جز
جایگزینی متن - 'سوره مبارکه بقره' به 'سوره مبارکه بقره'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (- {{ولایت}} <div style= +{{ولایت}} <div style=)) |
جز (جایگزینی متن - 'سوره مبارکه بقره' به 'سوره مبارکه بقره') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
#آنگاه اشاره میفرماید که [[آدمی]]، بهواسطه مشکلاتی که در مسیر [[زندگی]] بدان برخورد میکند، [[ناامید]] شده به [[کفران نعمت]] میپردازد؛ چه او مشکلات و [[مصائب]] خود را از [[ناحیه]] [[حضرت حق]] دیده در نتیجه نعمتهای او را از نظر دور میدارد؛ سختتر آن که مشکلات را از جانب [[حضرت حق]]، و [[نعمتها]] را از جانب خود خواهد دید!: {{متن قرآن|وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ}}<ref>«و اگر برای کارهایی که کردهاند بلایی به آنان برسد ناگاه نومید میگردند» سوره روم، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ * وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد * و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدیها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتنستای است» سوره هود، آیه ۹-۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۱.</ref>. | #آنگاه اشاره میفرماید که [[آدمی]]، بهواسطه مشکلاتی که در مسیر [[زندگی]] بدان برخورد میکند، [[ناامید]] شده به [[کفران نعمت]] میپردازد؛ چه او مشکلات و [[مصائب]] خود را از [[ناحیه]] [[حضرت حق]] دیده در نتیجه نعمتهای او را از نظر دور میدارد؛ سختتر آن که مشکلات را از جانب [[حضرت حق]]، و [[نعمتها]] را از جانب خود خواهد دید!: {{متن قرآن|وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ}}<ref>«و اگر برای کارهایی که کردهاند بلایی به آنان برسد ناگاه نومید میگردند» سوره روم، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ * وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد * و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدیها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتنستای است» سوره هود، آیه ۹-۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۱.</ref>. | ||
#در مرتبه چهارم، به آن اشاره میکند که بسیاری از [[گناهان کبیره]]، در نتیجه این [[رذیلت]] کمرشکن پدید میآید؛ به شماری از این [[گناهان کبیره]] در برخی از [[آیات]] این کتاب [[مقدّس]]، اینگونه اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ}}<ref>«و نشانههای ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمیکند» سوره لقمان، آیه ۳۲.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ * فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ * ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکنهایشان نشانهای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده * اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوههایی تلخ و (درختان) شورهگز و اندکی از درخت کنار * چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر میرسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۷.</ref> و {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم)اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ}}<ref>«و نه از عذاب آنان میکاهند؛ بدینگونه هر ناسپاسی را کیفر میدهیم» سوره فاطر، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ * مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ}}<ref>«هر ناسپاس ستیزهجو را در دوزخ افکنید! * هر بازدارنده از کار نیک ، تجاوزکار دو دل را» سوره ق، آیه ۲۴-۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۱-۱۴۲.</ref>. | #در مرتبه چهارم، به آن اشاره میکند که بسیاری از [[گناهان کبیره]]، در نتیجه این [[رذیلت]] کمرشکن پدید میآید؛ به شماری از این [[گناهان کبیره]] در برخی از [[آیات]] این کتاب [[مقدّس]]، اینگونه اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ}}<ref>«و نشانههای ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمیکند» سوره لقمان، آیه ۳۲.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ * فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ * ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکنهایشان نشانهای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده * اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوههایی تلخ و (درختان) شورهگز و اندکی از درخت کنار * چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر میرسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۷.</ref> و {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم)اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ}}<ref>«و نه از عذاب آنان میکاهند؛ بدینگونه هر ناسپاسی را کیفر میدهیم» سوره فاطر، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ * مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ}}<ref>«هر ناسپاس ستیزهجو را در دوزخ افکنید! * هر بازدارنده از کار نیک ، تجاوزکار دو دل را» سوره ق، آیه ۲۴-۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۱-۱۴۲.</ref>. | ||
*در [[رذیلت]] [[بیوفایی]] - و [[ناسپاسی]] در مقابل [[نعمتها]]، که از شایعترین موارد آن [[رذیلت]] است؛ آن کس که به [[بیوفایی]] آلوده شد، به صفاتی چند دیگر نیز آلوده خواهد شد، که هریک او را به دامن سیاه صفاتی دیگر رهنمون خواهند شد. ما در این زمینه تنها به بخشی از [[سوره]] بقره میپردازیم، که [[حضرت حق]] در آن به بیان حکایتی درباره [[قوم]] [[بنیاسرائیل]] میپردازد. این حکایت از نظر [[اخلاقی]] و [[دانش]] اخلاقپژوهی در شمار مهمترین حکایات [[قرآنی]] است. این بخش از [[سوره]] بقره با توجّه به همین اهمیّت [[اخلاقی]] [[رذیلت]] یاد شده، از بیش از شصت [[آیه]] تشکیل شده است؛ گذشته از آن که در جایجای [[قرآن کریم]] باز به تفصیل به این [[رذیلت]]، زمینههای آن، نتایج و عواقبش، و سرانجام راههای [[گریز]] از آن پرداخته شده است. این مطلب، بهگونهای است که برخی گفتهاند: "[[قرآن کریم]]، در بیش از ششصد [[آیه]] خود، تنها به این صفت [[ناپسند]] [[اخلاقی]] پرداخته است". ما در اینجا به اختصار به بیان آن بخش از [[سوره | *در [[رذیلت]] [[بیوفایی]] - و [[ناسپاسی]] در مقابل [[نعمتها]]، که از شایعترین موارد آن [[رذیلت]] است؛ آن کس که به [[بیوفایی]] آلوده شد، به صفاتی چند دیگر نیز آلوده خواهد شد، که هریک او را به دامن سیاه صفاتی دیگر رهنمون خواهند شد. ما در این زمینه تنها به بخشی از [[سوره]] بقره میپردازیم، که [[حضرت حق]] در آن به بیان حکایتی درباره [[قوم]] [[بنیاسرائیل]] میپردازد. این حکایت از نظر [[اخلاقی]] و [[دانش]] اخلاقپژوهی در شمار مهمترین حکایات [[قرآنی]] است. این بخش از [[سوره]] بقره با توجّه به همین اهمیّت [[اخلاقی]] [[رذیلت]] یاد شده، از بیش از شصت [[آیه]] تشکیل شده است؛ گذشته از آن که در جایجای [[قرآن کریم]] باز به تفصیل به این [[رذیلت]]، زمینههای آن، نتایج و عواقبش، و سرانجام راههای [[گریز]] از آن پرداخته شده است. این مطلب، بهگونهای است که برخی گفتهاند: "[[قرآن کریم]]، در بیش از ششصد [[آیه]] خود، تنها به این صفت [[ناپسند]] [[اخلاقی]] پرداخته است". ما در اینجا به اختصار به بیان آن بخش از [[سوره مبارکه بقره]] میپردازیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۳.</ref>. | ||
*در ابتدای این بخش، [[خداوند متعال]] با ذکر این [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ}}<ref>«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید» سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>، به [[زمینهسازی]] برای ورود به مبحث اصلی این بخش میپردازد. | *در ابتدای این بخش، [[خداوند متعال]] با ذکر این [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ}}<ref>«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید» سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>، به [[زمینهسازی]] برای ورود به مبحث اصلی این بخش میپردازد. | ||
*در [[آیات]] بعدی [[حضرت حق]] بلافاصله به توضیح این نکته میپردازد، که منظور از "وفای [[عبد]]" چیست؛ در این رابطه انجام [[واجبات]] - بهویژه [[نماز]]- دو دوری از محرّمات - بهویژه [[نفاق]]- را بهعنوان مصداق بارز این مطلب، به اشاره میگیرد. همین مطلب در [[سوره]] [[یس]] نیز به [[تفسیر]] گرفته شده است؛ به اینگونه که نپرداختن به [[عبادات]] [[شیطان]] - یا همان [[شرک]] عبادی ۔ مهمترین رکن [[وفاداری]] [[بنده]] نسبت به [[حضرت حق]]، قلمداد شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۳.</ref>. | *در [[آیات]] بعدی [[حضرت حق]] بلافاصله به توضیح این نکته میپردازد، که منظور از "وفای [[عبد]]" چیست؛ در این رابطه انجام [[واجبات]] - بهویژه [[نماز]]- دو دوری از محرّمات - بهویژه [[نفاق]]- را بهعنوان مصداق بارز این مطلب، به اشاره میگیرد. همین مطلب در [[سوره]] [[یس]] نیز به [[تفسیر]] گرفته شده است؛ به اینگونه که نپرداختن به [[عبادات]] [[شیطان]] - یا همان [[شرک]] عبادی ۔ مهمترین رکن [[وفاداری]] [[بنده]] نسبت به [[حضرت حق]]، قلمداد شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۴۳.</ref>. |