برهان وجوب شکر منعم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «===لزوم شکر منعم=== اگر فردی در حق کسی نیکوکاری، احسان، و نعمتی اعطا کند، عقل حکم می‌کند شخص متنعم در حد مقدور و به حسب مقدار نعمت و انگیزه احسان‌کننده، از او سپاس، تشکر و قدردانی نماید، و ترک چنین خصلتی را عقل ناپسندیده، ...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱: خط ۱:
===[[لزوم شکر منعم]]===
==مقدمه==
اگر فردی در [[حق]] کسی [[نیکوکاری]]، [[احسان]]، و نعمتی اعطا کند، [[عقل]] حکم می‌کند شخص متنعم در حد مقدور و به حسب مقدار [[نعمت]] و انگیزه [[احسان‌کننده]]، از او [[سپاس]]، تشکر و [[قدردانی]] نماید، و ترک چنین خصلتی را [[عقل]] ناپسندیده، [[مذموم]] و [[ناسپاسی]] می‌شمارد. حال سؤال این است که [[انسان]] که از [[نعمت]] وجود، [[سلامتی]]، [[ذهن]] و عقل، هم‌چنین نعمت‌های مختلف و بیکران [[دنیا]] برخوردار است، آیا لازم است که از نعمت‌بخش خویش [[سپاس]] و تشکر نماید یا نه؟ عقل در اصل [[وجوب]] سپاس تردیدی به خود راه نمی‌دهد و لکن هستی‌بخش و آفریننده این [[جهان]] با [[عظمت]] را اول باید [[شناخت]]، تا بتوان از او تقدیر و سپاس کرد؛ چراکه [[حقیقت]] [[شکر]] بدون شناخت [[منعم]] امکان‌پذیر نیست. روشن است چگونگی شناخت مبدأ و هستی‌بخش جهان و انسان در گرو بحث‌های [[خداشناسی]] است تا بدین‌سان بتوان آقا و نعمت‌بخش خود را شناخت و از او اظهار تشکر و [[امتنان]] نمود<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۳ و ۱۸۸.</ref>. اما انسان مبدأ نعمت‌های [[دنیوی]] را نشاخته و آنها را به اسباب و علل مادی و دنیوی نسبت می‌دهد. بدین‌سان به منعم [[واقعی]] خود [[جاهل]] گشته و به تبع آن نیز از شکر آن باز می‌ماند؛ لذا [[قرآن]] با زبان [[سرزنش]] به این [[واقعیت]] اعتراف می‌کند: {{متن قرآن|قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref>.
اگر فردی در [[حق]] کسی [[نیکوکاری]]، [[احسان]]، و نعمتی اعطا کند، [[عقل]] حکم می‌کند شخص متنعم در حد مقدور و به حسب مقدار [[نعمت]] و انگیزه [[احسان‌کننده]]، از او [[سپاس]]، تشکر و [[قدردانی]] نماید، و ترک چنین خصلتی را [[عقل]] ناپسندیده، [[مذموم]] و [[ناسپاسی]] می‌شمارد. حال سؤال این است که [[انسان]] که از [[نعمت]] وجود، [[سلامتی]]، [[ذهن]] و عقل، هم‌چنین نعمت‌های مختلف و بیکران [[دنیا]] برخوردار است، آیا لازم است که از نعمت‌بخش خویش [[سپاس]] و تشکر نماید یا نه؟ عقل در اصل [[وجوب]] سپاس تردیدی به خود راه نمی‌دهد و لکن هستی‌بخش و آفریننده این [[جهان]] با [[عظمت]] را اول باید [[شناخت]]، تا بتوان از او تقدیر و سپاس کرد؛ چراکه [[حقیقت]] [[شکر]] بدون شناخت [[منعم]] امکان‌پذیر نیست. روشن است چگونگی شناخت مبدأ و هستی‌بخش جهان و انسان در گرو بحث‌های [[خداشناسی]] است تا بدین‌سان بتوان آقا و نعمت‌بخش خود را شناخت و از او اظهار تشکر و [[امتنان]] نمود<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۳ و ۱۸۸.</ref>. اما انسان مبدأ نعمت‌های [[دنیوی]] را نشاخته و آنها را به اسباب و علل مادی و دنیوی نسبت می‌دهد. بدین‌سان به منعم [[واقعی]] خود [[جاهل]] گشته و به تبع آن نیز از شکر آن باز می‌ماند؛ لذا [[قرآن]] با زبان [[سرزنش]] به این [[واقعیت]] اعتراف می‌کند: {{متن قرآن|قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref>.


البته [[شکر منعم]] خود مراتب مختلفی دارد که از مراتب مختلف شناخت و [[معرفت]] منعم نشأت می‌گیرد، [[انسان‌های کامل]] و در رأس آنان [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به علت معرفت بیشتر به [[حق تعالی]] شاکرترین [[انسان‌ها]] هستند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۷ و ۱۸۸.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۱۸.</ref>
البته [[شکر منعم]] خود مراتب مختلفی دارد که از مراتب مختلف شناخت و [[معرفت]] منعم نشأت می‌گیرد، [[انسان‌های کامل]] و در رأس آنان [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به علت معرفت بیشتر به [[حق تعالی]] شاکرترین [[انسان‌ها]] هستند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۷ و ۱۸۸.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۱۸.</ref>

نسخهٔ ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۷

مقدمه

اگر فردی در حق کسی نیکوکاری، احسان، و نعمتی اعطا کند، عقل حکم می‌کند شخص متنعم در حد مقدور و به حسب مقدار نعمت و انگیزه احسان‌کننده، از او سپاس، تشکر و قدردانی نماید، و ترک چنین خصلتی را عقل ناپسندیده، مذموم و ناسپاسی می‌شمارد. حال سؤال این است که انسان که از نعمت وجود، سلامتی، ذهن و عقل، هم‌چنین نعمت‌های مختلف و بیکران دنیا برخوردار است، آیا لازم است که از نعمت‌بخش خویش سپاس و تشکر نماید یا نه؟ عقل در اصل وجوب سپاس تردیدی به خود راه نمی‌دهد و لکن هستی‌بخش و آفریننده این جهان با عظمت را اول باید شناخت، تا بتوان از او تقدیر و سپاس کرد؛ چراکه حقیقت شکر بدون شناخت منعم امکان‌پذیر نیست. روشن است چگونگی شناخت مبدأ و هستی‌بخش جهان و انسان در گرو بحث‌های خداشناسی است تا بدین‌سان بتوان آقا و نعمت‌بخش خود را شناخت و از او اظهار تشکر و امتنان نمود[۱]. اما انسان مبدأ نعمت‌های دنیوی را نشاخته و آنها را به اسباب و علل مادی و دنیوی نسبت می‌دهد. بدین‌سان به منعم واقعی خود جاهل گشته و به تبع آن نیز از شکر آن باز می‌ماند؛ لذا قرآن با زبان سرزنش به این واقعیت اعتراف می‌کند: ﴿قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ[۲].

البته شکر منعم خود مراتب مختلفی دارد که از مراتب مختلف شناخت و معرفت منعم نشأت می‌گیرد، انسان‌های کامل و در رأس آنان پیامبر اسلام(ص) به علت معرفت بیشتر به حق تعالی شاکرترین انسان‌ها هستند[۳].[۴]

  1. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۳ و ۱۸۸.
  2. «و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.
  3. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۷ و ۱۸۸.
  4. قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۱۸.