۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
*[[امام]] {{ع}} در این [[خطبه]] به بیان [[بینیازی]] خود از [[حکومت]] و بیارزشی [[دنیا]] نزد خود و [[علت]] [[پذیرش حکومت]] میپردازد و میفرماید: [[سوگند]] به شکافنده بذر و آفریننده [[جان]]، اگر نبود حضور فشرده [[مردم]] برای [[بیعت]] و عهدی که خدای از [[عالمان]] گرفته است که بر شکمبارگیِ [[ستمگر]] و محرومیّت ستمدیده صحّه نگذارند، حتماً افسار [[خلافت]] را رها میکردم و هرگز زیر بار مسئولیّت نمیرفتم و همان گونه که در آغاز، [[خلافت]] را وانهادم در پایان نیز میهشتم؛ و میدیدید این [[دنیایی]] که بدان مینازید و [[دین]] بدان میبازید، در دیدگاه من از [[آب]] بینیِ مادهبزی بیارزشتر است. چنین [[روایت]] کنند، آن گاه که [[خطبه]] [[امام]] بدینجا رسید، مردی عراقی برخاست و نامهای تقدیم داشت. [[امام]] {{ع}} [[نامه]] را گرفت و به آن نظر افکند. آن گاه که از خواندن [[نامه]] فراغت یافت، [[ابنعباس]] گفت: ای [[امیر مؤمنان]]، خطبهات را از ما دریغ مدار و از آنجا که قطع فرمودی، ادامه ده. [[امام]] فرمود: دریغا چه دور است ای پسر عبّاس {{عربی|شِقْشِقَه هَدَرَتْ ثمَّ قَرَّتْ}} آتشفشانی بود که خاموش شد. به همین [[دلیل]] این [[خطبه]] را [[خطبه شقشقیه]] نیز مینامند. [[ابنعباس]] میگوید: "به [[خدا]] [[سوگند]] هرگز بر کلامی این گونه افسوس نخوردم، زیرا امام {{ع}} سخنش نیمه تمام ماند و به آنچه میخواست، نرسید." | *[[امام]] {{ع}} در این [[خطبه]] به بیان [[بینیازی]] خود از [[حکومت]] و بیارزشی [[دنیا]] نزد خود و [[علت]] [[پذیرش حکومت]] میپردازد و میفرماید: [[سوگند]] به شکافنده بذر و آفریننده [[جان]]، اگر نبود حضور فشرده [[مردم]] برای [[بیعت]] و عهدی که خدای از [[عالمان]] گرفته است که بر شکمبارگیِ [[ستمگر]] و محرومیّت ستمدیده صحّه نگذارند، حتماً افسار [[خلافت]] را رها میکردم و هرگز زیر بار مسئولیّت نمیرفتم و همان گونه که در آغاز، [[خلافت]] را وانهادم در پایان نیز میهشتم؛ و میدیدید این [[دنیایی]] که بدان مینازید و [[دین]] بدان میبازید، در دیدگاه من از [[آب]] بینیِ مادهبزی بیارزشتر است. چنین [[روایت]] کنند، آن گاه که [[خطبه]] [[امام]] بدینجا رسید، مردی عراقی برخاست و نامهای تقدیم داشت. [[امام]] {{ع}} [[نامه]] را گرفت و به آن نظر افکند. آن گاه که از خواندن [[نامه]] فراغت یافت، [[ابنعباس]] گفت: ای [[امیر مؤمنان]]، خطبهات را از ما دریغ مدار و از آنجا که قطع فرمودی، ادامه ده. [[امام]] فرمود: دریغا چه دور است ای پسر عبّاس {{عربی|شِقْشِقَه هَدَرَتْ ثمَّ قَرَّتْ}} آتشفشانی بود که خاموش شد. به همین [[دلیل]] این [[خطبه]] را [[خطبه شقشقیه]] نیز مینامند. [[ابنعباس]] میگوید: "به [[خدا]] [[سوگند]] هرگز بر کلامی این گونه افسوس نخوردم، زیرا امام {{ع}} سخنش نیمه تمام ماند و به آنچه میخواست، نرسید." | ||
*شقشقه گوشت سرخی است که شتر هنگام [[هیجان]] از دهان بیرون میآورد. هدیر نیز بانگ شتر است. از اینرو این [[خطبه]] را [[خطبه شقشقیه]] نیز نامیدهاند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 336- 337.</ref>. | *شقشقه گوشت سرخی است که شتر هنگام [[هیجان]] از دهان بیرون میآورد. هدیر نیز بانگ شتر است. از اینرو این [[خطبه]] را [[خطبه شقشقیه]] نیز نامیدهاند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 336- 337.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |