خطبه سوم در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

خطبه سوم از معروف‌ترین خطبه‌های نهج البلاغه است. سبب معروفیت آن رمزگشایی امام علی (ع) از غصب خلافت و آشکار ساختن سیمای حکومت خلفای اول و دوم و سوم است. به‌همین سبب برخی در صدور آن از ناحیه امام ایجاد تشکیک کرده‌اند. اما با نگاهی به منابع پیش از شریف رضی و راویان این خطبه پس از او، که از راویان موثق‌اند، انتساب خطبه به امام (ع) مسلم می‌شود.

با توجه به نام بردن امام از ناکثین (۳۶ ق)، قاسطین (اواخر ۳۶) و مارقین (اواخر ۳۷ یا اوایل ۳۸ ق)، می‌توان پنداشت که صدور آن اواخر سال ۳۸ ق باشد.

منابع خطبه

بخش‌هایی از این خطبه در منابع موثق و معتبر به تواتر نقل شده است. از جمله ابوجعفر محمد بن عبدالرحمن بن قبة الرازی (قرن سوم) در کتاب الانصاف فی الامامة، شیخ صدوق در دو کتاب معانی‌الاخبار و علل الشرایع مربوط به عصر پیش از شریف رضی، شیخ مفید در کتاب الارشاد و شریف مرتضی کتابی در شرح این خطبه نگاشته‌اند. این منابع که نام بردیم مربوط به هم‌عصران شریف رضی است. شیخ طوسی در کتاب الامالی، ابن ابی الحدید مدائنی معتزلی در شرح نهج البلاغه و ابن میثم بحرانی در شرح اختیار مصباح السالکین مربوط به عصر پس از شریف رضی نیز این خطبه را آورده‌اند.

مطالب مهم خطبه

  1. امامت و خلافت؛
  2. فضایل امام علی (ع)؛
  3. تحلیل مسائل پس از وفات پیامبر اکرم (ص)؛
  4. ترسیم حکومت خلیفه دوم؛
  5. بیان ماجرای شورای شش نفره و افرادی که در آن شورا حضور داشتند؛
  6. ترسیم سیمای حکومت عثمان؛
  7. قاتلان عثمان؛
  8. تحمیل امر حکومت به امام؛
  9. دلایل پذیرش حکومت؛
  10. فتنه‌های گروه‌های سیاسی علیه امام.

امام (ع) در این خطبه به بیان بی‌نیازی خود از حکومت و بی‌ارزشی دنیا نزد خود و علت پذیرش حکومت می‌پردازد و می‌فرماید: سوگند به شکافنده بذر و آفریننده جان، اگر نبود حضور فشرده مردم برای بیعت و عهدی که خدای از عالمان گرفته است که بر شکمبارگیِ ستمگر و محرومیّت ستم‌دیده صحّه نگذارند، حتماً افسار خلافت را رها می‌کردم و هرگز زیر بار مسئولیّت نمی‌رفتم و همان گونه که در آغاز، خلافت را وانهادم در پایان نیز می‌هشتم؛ و می‌دیدید این دنیایی که بدان می‌نازید و دین بدان می‌بازید، در دیدگاه من از آب بینیِ ماده‌بزی بی‌ارزش‌تر است. چنین روایت کنند، آن گاه که خطبه امام بدین‌جا رسید، مردی عراقی برخاست و نامه‌ای تقدیم داشت. امام (ع) نامه را گرفت و به آن نظر افکند. آن گاه که از خواندن نامه فراغت یافت، ابن‌عباس گفت: ای امیر مؤمنان، خطبه‌ات را از ما دریغ مدار و از آن‌جا که قطع فرمودی، ادامه ده. امام فرمود: دریغا چه دور است ای پسر عبّاس شِقْشِقَه هَدَرَتْ ثمَّ قَرَّتْ آتش‌فشانی بود که خاموش شد. به همین دلیل این خطبه را خطبه شقشقیه نیز می‌نامند. ابن‌عباس می‌گوید: "به خدا سوگند هرگز بر کلامی این گونه افسوس نخوردم، زیرا امام (ع) سخنش نیمه‌ تمام ماند و به آنچه می‌خواست، نرسید."

شقشقه گوشت سرخی است که شتر هنگام هیجان از دهان بیرون می‌آورد. هدیر نیز بانگ شتر است. از این‌رو این خطبه را خطبه شقشقیه نیز نامیده‌اند[۱].

منابع

پانویس