کفر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
اما کفر در اصطلاح [[دینی]] دو معنی دارد:  
اما کفر در اصطلاح [[دینی]] دو معنی دارد:  
# [[باور]] نداشتنِ اعتقاداتی که باید پذیرفته شود مثل [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]] و [[ضروریات دین]]؛
# [[باور]] نداشتنِ اعتقاداتی که باید پذیرفته شود مثل [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]] و [[ضروریات دین]]؛
# [[انکار]] آگاهانۀ [[سخن پیامبر]] و آنچه او آورده است<ref>قواعد المرام‌، ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین‌، ۴۴۳. </ref>.
# [[انکار]] آگاهانۀ [[سخن پیامبر]] و آنچه او آورده است<ref>قواعد المرام‌، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین‌، ص ۴۴۳. </ref>.


تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار [[الوهیت]]، توحید، [[رسالت]] و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد<ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵. </ref>. کفر یعنی پرده‌کشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی [[عناد]] چنین عملی را انجام می‌‌دهند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.   </ref>. بزرگترین کفر، انکار [[خداوند]] [[یکتا]] یا انکار [[دین]] و [[شریعت]] او و نبوت انبیاست<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.  
تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار [[الوهیت]]، توحید، [[رسالت]] و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد<ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵. </ref>. کفر یعنی پرده‌کشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی [[عناد]] چنین عملی را انجام می‌‌دهند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>. بزرگترین کفر، انکار [[خداوند]] [[یکتا]] یا انکار [[دین]] و [[شریعت]] او و نبوت انبیاست<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.  


البته باید توجه داشت همچنان که  به [[خدا]]، انحرافِ [[اعتقادی]] است، به تعبیر [[قرآن]] " به [[طاغوت]]"{{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>پس، آنکه به طاغوت  ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن  ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و [[بیزاری]] و عدم [[تبعیت]] از قدرت‌های خودکامه و [[بت]] و خداهای ساختگی، [[شرط ایمان]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۹۰.</ref>.
البته باید توجه داشت همچنان که  به [[خدا]]، انحرافِ [[اعتقادی]] است، به تعبیر [[قرآن]] " به [[طاغوت]]"{{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>پس، آنکه به طاغوت  ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن  ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و [[بیزاری]] و عدم [[تبعیت]] از قدرت‌های خودکامه و [[بت]] و خداهای ساختگی، [[شرط ایمان]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۹۰.</ref>.
خط ۲۲: خط ۲۲:
#کفری که از روی [[جهالت]] و [[نادانی]] و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود<ref>.ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.  
#کفری که از روی [[جهالت]] و [[نادانی]] و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود<ref>.ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.  


در مورد اول یعنی "[[جحود]]" [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] وجود دارد که چنین شخصی مستحق [[عذاب]] است<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹. </ref>، اما در مورد کفر به معنی دوم باید گفت، اگر شخص [[کافر]] [[جاهل]]، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد [[عفو]] و [[بخشش خداوند]] قرار می‌‌گیرد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.
در مورد اول یعنی "[[جحود]]" [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] وجود دارد که چنین شخصی مستحق [[عذاب]] است<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>، اما در مورد کفر به معنی دوم باید گفت، اگر شخص [[کافر]] [[جاهل]]، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد [[عفو]] و [[بخشش خداوند]] قرار می‌‌گیرد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.


===[[کفر در برابر اسلام]]===
===[[کفر در برابر اسلام]]===
خط ۳۱: خط ۳۱:


==کافر [[حقیقی]]==
==کافر [[حقیقی]]==
نمی توان ملتزم شد هرکسی که [[مسلمان]] نیست الزاما کافر است، بلکه کفر، یعنی [[انکار]] و پوشانیدن و کافر بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان [[حق]] و آورندگان [[دین خدا]]، [[جبهه]] گرفته‌ و از روی [[عناد]] حق را بپوشانند، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، [[امام باقر]]{{ع}} در [[تأیید]] همین مطلب فرمودند: «وقتی [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد [[حقیقت]] است و [[تسلیم]] می‌‌گردد، این علامت [[ایمان]] است؛ اما وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه حقیقت بودن آن را تشخیص می‌‌دهد عناد می‌‌ورزد،  این حالت یعنی [[روح]] کفر در آن متجلی شده است»<ref>کافی؟؟</ref>  
نمی توان ملتزم شد هرکسی که [[مسلمان]] نیست الزاما کافر است، بلکه کفر، یعنی [[انکار]] و پوشانیدن و کافر بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان [[حق]] و آورندگان [[دین خدا]]، [[جبهه]] گرفته‌ و از روی [[عناد]] حق را بپوشانند، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، [[امام باقر]]{{ع}} در [[تأیید]] همین مطلب فرمودند: «وقتی [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد [[حقیقت]] است و [[تسلیم]] می‌‌گردد، این علامت [[ایمان]] است؛ اما وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه حقیقت بودن آن را تشخیص می‌‌دهد عناد می‌‌ورزد،  این حالت یعنی [[روح]] کفر در آن متجلی شده است» <ref>کافی؟؟</ref>  


با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر [[مسلمانی]] نمی‌تواند کافر باشد بلکه باید شرایط کافر بودن که همان تشخیص حق و [[ایستادگی]] با عناد در مقابل آن است در او دیده شود<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.</ref>.
با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر [[مسلمانی]] نمی‌تواند کافر باشد بلکه باید شرایط کافر بودن که همان تشخیص حق و [[ایستادگی]] با عناد در مقابل آن است در او دیده شود<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.</ref>.


نکته ای که در [[روایت]] امام باقر{{ع}} باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل کفر در این بیان [[مبارک]] مشخص شده است و آن همان [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[پروردگار]] عالم و [[ایمان آوردن]] به حق و حقیقت است که برای حاصل شدنش باید قلباً تسلیم چنین حقی شد<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>.
نکته‌ای که در [[روایت]] امام باقر{{ع}} باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل کفر در این بیان [[مبارک]] مشخص شده است و آن همان [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[پروردگار]] عالم و [[ایمان آوردن]] به حق و حقیقت است که برای حاصل شدنش باید قلباً تسلیم چنین حقی شد<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۳

معناشناسی کفر

کفر در لغت یعنی پوشش و پوشاندن به همین دلیل شب را "کافر" می‌‌نامند چراکه همه چیز در آن زمان پوشیده و پنهان است[۱].

اما کفر در اصطلاح دینی دو معنی دارد:

  1. باور نداشتنِ اعتقاداتی که باید پذیرفته شود مثل توحید، نبوت، معاد و ضروریات دین؛
  2. انکار آگاهانۀ سخن پیامبر و آنچه او آورده است[۲].

تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار الوهیت، توحید، رسالت و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد[۳]. کفر یعنی پرده‌کشی روی حقیقت از طرف کسانی که عمداً و از روی عناد چنین عملی را انجام می‌‌دهند[۴]. بزرگترین کفر، انکار خداوند یکتا یا انکار دین و شریعت او و نبوت انبیاست[۵].

البته باید توجه داشت همچنان که به خدا، انحرافِ اعتقادی است، به تعبیر قرآن " به طاغوت"﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى[۶] و بیزاری و عدم تبعیت از قدرت‌های خودکامه و بت و خداهای ساختگی، شرط ایمان است[۷].

انواع کفر

کفر، بر دو نوع است:

  1. کفری که از روی لجبازی و عناد باشد که به آن "کفر جحود" گفته می‌‌شود؛
  2. کفری که از روی جهالت و نادانی و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود[۸].

در مورد اول یعنی "جحود" دلایل عقلی و نقلی وجود دارد که چنین شخصی مستحق عذاب است[۹]، اما در مورد کفر به معنی دوم باید گفت، اگر شخص کافر جاهل، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد عفو و بخشش خداوند قرار می‌‌گیرد[۱۰].

کفر در برابر اسلام

کفر در برابر ایمان

کفران نعمت

کافر حقیقی

نمی توان ملتزم شد هرکسی که مسلمان نیست الزاما کافر است، بلکه کفر، یعنی انکار و پوشانیدن و کافر بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان حق و آورندگان دین خدا، جبهه گرفته‌ و از روی عناد حق را بپوشانند، چنانکه آیۀ ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ[۱۱] صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، امام باقر(ع) در تأیید همین مطلب فرمودند: «وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد حقیقت است و تسلیم می‌‌گردد، این علامت ایمان است؛ اما وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه حقیقت بودن آن را تشخیص می‌‌دهد عناد می‌‌ورزد، این حالت یعنی روح کفر در آن متجلی شده است» [۱۲]

با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر مسلمانی نمی‌تواند کافر باشد بلکه باید شرایط کافر بودن که همان تشخیص حق و ایستادگی با عناد در مقابل آن است در او دیده شود[۱۳].

نکته‌ای که در روایت امام باقر(ع) باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل کفر در این بیان مبارک مشخص شده است و آن همان تسلیم محض بودن در برابر پروردگار عالم و ایمان آوردن به حق و حقیقت است که برای حاصل شدنش باید قلباً تسلیم چنین حقی شد[۱۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
  2. قواعد المرام‌، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین‌، ص ۴۴۳.
  3. فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
  4. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  5. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.
  6. پس، آنکه به طاغوت ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  7. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.
  8. .ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  9. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  10. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  11. «و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.
  12. کافی؟؟
  13. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  14. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.