اساطیر: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==نکات== | ==نکات== | ||
[[دلیل]] این شیوه از برخورد [[مخالفان]] چه بوده است؟ انتساب [[معارف قرآن]] و [[پیام]] به اسطوره چه انگی میتوانسته ایجاد کند که این همه [[اصرار]] به آن داشتهاند. در میان [[عرب]] این واژه کلمه مناسبی برای بیان اموری بوده که واقعی و [[حقیقی]] و جدی نبوده است، لذا از این [[آیات]] نکات زیر استفاده میشود: #از مجموع این [[آیات]] استفاده میشود که شیوه بیان و عبارتها و اسلوب [[قرآن]]، مورد اعجاب آنان واقع شده که گاهی گفتهاند [[قرآن]] [[سحر]] است، و گاهی اساطیر و نوشتههای گذشتگان. پس هرگاه عجز آنها مستند به تعجیز [[خدا]] بود نبایستی بگویند [[قرآن]] اسطوره است. [[تهمت]] اسطوره پردازی و [[جعل]] داستانهای خیالی به [[پیامبر]] از سوی [[کافران]] زده شده است. | [[دلیل]] این شیوه از برخورد [[مخالفان]] چه بوده است؟ انتساب [[معارف قرآن]] و [[پیام]] به اسطوره چه انگی میتوانسته ایجاد کند که این همه [[اصرار]] به آن داشتهاند. در میان [[عرب]] این واژه کلمه مناسبی برای بیان اموری بوده که واقعی و [[حقیقی]] و جدی نبوده است، لذا از این [[آیات]] نکات زیر استفاده میشود: #از مجموع این [[آیات]] استفاده میشود که شیوه بیان و عبارتها و اسلوب [[قرآن]]، مورد اعجاب آنان واقع شده که گاهی گفتهاند [[قرآن]] [[سحر]] است، و گاهی اساطیر و نوشتههای گذشتگان. پس هرگاه عجز آنها مستند به تعجیز [[خدا]] بود نبایستی بگویند [[قرآن]] اسطوره است. [[تهمت]] اسطوره پردازی و [[جعل]] داستانهای خیالی به [[پیامبر]] از سوی [[کافران]] زده شده است. | ||
#[[کافران]] خواستند بگویند آنچه را [[پیامبر]] [[تلاوت]] میکند از روی کتابهای رایج پیشین اقتباس، و [[نگارش]] یافته است، و به همین جهت [[وحی]] نیست. این عمل آنان از [[روحیه]] استکباری و روش [[کفار]] است که برای اینکه حرف [[حق]] را کم بها جلوه دهند و تخطئه کنند، فورا بر چسب «اساطیر الاولین» میزنند. | # [[کافران]] خواستند بگویند آنچه را [[پیامبر]] [[تلاوت]] میکند از روی کتابهای رایج پیشین اقتباس، و [[نگارش]] یافته است، و به همین جهت [[وحی]] نیست. این عمل آنان از [[روحیه]] استکباری و روش [[کفار]] است که برای اینکه حرف [[حق]] را کم بها جلوه دهند و تخطئه کنند، فورا بر چسب «اساطیر الاولین» میزنند. | ||
#[[پیامبر]] [[مأمور]] به [[دفاع]] از خویش، در برابر این [[تهمت]] قرار گرفته و تأکید شده که آنچه او میگوید [[وحی]]، و از سوی [[خداوند]] است. | # [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[دفاع]] از خویش، در برابر این [[تهمت]] قرار گرفته و تأکید شده که آنچه او میگوید [[وحی]]، و از سوی [[خداوند]] است. | ||
#از روی [[استهزاء]] [[گفتار پیامبر]] [[خدا]] را افسانههای گذشتگان میخواندند، اگر هم کتبی بدین نامها وجود داشت، آن را نمیتوانستند به عنوان [[وحی]] تلقی کنند<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۸۹.</ref>. | #از روی [[استهزاء]] [[گفتار پیامبر]] [[خدا]] را افسانههای گذشتگان میخواندند، اگر هم کتبی بدین نامها وجود داشت، آن را نمیتوانستند به عنوان [[وحی]] تلقی کنند<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۸۹.</ref>. | ||
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۲۷
مقدمه
- کلمه اساطیر الاولین در قرآن در نُه مورد بکار رفته است. این واژه به صورت جمع از کلمه اسطوره بکار رفته و در نخستین سورههای مکی سخن از نسبت اسطوره به پیامبر میکند. ﴿إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۱] چون آیات ما بر او خوانده شود، گوید: «افسانههای پیشینیان است». این واژه "اساطیر" به معنای داستانهایی است که هیچ ریشه و اساسی ندارند، یا آمیخته به غلو و خرافهاند، و گویی ورد زبان مخالفان بوده که هرگاه پاسخی به استدلال نداشته و از تاریخ و گذشته انسانها سخن میرفته، آن را اسطوره میدانستهاند.
- ﴿حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۲]
- ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۳]
- ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۴]
- ﴿لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۵]
- ﴿وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[۶]
- ﴿لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۷]
- ﴿وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۸]
- ﴿إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۹]
- ﴿إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۱۰][۱۱].
نکات
دلیل این شیوه از برخورد مخالفان چه بوده است؟ انتساب معارف قرآن و پیام به اسطوره چه انگی میتوانسته ایجاد کند که این همه اصرار به آن داشتهاند. در میان عرب این واژه کلمه مناسبی برای بیان اموری بوده که واقعی و حقیقی و جدی نبوده است، لذا از این آیات نکات زیر استفاده میشود: #از مجموع این آیات استفاده میشود که شیوه بیان و عبارتها و اسلوب قرآن، مورد اعجاب آنان واقع شده که گاهی گفتهاند قرآن سحر است، و گاهی اساطیر و نوشتههای گذشتگان. پس هرگاه عجز آنها مستند به تعجیز خدا بود نبایستی بگویند قرآن اسطوره است. تهمت اسطوره پردازی و جعل داستانهای خیالی به پیامبر از سوی کافران زده شده است.
- کافران خواستند بگویند آنچه را پیامبر تلاوت میکند از روی کتابهای رایج پیشین اقتباس، و نگارش یافته است، و به همین جهت وحی نیست. این عمل آنان از روحیه استکباری و روش کفار است که برای اینکه حرف حق را کم بها جلوه دهند و تخطئه کنند، فورا بر چسب «اساطیر الاولین» میزنند.
- پیامبر مأمور به دفاع از خویش، در برابر این تهمت قرار گرفته و تأکید شده که آنچه او میگوید وحی، و از سوی خداوند است.
- از روی استهزاء گفتار پیامبر خدا را افسانههای گذشتگان میخواندند، اگر هم کتبی بدین نامها وجود داشت، آن را نمیتوانستند به عنوان وحی تلقی کنند[۱۲].
منابع
پانویس
- ↑ «چون آیات ما را بر او بخوانند میگوید: افسانههای پیشینیان است» سوره قلم، آیه ۱۵.
- ↑ «و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش میدهند در حالی که بر دلهایشان پوششهایی افکندهایم تا درنیابند و در گوشهایشان سنگینییی (نهادهایم) و اگر هر نشانهای ببینند به آن ایمان نمیآورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش میورزند؛ کافران میگوی» سوره انعام، آیه ۲۵.
- ↑ «و چون آیات ما بر آنان خوانده میشد میگفتند: شنیدیم و اگر میخواستیم مانند آن میگفتیم؛ این (آیات) جز افسانههای پیشینیان نیست» سوره انفال، آیه ۳۱.
- ↑ «و چون به آنان گفته شود که پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ میگویند: (آنها) افسانههای پیشینیان است» سوره نحل، آیه ۲۴.
- ↑ «به ما و پدرانمان پیش از این نیز این وعده را دادهاند؛ این (سخنان) جز افسانههای پیشینیان نیست» سوره مؤمنون، آیه ۸۳.
- ↑ «و گفتند: افسانههای پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر بر او خوانده میشود» سوره فرقان، آیه ۵.
- ↑ «به ما و پدرانمان پیش از این نیز این وعده را دادهاند، این (سخنان) جز افسانههای پیشینیان نیست» سوره نمل، آیه ۶۸.
- ↑ «و آن (دیگری) که به پدر و مادرش میگوید: اف بر شما ! آیا به من وعده میدهید که (از گور) بیرون آورده میشوم در حالی که نسلها (ی بسیار) پیش از من گذشتهاند ؟» سوره احقاف، آیه ۱۷.
- ↑ «چون آیات ما را بر او بخوانند میگوید: افسانههای پیشینیان است» سوره قلم، آیه ۱۵.
- ↑ «چون آیات ما را بر او بخوانند میگوید: افسانههای پیشینیان است» سوره مطففین، آیه ۱۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۸۹.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۸۹.