۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==فرازی از [[نامه]]== | ==فرازی از [[نامه]]== | ||
*آغاز کار چنین بود که ما با [[مردم]] [[شام]] [[دیدار]] کردیم، که در ظاهر [[پروردگار]] ما یکی، [[پیامبر]] ما یکی و [[دعوت]] ما در [[اسلام]] یکی بود و در [[ایمان به خدا]] و [[تصدیق]] کردن پیامبرش، هیچیک از ما بر دیگری [[برتری]] نداشت و با هم [[وحدت]] داشتیم جز در [[خون]] [[عثمان]] که ما از آن برکناریم. پس به آنان گفتیم: "بیایید با خاموش ساختن [[آتش]] [[جنگ]] و آرام کردن [[مردم]]، به چارهجویی و درمان بپردازیم تا کار [[مسلمانان]] [[استوار]] شود و به [[وحدت]] برسند و ما برای [[اجرای عدالت]] نیرومند شویم، اما [[شامیان]] پاسخ دادند: "چارهای جز [[جنگ]] نداریم." پس (از پیشنهاد [[حق]] ما) سرباز زدند و [[جنگ]] درگرفت و تداوم یافت و [[آتش]] آن زبانه کشید. پس آنگاه که دندان [[جنگ]] در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت کارگر افتاد، به [[دعوت]] ما ([[صلح]] و [[گفتوگو]]) گردن نهادند و به آنچه آنان را خواندیم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ دادیم و آنچه را خواستند زود پذیرفتیم تا [[حجت]] را بر آنان تمام کنیم و راه عذرخواهی را ببندیم. آنگاه که بر [[پیمان]] خود [[استوار]] ماند، از [[هلاکت]] [[نجات]] یافت و آن کس که در لجاجت خود پا فشرد، [[خدا]] پرده [[ناآگاهی]] بر [[جان]] او کشید و بلای تیرهروزی گرد سرش گردانید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 803.</ref>. | *آغاز کار چنین بود که ما با [[مردم]] [[شام]] [[دیدار]] کردیم، که در ظاهر [[پروردگار]] ما یکی، [[پیامبر]] ما یکی و [[دعوت]] ما در [[اسلام]] یکی بود و در [[ایمان به خدا]] و [[تصدیق]] کردن پیامبرش، هیچیک از ما بر دیگری [[برتری]] نداشت و با هم [[وحدت]] داشتیم جز در [[خون]] [[عثمان]] که ما از آن برکناریم. پس به آنان گفتیم: "بیایید با خاموش ساختن [[آتش]] [[جنگ]] و آرام کردن [[مردم]]، به چارهجویی و درمان بپردازیم تا کار [[مسلمانان]] [[استوار]] شود و به [[وحدت]] برسند و ما برای [[اجرای عدالت]] نیرومند شویم، اما [[شامیان]] پاسخ دادند: "چارهای جز [[جنگ]] نداریم." پس (از پیشنهاد [[حق]] ما) سرباز زدند و [[جنگ]] درگرفت و تداوم یافت و [[آتش]] آن زبانه کشید. پس آنگاه که دندان [[جنگ]] در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت کارگر افتاد، به [[دعوت]] ما ([[صلح]] و [[گفتوگو]]) گردن نهادند و به آنچه آنان را خواندیم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ دادیم و آنچه را خواستند زود پذیرفتیم تا [[حجت]] را بر آنان تمام کنیم و راه عذرخواهی را ببندیم. آنگاه که بر [[پیمان]] خود [[استوار]] ماند، از [[هلاکت]] [[نجات]] یافت و آن کس که در لجاجت خود پا فشرد، [[خدا]] پرده [[ناآگاهی]] بر [[جان]] او کشید و بلای تیرهروزی گرد سرش گردانید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 803.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||