ابولبیبه اشهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳: خط ۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
نام او دانسته نیست. ابولبیبه از تیره [[عبدالأشهل]] از [[قبیله اوس]] بود<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۶۲.</ref> و او را حجازی دانسته‌اند<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۴.</ref>. لبیبه نام [[مادر]] وی بود<ref>ابن ابی حاتم، ج۷، ص۳۱۹.</ref> و او به مادرش منسوب است. از وی احادیثی درباره قرار دادن درهمی به عنوان صداق [[نکاح]]<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۳۸۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۰۵.</ref>، [[گناه]] بازداشتن از نکاح<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۴؛ ابن حزم، ج۸، ص۲۸۴.</ref>، و اشاره [[حمزه]] به [[شیر خدا]] و [[رسول خدا]]{{صل}} که در [[آسمان]] هفتم نامشان نوشته شده<ref>محب الدین طبری، ص۱۷۳ و ۱۸۴؛ حاکم، ج۳، ص۱۹۹.</ref> نقل شده است. همچنین [[روایت]] [[هدیه]] شاة [[مسموم]] [[زن]] [[یهودی]] در [[روز]] [[خیبر]]<ref>بیهقی، ج۸، ص۲۶.</ref> و اینکه [[اهل قبور]] همدیگر را می‌شناسند<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۹۱.</ref>، از او نقل گردیده است. تنها فرزندش [[عبدالرحمان بن ابولبیبه اشهلی|عبدالرحمان]] [[احادیث]] او را روایت کرده و به دلیل طریق [[روایات]] از او، این روایات را [[تضعیف]] کرده‌اند<ref>ابن عبد البر، ج۶، ص۳۰۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۶۳.</ref>. نوه او [[یحیی]] و [[محمد]] از [[فرزندان]] [[عبدالرحمان]]، از محدثان‌اند<ref>احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۷۲؛ عبدالله بن فداییه، ج۳، ص۹۱.</ref>. برخی به نقل از باوردی آورده‌اند که عبدالرحمان بن ابی لبیبه، [[صحابی]] بود<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۹۱.</ref>.<ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبیبه اشهلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۹۰.</ref>
نام او دانسته نیست. ابولبیبه از تیره [[عبدالأشهل]] از [[قبیله اوس]] بود<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۶۲.</ref> و او را حجازی دانسته‌اند<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۴.</ref>. لبیبه نام [[مادر]] وی بود<ref>ابن ابی حاتم، ج۷، ص۳۱۹.</ref> و او به مادرش منسوب است. از وی احادیثی درباره قرار دادن درهمی به عنوان صداق [[نکاح]]<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۳۸۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۰۵.</ref>، [[گناه]] بازداشتن از نکاح<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۴؛ ابن حزم، ج۸، ص۲۸۴.</ref>، و اشاره [[حمزه]] به [[شیر خدا]] و [[رسول خدا]]{{صل}} که در [[آسمان]] هفتم نامشان نوشته شده<ref>محب الدین طبری، ص۱۷۳ و ۱۸۴؛ حاکم، ج۳، ص۱۹۹.</ref> نقل شده است. همچنین [[روایت]] [[هدیه]] شاة [[مسموم]] [[زن]] [[یهودی]] در [[روز]] [[خیبر]]<ref>بیهقی، ج۸، ص۲۶.</ref> و اینکه [[اهل قبور]] همدیگر را می‌شناسند<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۹۱.</ref>، از او نقل گردیده است. تنها فرزندش [[عبدالرحمان بن ابولبیبه اشهلی|عبدالرحمان]] [[احادیث]] او را روایت کرده و به دلیل طریق [[روایات]] از او، این روایات را [[تضعیف]] کرده‌اند<ref>ابن عبد البر، ج۶، ص۳۰۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۶۳.</ref>. نوه او [[یحیی]] و [[محمد]] از [[فرزندان]] [[عبدالرحمان]]، از محدثان‌اند<ref>احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۷۲؛ عبدالله بن فداییه، ج۳، ص۹۱.</ref>. برخی به نقل از باوردی آورده‌اند که عبدالرحمان بن ابی لبیبه، [[صحابی]] بود<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۹۱.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبیبه اشهلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۹۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۰۳

مقدمه

نام او دانسته نیست. ابولبیبه از تیره عبدالأشهل از قبیله اوس بود[۱] و او را حجازی دانسته‌اند[۲]. لبیبه نام مادر وی بود[۳] و او به مادرش منسوب است. از وی احادیثی درباره قرار دادن درهمی به عنوان صداق نکاح[۴]، گناه بازداشتن از نکاح[۵]، و اشاره حمزه به شیر خدا و رسول خدا(ص) که در آسمان هفتم نامشان نوشته شده[۶] نقل شده است. همچنین روایت هدیه شاة مسموم زن یهودی در روز خیبر[۷] و اینکه اهل قبور همدیگر را می‌شناسند[۸]، از او نقل گردیده است. تنها فرزندش عبدالرحمان احادیث او را روایت کرده و به دلیل طریق روایات از او، این روایات را تضعیف کرده‌اند[۹]. نوه او یحیی و محمد از فرزندان عبدالرحمان، از محدثان‌اند[۱۰]. برخی به نقل از باوردی آورده‌اند که عبدالرحمان بن ابی لبیبه، صحابی بود[۱۱][۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن اثیر، ج۶، ص۲۶۲.
  2. ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۴.
  3. ابن ابی حاتم، ج۷، ص۳۱۹.
  4. ابن ابی شیبه، ج۸، ص۳۸۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۰۵.
  5. ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۴؛ ابن حزم، ج۸، ص۲۸۴.
  6. محب الدین طبری، ص۱۷۳ و ۱۸۴؛ حاکم، ج۳، ص۱۹۹.
  7. بیهقی، ج۸، ص۲۶.
  8. ابن حجر، ج۷، ص۲۹۱.
  9. ابن عبد البر، ج۶، ص۳۰۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۶۳.
  10. احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۷۲؛ عبدالله بن فداییه، ج۳، ص۹۱.
  11. ابن حجر، ج۷، ص۲۹۱.
  12. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ابولبیبه اشهلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۹۰.