰؛ ولایت تشریعی و ولایت تکوینی، جعفر سبحانی، به ویژه ص۲۶ - ۷۶، همو، جبر و اختیار، ص۲۴۲ - ۲۶۳؛ ترجمه و شرح اصول کافی، محمدباقر کمره‌ای، ج۲ (۱ - ۲)، ص۲۸ - ۳۳.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۶۴-۶۷.</ref>
*بنابراین، مقدار [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و چگونگی [[اعمال]] [[ولایت]] از سوی آنان برای ما کاملاً روشن نیست؛ اما روشن است که آنان در [[اعمال]] [[ولایت]] و تصرّف ولایی، هرگز مستقل از [[خداوند]] و بدون [[اذن]] و [[اراده]] او عمل نمی‌کنند<ref>برای تحقیق بیشتر در این زمینه‌ها ر.ک: تفسیر موضوعی قرآن، عبدالله جوادی آملی، ج۹، ص۱۰۷ - ۱۱۰؛ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، صافی گلپایگانی، ص۱۰۰ - ۱۱۰؛ ولایت تشریعی و ولایت تکوینی، جعفر سبحانی، به ویژه ص۲۶ - ۷۶، همو، جبر و اختیار، ص۲۴۲ - ۲۶۳؛ ترجمه و شرح اصول کافی، محمدباقر کمره‌ای، ج۲ (۱ - ۲)، ص۲۸ - ۳۳.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[ امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۶۴-۶۷.</ref>


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش