نامۀ ۵۸ نهج البلاغه
مقدمه
امام (ع) پس از جنگ صفین، گزارشی برای آگاهسازی افکار مردم به مردم شهرها ارائه میدهد. امام (ع) در این گزارش به ظواهر امر توجه میدهد که چون هر دو طرف مسلمان و معتقد به ارکان اسلام بودند، ما اصرار بر جنگ نداشتیم و خود را مبرا از قتل عثمان میدانیم که بهانه جنگ است و حاضر به مذاکره برای روشن شدن موضع حق هستیم. اما طرف مقابل بر شروع جنگ اصرار میورزید تا جنگی بیامان درگرفت. آنگاه که عرصه بر آنان تنگ آمد، دعوت ما را پذیرفتند و ما نیز پذیرفتیم و پیمانی بین ما بسته شد که شکستن آن بر سبیل ثواب نیست. از مستندات تاریخی اینچنین برمیآید که تاریخ صدور این نامه باید پس از صفر سال ۳۷ ق باشد.
فرازی از نامه
آغاز کار چنین بود که ما با مردم شام دیدار کردیم، که در ظاهر پروردگار ما یکی، پیامبر ما یکی و دعوت ما در اسلام یکی بود و در ایمان به خدا و تصدیق کردن پیامبرش، هیچیک از ما بر دیگری برتری نداشت و با هم وحدت داشتیم جز در خون عثمان که ما از آن برکناریم. پس به آنان گفتیم: "بیایید با خاموش ساختن آتش جنگ و آرام کردن مردم، به چارهجویی و درمان بپردازیم تا کار مسلمانان استوار شود و به وحدت برسند و ما برای اجرای عدالت نیرومند شویم، اما شامیان پاسخ دادند: "چارهای جز جنگ نداریم." پس (از پیشنهاد حق ما) سرباز زدند و جنگ درگرفت و تداوم یافت و آتش آن زبانه کشید. پس آنگاه که دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت کارگر افتاد، به دعوت ما (صلح و گفتوگو) گردن نهادند و به آنچه آنان را خواندیم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ دادیم و آنچه را خواستند زود پذیرفتیم تا حجت را بر آنان تمام کنیم و راه عذرخواهی را ببندیم. آنگاه که بر پیمان خود استوار ماند، از هلاکت نجات یافت و آن کس که در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او کشید و بلای تیرهروزی گرد سرش گردانید[۱].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۸۰۳.