جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-*[ +* [)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
#حیثیت [[تصمیمگیری]] و صلاحدید در اموری که مرتبط با [[ولایت]] در [[حکومت]] و قضاست: {{متن قرآن|لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>. | #حیثیت [[تصمیمگیری]] و صلاحدید در اموری که مرتبط با [[ولایت]] در [[حکومت]] و قضاست: {{متن قرآن|لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>. | ||
از این حیث است که [[رسول اکرم]]{{صل}} [[مأمور]] به مشاوره و [[مشورت]] با [[مردم]] شده است: {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. در هر دو جنبه [[اطاعت از رسول خدا]]{{صل}} [[واجب]] شده است. [[اطاعت از اولیالامر]] -هر کسی که باشد-<ref>ر.ک: ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل "اولیالامر".</ref> گرچه غیر مرتبط با [[وحی]] است، چون حیثیت دوّم [[رسول خدا]]{{صل}}، یعنی تولیت در [[حکومت]] و [[قضا]] را دارد، [[واجب]] شده است؛ امّا لازم است، [[ولی امر]] بر اساس [[کتاب و سنت]] [[حکومت]] کند؛ به این [[دلیل]] که در [[آیه شریفه]] [[حکم]] [[رفع تنازع]] به [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} ([[کتاب و سنت]]) ارجاع شده و [[اولیالامر]] نیز موظف به همین [[فرمان]] است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref><ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۸۷-۳۸۸.</ref> | از این حیث است که [[رسول اکرم]]{{صل}} [[مأمور]] به مشاوره و [[مشورت]] با [[مردم]] شده است: {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. در هر دو جنبه [[اطاعت از رسول خدا]]{{صل}} [[واجب]] شده است. [[اطاعت از اولیالامر]] -هر کسی که باشد-<ref>ر.ک: ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل "اولیالامر".</ref> گرچه غیر مرتبط با [[وحی]] است، چون حیثیت دوّم [[رسول خدا]]{{صل}}، یعنی تولیت در [[حکومت]] و [[قضا]] را دارد، [[واجب]] شده است؛ امّا لازم است، [[ولی امر]] بر اساس [[کتاب و سنت]] [[حکومت]] کند؛ به این [[دلیل]] که در [[آیه شریفه]] [[حکم]] [[رفع تنازع]] به [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} ([[کتاب و سنت]]) ارجاع شده و [[اولیالامر]] نیز موظف به همین [[فرمان]] است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref><ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۸۷-۳۸۸.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۰۷.</ref>. | ||
واژه [[اطاعت]] و مشتقات آن ۷۸ بار در [[قرآن]] بهکار رفته و مضمون آن از برخی [[آیات]] نیز که مشتمل بر این واژه و مشتقات آن نیست، استفاده میشود<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | واژه [[اطاعت]] و مشتقات آن ۷۸ بار در [[قرآن]] بهکار رفته و مضمون آن از برخی [[آیات]] نیز که مشتمل بر این واژه و مشتقات آن نیست، استفاده میشود<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
==رابطه [[اتباع]] و [[اطاعت]]== | ==رابطه [[اتباع]] و [[اطاعت]]== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. | {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. | ||
====معنای [[اطاعت]]==== | ====معنای [[اطاعت]]==== عمل کردن توأم با [[اختیار]]، رغبت و [[خضوع]] بر طبق آنچه امر یا [[حُکم]] شده است، پس رغبت و [[اشتیاق]] در عمل، نقش اساسی در [[صدق]] [[اطاعت]] دارد و الّا اگر عمل همراه با [[خضوع]] بدون رغبت باشد، دیگر [[اطاعت]] بر آن [[صدق]] نمیکند، بلکه [[کراهت]] و [[اجبار]] است"<ref>التحقیق، ج۷، ص۱۳۷، کلمه طوع، با مختصر تغییر در آن.</ref>. | ||
بنابراین، اگر در اکثر اطاعتها، اثری و توجه [[قلبی]] [[مشاهده]] نمیشود، شاید علت اصلی آن، همان نداشتن [[شوق]] و رغبت و بر اثر [[عادت]] به آنها باشد و منشأ آن نیز، نداشتن [[شناخت]] و [[معرفت]] صحیح و مؤثر است که در صورت داشتن [[معرفت]]، [[شوق]] و توجه نیز حاصل خواهد شد. | بنابراین، اگر در اکثر اطاعتها، اثری و توجه [[قلبی]] [[مشاهده]] نمیشود، شاید علت اصلی آن، همان نداشتن [[شوق]] و رغبت و بر اثر [[عادت]] به آنها باشد و منشأ آن نیز، نداشتن [[شناخت]] و [[معرفت]] صحیح و مؤثر است که در صورت داشتن [[معرفت]]، [[شوق]] و توجه نیز حاصل خواهد شد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۶: | ||
[[اطاعت]] در [[قرآن]] به "[[تکوینی]]" و "[[تشریعی]]" تقسیم میشود. مراد از [[اطاعت تکوینی]]، [[تسلیم]] و [[فرمانبرداری]] تمام پدیدهها و ذرات عالم وجود در مقابل [[اراده]] و [[مشیت خداوند]] یکتا است: {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا}}<ref>«آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>. به تعبیر [[عرفانی]]، موجودات عالم دو نحوه وجود دارند، یکی وجود [[علمی]] که [[جایگاه]] آن صُقْع ([[ناحیه]]، جهت) [[ربوبی]] است و دیگری وجود [[عینی]] که ظرف آن مرتبه [[فعل خداوند]] است. وجود [[علمی]] اشیاء، سایهها و مرتبه نازله اسماء و صفات در مرتبه واحدیت است و از لوازم ذات، بلکه به اعتباری عین ذات [[حق]] است<ref>شرح فصوص الحکم، ص۶۲.</ref>. از اینرو [[اطاعت]] در آن قابل [[تصور]] نیست؛ اما وجود [[عینی]] اشیاء مسبوق به [[اراده]] خداست: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>. خطاب {{متن قرآن|كُنْ}} به مرتبه شیئیت اشیاء که همان وجود [[علمی]] آنهاست، تعلق دارد و بر اثر آن با طوع و رغبت از مرحله [[علم]] به مرحله عین در آمده و به صورت وجود خارجی ظاهر میشوند. این همان چیزی است که از آن به "[[اطاعت تکوینی]] اشیاء" تعبیر شده و همه موجودات، اعم از جاندار و بیجان و [[عاقل]] و غیر آن را در بر میگیرد. چنین اطاعتی را در [[مقام]] [[تمثیل]] میتوان به [[اطاعت]] ظِلّ از ذی ظلّ (سایه از صاحب سایه) [[تشبیه]] نمود که سایه صددرصد به طور طبیعی و [[تکوینی]] و ساختاری تابع صاحب سایه است. بنابراین، اشیاء در اصل تحقق وجود، [[مطیع]] [[پروردگار]] خویشاند: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}<ref>«جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.</ref>. {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«و هر که در آسمانها و زمین است و سایههایشان خواه و ناخواه سپیدهدمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده میبرند» سوره رعد، آیه ۱۵.</ref>. همچنین در دیگر [[آیات]] مانند: {{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}}<ref>«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی میستاید، همان که فرمانفرمای بسیار پاک پیروزمند فرزانه است» سوره جمعه، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ}}<ref>«و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست؛ همگان فرمانبردار اویند» سوره روم، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ}}<ref>«و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند» سوره بقره، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و گفته شد: ای زمین آبت را فرو خور و ای آسمان (از باریدن) باز ایست! و آب فرو کشید و کار به پایان رسید و (کشتی) بر (کوه) جودی راست ایستاد و گفته شد: نابود باد گروه ستمکاران!» سوره هود، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تا چون بدانجا رسند گوش و چشمها و پوستهایشان بر آنان به آنچه میکردند، گواهی دهند * و به پوستهای تن خود میگویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ میگویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن میآورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد» سوره فصلت، آیه ۲۰-۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}<ref>«گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref>، جلوههای [[تکوینی]] اشیاء از [[خدای متعال]] بدون چونوچرا نمایان و آشکار است. مراد از [[اطاعت تشریعی]]، [[اطاعت]] و [[گردن نهادن]] به [[قانون]] و برنامه و شریعتی است که [[خداوند متعال]] توسط [[انبیاء]] بر [[بشر]] عرضه داشته است.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | [[اطاعت]] در [[قرآن]] به "[[تکوینی]]" و "[[تشریعی]]" تقسیم میشود. مراد از [[اطاعت تکوینی]]، [[تسلیم]] و [[فرمانبرداری]] تمام پدیدهها و ذرات عالم وجود در مقابل [[اراده]] و [[مشیت خداوند]] یکتا است: {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا}}<ref>«آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>. به تعبیر [[عرفانی]]، موجودات عالم دو نحوه وجود دارند، یکی وجود [[علمی]] که [[جایگاه]] آن صُقْع ([[ناحیه]]، جهت) [[ربوبی]] است و دیگری وجود [[عینی]] که ظرف آن مرتبه [[فعل خداوند]] است. وجود [[علمی]] اشیاء، سایهها و مرتبه نازله اسماء و صفات در مرتبه واحدیت است و از لوازم ذات، بلکه به اعتباری عین ذات [[حق]] است<ref>شرح فصوص الحکم، ص۶۲.</ref>. از اینرو [[اطاعت]] در آن قابل [[تصور]] نیست؛ اما وجود [[عینی]] اشیاء مسبوق به [[اراده]] خداست: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>. خطاب {{متن قرآن|كُنْ}} به مرتبه شیئیت اشیاء که همان وجود [[علمی]] آنهاست، تعلق دارد و بر اثر آن با طوع و رغبت از مرحله [[علم]] به مرحله عین در آمده و به صورت وجود خارجی ظاهر میشوند. این همان چیزی است که از آن به "[[اطاعت تکوینی]] اشیاء" تعبیر شده و همه موجودات، اعم از جاندار و بیجان و [[عاقل]] و غیر آن را در بر میگیرد. چنین اطاعتی را در [[مقام]] [[تمثیل]] میتوان به [[اطاعت]] ظِلّ از ذی ظلّ (سایه از صاحب سایه) [[تشبیه]] نمود که سایه صددرصد به طور طبیعی و [[تکوینی]] و ساختاری تابع صاحب سایه است. بنابراین، اشیاء در اصل تحقق وجود، [[مطیع]] [[پروردگار]] خویشاند: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}<ref>«جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.</ref>. {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«و هر که در آسمانها و زمین است و سایههایشان خواه و ناخواه سپیدهدمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده میبرند» سوره رعد، آیه ۱۵.</ref>. همچنین در دیگر [[آیات]] مانند: {{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}}<ref>«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی میستاید، همان که فرمانفرمای بسیار پاک پیروزمند فرزانه است» سوره جمعه، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ}}<ref>«و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست؛ همگان فرمانبردار اویند» سوره روم، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ}}<ref>«و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند» سوره بقره، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و گفته شد: ای زمین آبت را فرو خور و ای آسمان (از باریدن) باز ایست! و آب فرو کشید و کار به پایان رسید و (کشتی) بر (کوه) جودی راست ایستاد و گفته شد: نابود باد گروه ستمکاران!» سوره هود، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تا چون بدانجا رسند گوش و چشمها و پوستهایشان بر آنان به آنچه میکردند، گواهی دهند * و به پوستهای تن خود میگویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ میگویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن میآورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد» سوره فصلت، آیه ۲۰-۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}<ref>«گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref>، جلوههای [[تکوینی]] اشیاء از [[خدای متعال]] بدون چونوچرا نمایان و آشکار است. مراد از [[اطاعت تشریعی]]، [[اطاعت]] و [[گردن نهادن]] به [[قانون]] و برنامه و شریعتی است که [[خداوند متعال]] توسط [[انبیاء]] بر [[بشر]] عرضه داشته است.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
بر اساس نگرش [[توحیدی]] در [[ربوبیت تشریعی]]، [[حق اطاعت]] [[بالاصاله]] ویژه [[ذات ربوبی]] است و [[اطاعت]] از [[حکم]] و [[فرمان]] غیر [[خداوند]]، اگر به [[فرمان]] و [[اذن الهی]] نباشد به [[شرک]] در [[اطاعت]] منتهی میشود: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ}}<ref>«بگو از خداوند فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده، آیه ۹۲.</ref>. [[امر]] به [[اطاعت از خداوند]] در این گونه [[آیات]] در واقع همان [[حکم عقل]] [[فطری]] است. [[اطاعت از پیامبر]] هم در [[حکم]] [[اطاعت]] از خداست: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> | بر اساس نگرش [[توحیدی]] در [[ربوبیت تشریعی]]، [[حق اطاعت]] [[بالاصاله]] ویژه [[ذات ربوبی]] است و [[اطاعت]] از [[حکم]] و [[فرمان]] غیر [[خداوند]]، اگر به [[فرمان]] و [[اذن الهی]] نباشد به [[شرک]] در [[اطاعت]] منتهی میشود: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ}}<ref>«بگو از خداوند فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده، آیه ۹۲.</ref>. [[امر]] به [[اطاعت از خداوند]] در این گونه [[آیات]] در واقع همان [[حکم عقل]] [[فطری]] است. [[اطاعت از پیامبر]] هم در [[حکم]] [[اطاعت]] از خداست: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
[[شخصیت پیامبر]] اکرم{{صل}} دو حیثیت دارد: | [[شخصیت پیامبر]] اکرم{{صل}} دو حیثیت دارد: | ||
خط ۷۶: | خط ۷۵: | ||
[[اطاعت]] در [[قرآن]] به دو دسته کلی تقسیم میشود: | [[اطاعت]] در [[قرآن]] به دو دسته کلی تقسیم میشود: | ||
#[[اطاعت]] [[مشروع]] | # [[اطاعت]] [[مشروع]] | ||
#[[اطاعت]] [[نامشروع]]. | # [[اطاعت]] [[نامشروع]]. | ||
[[اطاعت]] [[مشروع]] در [[درجه]] نخست، [[اطاعت از خدا]] و سپس [[اطاعت]] از کسانی است که [[خداوند]] [[دستور]] به [[اطاعت]] از آنها را داده است، مانند [[اطاعت از رسول خدا]]{{صل}} و همه [[پیامبران]] و [[جانشینان]] آنان و [[اطاعت]] از هر کسی که در [[شریعت]]، [[اطاعت]] آنها را در چهارچوب [[دین]] لازم شمرده شده است، همچون [[اطاعت]] [[فرزند]] از [[پدر]] و [[مادر]] و [[اطاعت]] [[زن]] از [[همسر]] و [[اطاعت]] [[شاگرد]] از استاد.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | [[اطاعت]] [[مشروع]] در [[درجه]] نخست، [[اطاعت از خدا]] و سپس [[اطاعت]] از کسانی است که [[خداوند]] [[دستور]] به [[اطاعت]] از آنها را داده است، مانند [[اطاعت از رسول خدا]]{{صل}} و همه [[پیامبران]] و [[جانشینان]] آنان و [[اطاعت]] از هر کسی که در [[شریعت]]، [[اطاعت]] آنها را در چهارچوب [[دین]] لازم شمرده شده است، همچون [[اطاعت]] [[فرزند]] از [[پدر]] و [[مادر]] و [[اطاعت]] [[زن]] از [[همسر]] و [[اطاعت]] [[شاگرد]] از استاد.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۵: | ||
#'''رسیدن به کامیابی بزرگ:'''{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref> «و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref>«و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند» سوره نور، آیه ۵۲.</ref>؛ | #'''رسیدن به کامیابی بزرگ:'''{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref> «و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref>«و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند» سوره نور، آیه ۵۲.</ref>؛ | ||
#'''قرار گرفتن در کنار [[پیامبران]] و صدیقان و [[شهداء]] و [[صالحان]]:'''{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref> «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>؛ | #'''قرار گرفتن در کنار [[پیامبران]] و صدیقان و [[شهداء]] و [[صالحان]]:'''{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref> «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>؛ | ||
#'''دریافت [[پاداش]] [[نیکو]] و تضمین کم نشدن از [[پاداش اعمال]] [[صالح]]:'''{{متن قرآن|فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref> «آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیشتر روی برتافتید شما را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref> | #'''دریافت [[پاداش]] [[نیکو]] و تضمین کم نشدن از [[پاداش اعمال]] [[صالح]]:'''{{متن قرآن|فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref> «آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیشتر روی برتافتید شما را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
[[اطاعت]] [[نامشروع]] عبارت است از [[اطاعت از کافران]]، [[منافقان]]، [[مشرکان]]، [[ظالمان]]، [[تکذیبکنندگان]] [[آیات الهی]]، غافلان، [[گناهکاران]]، مسرفان، [[جاهلان]] و [[ناآگاهان]]، [[گمراهان]] و گمراهکنندگان، [[شیطان]]، ناسپاسان، عیبجویان، سخنچینان، بیاصل و تباران، بازدارندگان از خیر، افراطپیشگان و... خلاصه آنکه در [[قرآن کریم]]، [[اطاعت]] و [[پیروی]] از ۲۳ دسته و گروه شدیداً [[نهی]] شده است: {{متن قرآن|وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید» سوره شعراء، آیه ۱۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ}}<ref>«و از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن» سوره احزاب، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا}}<ref>«و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ}}<ref>«و از هر سوگندخواره فرومایهای فرمان مبر! خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی بازدارنده خیری، تجاوزکاری، بزهکاری درشتخویی، فراسوی آن: بیتباری» سوره قلم، آیه ۱۰-۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ}}<ref>«و از گامهای شیطان پیروی نکنید» سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا}}<ref>«و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا}}<ref>«و از خواستهای کسانی که به آیات ما دروغ بستند پیروی مکن» سوره انعام، آیه ۱۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.</ref> | [[اطاعت]] [[نامشروع]] عبارت است از [[اطاعت از کافران]]، [[منافقان]]، [[مشرکان]]، [[ظالمان]]، [[تکذیبکنندگان]] [[آیات الهی]]، غافلان، [[گناهکاران]]، مسرفان، [[جاهلان]] و [[ناآگاهان]]، [[گمراهان]] و گمراهکنندگان، [[شیطان]]، ناسپاسان، عیبجویان، سخنچینان، بیاصل و تباران، بازدارندگان از خیر، افراطپیشگان و... خلاصه آنکه در [[قرآن کریم]]، [[اطاعت]] و [[پیروی]] از ۲۳ دسته و گروه شدیداً [[نهی]] شده است: {{متن قرآن|وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید» سوره شعراء، آیه ۱۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ}}<ref>«و از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن» سوره احزاب، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا}}<ref>«و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ}}<ref>«و از هر سوگندخواره فرومایهای فرمان مبر! خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی بازدارنده خیری، تجاوزکاری، بزهکاری درشتخویی، فراسوی آن: بیتباری» سوره قلم، آیه ۱۰-۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ}}<ref>«و از گامهای شیطان پیروی نکنید» سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا}}<ref>«و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا}}<ref>«و از خواستهای کسانی که به آیات ما دروغ بستند پیروی مکن» سوره انعام، آیه ۱۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
حال این [[آیات]] را در کنار [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> قرار میدهیم، آنگاه معلوم میشود که هیچ کدام از گروههای ۲۳ گانه فوق نمیتوانند مصداق {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} باشند، زیرا [[خداوند]] از [[اطاعت]] آنها [[نهی]] فرموده است. بنابراین معلوم میشود که [[اولی الامر]] کسانی هستند که مبرّا از [[صفات رذیله]] مذکورند که [[خدا]] به اطاعتشان [[فرمان]] داده است؛ یعنی، دستکم باید مصداق [[اولی الامر]] افراد "[[عادل]]" باشد نه [[ظالم]] که شامل گروههای فوقالذکر میشود و قطعاً مرحله بالاتر و [[برتر]] از "[[عدالت]]" "[[عصمت]]" است و در اینکه [[پیشوایان معصوم]] مصداق بارز و کامل و اعلای [[اولی الامر]] هستند، هیچگونه جای [[شک]] و تردیدی نمیماند و باز در اینکه دیکتاتورها هرگز مصداق [[اولی الامر]] نیستند باز شکی نمیماند و [[وجوب]] [[اطاعت از اولی الامر]] از اول محدود و مشروط به مواردی است که متّصف به صفات منفی در [[آیات]] مذکور نباشد بلکه باید "[[عادل]]" و چه بهتر که "[[معصوم]]" باشد. [[معصوم]] بودن [[اولی الامر]] هیچگونه منافاتی ندارد که در مواردی، افراد عادی مصداق [[اولی الامر]] به شمار میآیند. چه بسا در مواردی [[اولی الامر]] فقط [[عادل]] باشد نه [[معصوم]]. روایاتی که مصداق [[اولی الامر]] را در [[معصومین]] میداند در آنجا، [[حصر]]، [[حصر]] اضافی و نسبی است، یعنی آن [[روایات]] در [[مقام]] این است که [[طاغوتها]] و نااهلان را [[نفی]] کند نه [[انسان]] مدیر و مدبّر و [[عادل]] را<ref>ولایت فقیه حکومت صالحان، ص۲۲۶-۲۵۵.</ref> | حال این [[آیات]] را در کنار [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> قرار میدهیم، آنگاه معلوم میشود که هیچ کدام از گروههای ۲۳ گانه فوق نمیتوانند مصداق {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} باشند، زیرا [[خداوند]] از [[اطاعت]] آنها [[نهی]] فرموده است. بنابراین معلوم میشود که [[اولی الامر]] کسانی هستند که مبرّا از [[صفات رذیله]] مذکورند که [[خدا]] به اطاعتشان [[فرمان]] داده است؛ یعنی، دستکم باید مصداق [[اولی الامر]] افراد "[[عادل]]" باشد نه [[ظالم]] که شامل گروههای فوقالذکر میشود و قطعاً مرحله بالاتر و [[برتر]] از "[[عدالت]]" "[[عصمت]]" است و در اینکه [[پیشوایان معصوم]] مصداق بارز و کامل و اعلای [[اولی الامر]] هستند، هیچگونه جای [[شک]] و تردیدی نمیماند و باز در اینکه دیکتاتورها هرگز مصداق [[اولی الامر]] نیستند باز شکی نمیماند و [[وجوب]] [[اطاعت از اولی الامر]] از اول محدود و مشروط به مواردی است که متّصف به صفات منفی در [[آیات]] مذکور نباشد بلکه باید "[[عادل]]" و چه بهتر که "[[معصوم]]" باشد. [[معصوم]] بودن [[اولی الامر]] هیچگونه منافاتی ندارد که در مواردی، افراد عادی مصداق [[اولی الامر]] به شمار میآیند. چه بسا در مواردی [[اولی الامر]] فقط [[عادل]] باشد نه [[معصوم]]. روایاتی که مصداق [[اولی الامر]] را در [[معصومین]] میداند در آنجا، [[حصر]]، [[حصر]] اضافی و نسبی است، یعنی آن [[روایات]] در [[مقام]] این است که [[طاغوتها]] و نااهلان را [[نفی]] کند نه [[انسان]] مدیر و مدبّر و [[عادل]] را<ref>ولایت فقیه حکومت صالحان، ص۲۲۶-۲۵۵.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
بنابراین آنچه مسلم است [[اطاعت]] از دیگری باید بر اساس مبنا و معیارهای [[الهی]] و [[عقلانی]] باشد و هر نوع [[اطاعت]] و [[تقلید کورکورانه]] که برخلاف [[موازین]] [[عقل]] و [[شرع]] باشد [[حرام]] و [[ممنوع]] است. | بنابراین آنچه مسلم است [[اطاعت]] از دیگری باید بر اساس مبنا و معیارهای [[الهی]] و [[عقلانی]] باشد و هر نوع [[اطاعت]] و [[تقلید کورکورانه]] که برخلاف [[موازین]] [[عقل]] و [[شرع]] باشد [[حرام]] و [[ممنوع]] است. | ||
[[نقل]] است که [[پیامبر]]{{صل}} سپاهی را به سرکردگی یکی از [[انصار]] به جایی اعزام کرد و افراد [[سپاه]] را فرمود که از او [[اطاعت]] کنند. وی در بین راه خواست [[اطاعت]] آنها را از خود بسنجد، [[دستور]] داد آتشی بیفروختند و سپس نفرات [[سپاه]] را امر کرد که در آن در آیند. آنان [[تصمیم]] گرفتند حسب [[دستور پیغمبر]]{{صل}} از او [[اطاعت]] کنند و وارد [[آتش]] شوند. [[جوانی]] برخاست و گفت: ما که به [[پیغمبر]] [[پناه]] آوردهایم تا از [[آتش]] برهیم، چگونه خود را به [[آتش]] بزنیم؟! شتاب مکنید تا به نزد [[پیغمبر]]{{صل}} برگردیم. پس از بازگشت، ماجرا را به عرض [[رسول خدا]]{{صل}} رساندند. [[حضرت]] فرمود: اگر چنین میکردید این [[آتش]] به [[آتش دوزخ]] منتهی میگشت. هیچگاه در [[معصیت]]، [[اطاعت]] روا نیست. اطاعتی [[واجب]] است که در [[راه خدا]] و رضای او باشد<ref>صحیح البخاری، باب ۶۰، ح۴۳۴۰؛ یک جلدی، ۷۳۵ و ۱۲۴۹؛ صحیح مسلم، ح۴۰؛ کنز العمال، ح۱۴۳۹۸.</ref> | [[نقل]] است که [[پیامبر]]{{صل}} سپاهی را به سرکردگی یکی از [[انصار]] به جایی اعزام کرد و افراد [[سپاه]] را فرمود که از او [[اطاعت]] کنند. وی در بین راه خواست [[اطاعت]] آنها را از خود بسنجد، [[دستور]] داد آتشی بیفروختند و سپس نفرات [[سپاه]] را امر کرد که در آن در آیند. آنان [[تصمیم]] گرفتند حسب [[دستور پیغمبر]]{{صل}} از او [[اطاعت]] کنند و وارد [[آتش]] شوند. [[جوانی]] برخاست و گفت: ما که به [[پیغمبر]] [[پناه]] آوردهایم تا از [[آتش]] برهیم، چگونه خود را به [[آتش]] بزنیم؟! شتاب مکنید تا به نزد [[پیغمبر]]{{صل}} برگردیم. پس از بازگشت، ماجرا را به عرض [[رسول خدا]]{{صل}} رساندند. [[حضرت]] فرمود: اگر چنین میکردید این [[آتش]] به [[آتش دوزخ]] منتهی میگشت. هیچگاه در [[معصیت]]، [[اطاعت]] روا نیست. اطاعتی [[واجب]] است که در [[راه خدا]] و رضای او باشد<ref>صحیح البخاری، باب ۶۰، ح۴۳۴۰؛ یک جلدی، ۷۳۵ و ۱۲۴۹؛ صحیح مسلم، ح۴۰؛ کنز العمال، ح۱۴۳۹۸.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
[[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرموده است: [[اطاعت]] از کسی جز در امری که خداپسند باشد جایز نیست<ref>کنز العمال، ج۲، ص۳۵۸.</ref>. [[ابوبصیر مرادی]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم اینکه در [[قرآن]] آمده {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] که [[علماء]] و عبّاد [[نصارا]] [[مردم]] را به [[پرستش]] خویش نخواندند و اگر چنین ادعایی میکردند آنان را [[اجابت]] نمینمودند، ولی حرامی را بر آنها [[حلال]] و یا حلالی را بر آنان [[حرام]] میکردند و آنان اطاعتشان میکردند و ناخودآگاه آنان را میپرستیدند <ref>وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۸۹.</ref> | [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرموده است: [[اطاعت]] از کسی جز در امری که خداپسند باشد جایز نیست<ref>کنز العمال، ج۲، ص۳۵۸.</ref>. [[ابوبصیر مرادی]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم اینکه در [[قرآن]] آمده {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] که [[علماء]] و عبّاد [[نصارا]] [[مردم]] را به [[پرستش]] خویش نخواندند و اگر چنین ادعایی میکردند آنان را [[اجابت]] نمینمودند، ولی حرامی را بر آنها [[حلال]] و یا حلالی را بر آنان [[حرام]] میکردند و آنان اطاعتشان میکردند و ناخودآگاه آنان را میپرستیدند <ref>وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۸۹.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
در [[حدیث]] دیگر آمده که [[پیامبر]] فرموده است: در [[آینده]] کسانی بر شما [[حکومت]] کنند که [[دروغگو]] و [[ستمکار]] باشند. هر که با آنها [[ارتباط]] برقرار کند و دروغشان را [[تصدیق]] نماید و در ظلمشان با آنان [[همکاری]] کند، چنین کسانی از من نیستند و من از آنها بیزارم و به [[حوض کوثر]] بر من وارد نشوند و هر که از آنان بریده باشد و دروغشان را نپذیرد و در ظلمشان با آنان [[همکاری]] نکند او از من و من از اویم و کنار [[حوض کوثر]] مرا از خود [[خشنود]] یابد<ref>کنز العمال، ح۱۴۴۰۲؛ معارف و معاریف، ج۱، ص۲۱۸.</ref> | در [[حدیث]] دیگر آمده که [[پیامبر]] فرموده است: در [[آینده]] کسانی بر شما [[حکومت]] کنند که [[دروغگو]] و [[ستمکار]] باشند. هر که با آنها [[ارتباط]] برقرار کند و دروغشان را [[تصدیق]] نماید و در ظلمشان با آنان [[همکاری]] کند، چنین کسانی از من نیستند و من از آنها بیزارم و به [[حوض کوثر]] بر من وارد نشوند و هر که از آنان بریده باشد و دروغشان را نپذیرد و در ظلمشان با آنان [[همکاری]] نکند او از من و من از اویم و کنار [[حوض کوثر]] مرا از خود [[خشنود]] یابد<ref>کنز العمال، ح۱۴۴۰۲؛ معارف و معاریف، ج۱، ص۲۱۸.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
نتیجه آنکه [[قرآن کریم]] در [[نکوهش]] از [[اطاعت کورکورانه]] و ناآگاهانه و [[تقلید]] [[باطل]] و شخصیتزدگی به این [[حقیقت]] اشاره کرده که شخصیتزدگان تا آنجا پیش میروند که با تکیه بر الگوهای [[باطل]] خود، در برابر خواست [[خدا]] قرار میگیرند و به جای [[اطاعت از خدا]]، [[پیروی]] از باطلپیشگان میکنند. موضعگیری [[قوم نوح]]، [[ابراهیم]]، [[هود]]، [[صالح]]، [[شعیب]]، [[فرعون]]، [[عرب جاهلی]] و جدالکنندگان [[نادان]] در برابر [[منطق]] [[پیامبران]]، نمونههایی از [[اطاعت]] این شخصیتزدگان خِرَدگریز در برابر خواست و [[فرمان الهی]] است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>؛ نتیجه کار چنین کسان این است: {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا * وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا}}<ref>«روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم * و میگویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۶-۶۷.</ref> | نتیجه آنکه [[قرآن کریم]] در [[نکوهش]] از [[اطاعت کورکورانه]] و ناآگاهانه و [[تقلید]] [[باطل]] و شخصیتزدگی به این [[حقیقت]] اشاره کرده که شخصیتزدگان تا آنجا پیش میروند که با تکیه بر الگوهای [[باطل]] خود، در برابر خواست [[خدا]] قرار میگیرند و به جای [[اطاعت از خدا]]، [[پیروی]] از باطلپیشگان میکنند. موضعگیری [[قوم نوح]]، [[ابراهیم]]، [[هود]]، [[صالح]]، [[شعیب]]، [[فرعون]]، [[عرب جاهلی]] و جدالکنندگان [[نادان]] در برابر [[منطق]] [[پیامبران]]، نمونههایی از [[اطاعت]] این شخصیتزدگان خِرَدگریز در برابر خواست و [[فرمان الهی]] است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>؛ نتیجه کار چنین کسان این است: {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا * وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا}}<ref>«روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم * و میگویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۶-۶۷.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
==اقسام [[اطاعت]]== | ==اقسام [[اطاعت]]== | ||
[[اطاعت]] بر دو گونه [[تکوینی]] و [[تشریعی]] است<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | [[اطاعت]] بر دو گونه [[تکوینی]] و [[تشریعی]] است<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | ||
===[[اطاعت تکوینی]]=== | ===[[اطاعت تکوینی]]=== | ||
این [[اطاعت]] خود در دو بخش قابل بررسی است<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | این [[اطاعت]] خود در دو بخش قابل بررسی است<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | ||
*۱. '''[[اطاعت تکوینی]] از [[فرمان الهی]]:''' موجودات عالم دو نحوه وجود دارند: یکی وجود [[علمی]] که [[جایگاه]] آن صُقع [[ربوبی]] است و دیگری وجود [[عینی]] که ظرف آن مرتبه [[فعل خداوند]] و عالَم خارج است. وجود [[علمی]] اشیا سایهها و مرتبه نازله اسما و صفات در مرتبه واحدیت است و از لوازم ذات، بلکه به اعتباری عین ذات [[حق]] است<ref>شرح فصوص الحکم، ص۶۲.</ref>، ازاینرو [[اطاعت]] در آن قابل [[تصور]] نیست؛ امّا وجود [[عینی]] اشیا مسبوق به [[اراده]] خداست: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ }}<ref>فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود؛ سوره یس، آیه:۸۲.</ref> خطاب {{متن قرآن|كُنْ}} به مرتبه شیئیت اشیا که همان وجود [[علمی]] آنهاست، تعلق دارد و بر اثر آن اشیا با طوع و رغبت "بدون تجافی" از مرحله [[علم]] به مرحله عین درآمده و بهصورت وجود خارجی ظاهرمیشوند. این همان چیزی است که از آن به "[[اطاعت تکوینی]]" اشیا تعبیر شده و همه موجودات، اعم از جاندار و بیجان و [[عاقل]] و غیرعاقل را در برمیگیرد. | *۱. '''[[اطاعت تکوینی]] از [[فرمان الهی]]:''' موجودات عالم دو نحوه وجود دارند: یکی وجود [[علمی]] که [[جایگاه]] آن صُقع [[ربوبی]] است و دیگری وجود [[عینی]] که ظرف آن مرتبه [[فعل خداوند]] و عالَم خارج است. وجود [[علمی]] اشیا سایهها و مرتبه نازله اسما و صفات در مرتبه واحدیت است و از لوازم ذات، بلکه به اعتباری عین ذات [[حق]] است<ref>شرح فصوص الحکم، ص۶۲.</ref>، ازاینرو [[اطاعت]] در آن قابل [[تصور]] نیست؛ امّا وجود [[عینی]] اشیا مسبوق به [[اراده]] خداست: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ }}<ref>فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود؛ سوره یس، آیه:۸۲.</ref> خطاب {{متن قرآن|كُنْ}} به مرتبه شیئیت اشیا که همان وجود [[علمی]] آنهاست، تعلق دارد و بر اثر آن اشیا با طوع و رغبت "بدون تجافی" از مرحله [[علم]] به مرحله عین درآمده و بهصورت وجود خارجی ظاهرمیشوند. این همان چیزی است که از آن به "[[اطاعت تکوینی]]" اشیا تعبیر شده و همه موجودات، اعم از جاندار و بیجان و [[عاقل]] و غیرعاقل را در برمیگیرد. | ||
* [[بدیهی]] است که [[امتثال]] و [[فرمانبرداری]] یاد شده از روی میل و رغبت است؛ نه کره و [[اضطرار]]، ازاینرو میتوان آن را [[اطاعت]] نامید؛ ولی باید خاطرنشان کرد که موجودات عالم ماده را دو وجهه است: ملکوتی و مُلْکی. با توجه به وجهه ملکوتی آنها که سراسر [[علم]] و [[شعور]] و [[حیات]] و [[اراده]] و [[قدرت]] و حضور است، [[فرمانبرداری]] از روی میل و رغبت به وضوح قابل [[تصور]] است؛ ولی با توجه به وجهه مُلْکی اشیا و مراعات خصوصیات عالم ماده که عالم احتجاب و تزاحم و تضاد است، [[فرمانبرداری]] موجودات به نحو کره و [[اجبار]] رخ مینماید و چنانچه هر دو وجهه پیشگفته مورد نظر قرار گیرد از [[اطاعت]] به "[[اسلام]]" تعبیر میشود که اعم از طوع و کره است: {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا }}<ref> با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند؛ سوره آل عمران، آیه:۸۳.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | * [[بدیهی]] است که [[امتثال]] و [[فرمانبرداری]] یاد شده از روی میل و رغبت است؛ نه کره و [[اضطرار]]، ازاینرو میتوان آن را [[اطاعت]] نامید؛ ولی باید خاطرنشان کرد که موجودات عالم ماده را دو وجهه است: ملکوتی و مُلْکی. با توجه به وجهه ملکوتی آنها که سراسر [[علم]] و [[شعور]] و [[حیات]] و [[اراده]] و [[قدرت]] و حضور است، [[فرمانبرداری]] از روی میل و رغبت به وضوح قابل [[تصور]] است؛ ولی با توجه به وجهه مُلْکی اشیا و مراعات خصوصیات عالم ماده که عالم احتجاب و تزاحم و تضاد است، [[فرمانبرداری]] موجودات به نحو کره و [[اجبار]] رخ مینماید و چنانچه هر دو وجهه پیشگفته مورد نظر قرار گیرد از [[اطاعت]] به "[[اسلام]]" تعبیر میشود که اعم از طوع و کره است: {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا }}<ref> با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند؛ سوره آل عمران، آیه:۸۳.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
*افزون بر [[اطاعت تکوینی]]، اشیا در اصل تحقق وجود آنها، در [[پذیرش]] هرگونه [[تغییر]] و تحولی در اوصاف و [[کمالات]] وجود "ذاتی و عرضی" نیز [[مطیع]] [[فرمان]] پروردگارند و آیاتی که از [[عبودیّت]]: {{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا }}<ref> جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید؛ سوره مریم، آیه:۹۳.</ref>، [[سجده]]: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ }}<ref> و هر که در آسمانها و زمین است و سایههایشان خواه و ناخواه سپیدهدمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده میبرند؛ سوره رعد، آیه:۱۵.</ref>، [[تسبیح]]: {{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ }}<ref> آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی میستاید، همان که فرمانفرمای بسیار پاک پیروزمند فرزانه است؛ سوره جمعه، آیه:۱.</ref> و قنوتِ {{متن قرآن|وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ }}<ref> و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست؛ همگان فرمانبردار اویند؛ سوره روم، آیه:۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ }}<ref> و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند؛ سوره بقره، آیه:۱۱۶.</ref> همه موجودات پرده برمیدارد، هریک حکایت از [[اطاعت]] اشیا در اوصاف وجود دارد؛ همچنین در آیاتی به [[اطاعت تکوینی]] برخی از موجودات در اوصاف وجود اشاره شده است؛ مانند [[زمین]] که در داستان [[حضرت نوح]]{{ع}} [[آب]] خود را فرو برد: {{متن قرآن|يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ }}<ref> ای زمین آبت را فرو خور؛ سوره هود، آیه:۴۴.</ref>، [[آسمان]] که در همان واقعه از [[باران]] باز ایستاد: {{متن قرآن|يَا سَمَاء أَقْلِعِي }}<ref> ای آسمان (از باریدن) باز ایست؛ سوره هود، آیه: 44.</ref>، [[چشم]] و گوش و پوست [[مجرمان]] که به زیان آنان [[شهادت]] میدهند: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ }}<ref> تا چون بدانجا رسند گوش و چشمها و پوستهایشان بر آنان به آنچه میکردند، گواهی دهند و به پوستهای تن خود میگویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ میگویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن میآورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد؛ سوره فصلت، آیه: ۲۰ - ۲۱.</ref>، [[اصحاب سبت]] که به بوزینه تبدیل شدند: {{متن قرآن|فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ }}<ref> به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده؛ سوره بقره، آیه:۶۵.</ref>، [[آتش]] [[نمرود]] که بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سرد و [[سلامت]] شد: {{متن قرآن|يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا }}<ref> ای آتش! سرد و بیگزند باش؛ سوره انبیاء، آیه:۶۹.</ref>، [[زمین]] که به [[فرمان خدا]] رام [[انسان]] است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ ذَلُولا }}<ref> اوست که زمین را برای شما رام کرد؛ سوره ملک، آیه:۱۵.</ref>، بلد طیّب که به [[اذن خدا]] گیاه خود را میرویاند: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ }}<ref>و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون میآید؛ سوره اعراف، آیه:۵۸.</ref>، حجاره سجّیل "سنگِ [[گِل]]" که [[اصحاب]] ابرهه را [[هدف]] قرار داد: {{متن قرآن|تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ }}<ref> که بر آنان سنگریزههایی از گلسنگ فرو میافکندند؛ سوره فیل، آیه:۴.</ref>، [[آسمان]] که به [[فرمان خدا]] شکافته میشود: {{متن قرآن|إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ }}<ref> هنگامی که آسمان شکاف بردارد،و گوش به (فرمان) پروردگارش بسپارد و (همین) او را سزیده باد؛ سوره انشقاق، آیه: ۱ - ۲.</ref>، [[زمین]] که به [[اذن]] [[حق]] [[اخبار]] خویش را باز میگوید: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا }}<ref> در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید؛ سوره زلزله، آیه:۴.</ref>، بادها که درختان را بارورمیسازند: {{متن قرآن|وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ }}<ref> و بادها را بارورکننده فرستادیم؛ سوره حجر، آیه:۲۲.</ref> و [[زنبور عسل]] که از کوهها [[خانه]] [[اختیار]] میکند و از شهد همه میوهها عسل میسازد: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ }}<ref> و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین!سپس از (گل) همه میوهها بخور و راههای هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگهای گوناگون برمیآید که در آن برای مردم درمانی است، بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که میاندیشند؛ سوره نحل، آیه: ۶۸ - ۶۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | *افزون بر [[اطاعت تکوینی]]، اشیا در اصل تحقق وجود آنها، در [[پذیرش]] هرگونه [[تغییر]] و تحولی در اوصاف و [[کمالات]] وجود "ذاتی و عرضی" نیز [[مطیع]] [[فرمان]] پروردگارند و آیاتی که از [[عبودیّت]]: {{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا }}<ref> جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید؛ سوره مریم، آیه:۹۳.</ref>، [[سجده]]: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ }}<ref> و هر که در آسمانها و زمین است و سایههایشان خواه و ناخواه سپیدهدمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده میبرند؛ سوره رعد، آیه:۱۵.</ref>، [[تسبیح]]: {{متن قرآن|يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ }}<ref> آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی میستاید، همان که فرمانفرمای بسیار پاک پیروزمند فرزانه است؛ سوره جمعه، آیه:۱.</ref> و قنوتِ {{متن قرآن|وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ }}<ref> و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست؛ همگان فرمانبردار اویند؛ سوره روم، آیه:۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ }}<ref> و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند؛ سوره بقره، آیه:۱۱۶.</ref> همه موجودات پرده برمیدارد، هریک حکایت از [[اطاعت]] اشیا در اوصاف وجود دارد؛ همچنین در آیاتی به [[اطاعت تکوینی]] برخی از موجودات در اوصاف وجود اشاره شده است؛ مانند [[زمین]] که در داستان [[حضرت نوح]]{{ع}} [[آب]] خود را فرو برد: {{متن قرآن|يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ }}<ref> ای زمین آبت را فرو خور؛ سوره هود، آیه:۴۴.</ref>، [[آسمان]] که در همان واقعه از [[باران]] باز ایستاد: {{متن قرآن|يَا سَمَاء أَقْلِعِي }}<ref> ای آسمان (از باریدن) باز ایست؛ سوره هود، آیه: 44.</ref>، [[چشم]] و گوش و پوست [[مجرمان]] که به زیان آنان [[شهادت]] میدهند: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ }}<ref> تا چون بدانجا رسند گوش و چشمها و پوستهایشان بر آنان به آنچه میکردند، گواهی دهند و به پوستهای تن خود میگویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ میگویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن میآورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد؛ سوره فصلت، آیه: ۲۰ - ۲۱.</ref>، [[اصحاب سبت]] که به بوزینه تبدیل شدند: {{متن قرآن|فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ }}<ref> به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده؛ سوره بقره، آیه:۶۵.</ref>، [[آتش]] [[نمرود]] که بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سرد و [[سلامت]] شد: {{متن قرآن|يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا }}<ref> ای آتش! سرد و بیگزند باش؛ سوره انبیاء، آیه:۶۹.</ref>، [[زمین]] که به [[فرمان خدا]] رام [[انسان]] است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ ذَلُولا }}<ref> اوست که زمین را برای شما رام کرد؛ سوره ملک، آیه:۱۵.</ref>، بلد طیّب که به [[اذن خدا]] گیاه خود را میرویاند: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ }}<ref>و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون میآید؛ سوره اعراف، آیه:۵۸.</ref>، حجاره سجّیل "سنگِ [[گِل]]" که [[اصحاب]] ابرهه را [[هدف]] قرار داد: {{متن قرآن|تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ }}<ref> که بر آنان سنگریزههایی از گلسنگ فرو میافکندند؛ سوره فیل، آیه:۴.</ref>، [[آسمان]] که به [[فرمان خدا]] شکافته میشود: {{متن قرآن|إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ }}<ref> هنگامی که آسمان شکاف بردارد،و گوش به (فرمان) پروردگارش بسپارد و (همین) او را سزیده باد؛ سوره انشقاق، آیه: ۱ - ۲.</ref>، [[زمین]] که به [[اذن]] [[حق]] [[اخبار]] خویش را باز میگوید: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا }}<ref> در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید؛ سوره زلزله، آیه:۴.</ref>، بادها که درختان را بارورمیسازند: {{متن قرآن|وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ }}<ref> و بادها را بارورکننده فرستادیم؛ سوره حجر، آیه:۲۲.</ref> و [[زنبور عسل]] که از کوهها [[خانه]] [[اختیار]] میکند و از شهد همه میوهها عسل میسازد: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ }}<ref> و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین!سپس از (گل) همه میوهها بخور و راههای هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگهای گوناگون برمیآید که در آن برای مردم درمانی است، بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که میاندیشند؛ سوره نحل، آیه: ۶۸ - ۶۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
*۲. '''[[اطاعت تکوینی]] از غیر [[خداوند]]:''' [[اطاعت تکوینی]] موجودات ـ در اصلِ وجود و [[کمالات]] و اوصاف ـ [[بالاصاله]] در برابر [[فرمان الهی]] است؛ ولی با [[مشیّت الهی]]، ممکن است موجودات از [[فرمان]] انسانهایی همچون [[پیامبران]] نیز در هر دو بعد یاد شده [[اطاعت تکوینی]] داشته باشند، چنان که کوهها و پرندگان در [[تسخیر]] [[حضرت داود]]{{ع}} بوده و از او [[اطاعت]] میکردند و به هر جا که [[اراده]] وی بود، بازمیگشتند: {{متن قرآن|إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالإِشْرَاقِ وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ }}<ref> ما کوهها را رام گرداندیم که با وی در پایان روز و بامدادان نیایش میکردند.و (نیز) پرندگان را در حالی که (بر او) گرد آورده بودیم به سوی او باز میگشتند؛ سوره ص، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref><ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۷۳۱.</ref> و جریان باد و شیطانهای بنّا و غوّاص و شیطانهای در غل و زنجیر که [[مطیع]] و فرمانبر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بودند: {{متن قرآن|فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ }}<ref> پس ما باد را رام او کردیم که به فرمان او هر جا میخواست به نرمی روان میشد.و هم دیوساران را از بنّا و غوّاص؛ سوره ص، آیه: ۳۶ - ۳۷.</ref><ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۷۴۳ـ۷۴۴.</ref> و آفریدن پرنده از گل و زنده ساختن مردگان و شفادادن کور مادرزاد که به [[اذن خداوند]]، به دست [[حضرت عیسی]]{{ع}} صورت گرفت: {{متن قرآن|وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي }}<ref> هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی؛ سوره مائده، آیه:۱۱۰.</ref> و افتادن خرما از درخت خشکیده که برای [[مریم]] واقع شد: {{متن قرآن|تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا }}<ref> خرمایی چیده بر تو فرو ریزد؛ سوره مریم، آیه:۲۵.</ref> و [[اطاعت]] اجزای به هم آمیخته ۴ مرغ در پی فراخواندن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}: {{متن قرآن|فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا }}<ref> چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پارهای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند؛ سوره بقره، آیه:۲۶۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | *۲. '''[[اطاعت تکوینی]] از غیر [[خداوند]]:''' [[اطاعت تکوینی]] موجودات ـ در اصلِ وجود و [[کمالات]] و اوصاف ـ [[بالاصاله]] در برابر [[فرمان الهی]] است؛ ولی با [[مشیّت الهی]]، ممکن است موجودات از [[فرمان]] انسانهایی همچون [[پیامبران]] نیز در هر دو بعد یاد شده [[اطاعت تکوینی]] داشته باشند، چنان که کوهها و پرندگان در [[تسخیر]] [[حضرت داود]]{{ع}} بوده و از او [[اطاعت]] میکردند و به هر جا که [[اراده]] وی بود، بازمیگشتند: {{متن قرآن|إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالإِشْرَاقِ وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ }}<ref> ما کوهها را رام گرداندیم که با وی در پایان روز و بامدادان نیایش میکردند.و (نیز) پرندگان را در حالی که (بر او) گرد آورده بودیم به سوی او باز میگشتند؛ سوره ص، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref><ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۷۳۱.</ref> و جریان باد و شیطانهای بنّا و غوّاص و شیطانهای در غل و زنجیر که [[مطیع]] و فرمانبر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بودند: {{متن قرآن|فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ }}<ref> پس ما باد را رام او کردیم که به فرمان او هر جا میخواست به نرمی روان میشد.و هم دیوساران را از بنّا و غوّاص؛ سوره ص، آیه: ۳۶ - ۳۷.</ref><ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۷۴۳ـ۷۴۴.</ref> و آفریدن پرنده از گل و زنده ساختن مردگان و شفادادن کور مادرزاد که به [[اذن خداوند]]، به دست [[حضرت عیسی]]{{ع}} صورت گرفت: {{متن قرآن|وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي }}<ref> هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی؛ سوره مائده، آیه:۱۱۰.</ref> و افتادن خرما از درخت خشکیده که برای [[مریم]] واقع شد: {{متن قرآن|تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا }}<ref> خرمایی چیده بر تو فرو ریزد؛ سوره مریم، آیه:۲۵.</ref> و [[اطاعت]] اجزای به هم آمیخته ۴ مرغ در پی فراخواندن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}: {{متن قرآن|فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا }}<ref> چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پارهای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند؛ سوره بقره، آیه:۲۶۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
===[[اطاعت تشریعی]]=== | ===[[اطاعت تشریعی]]=== | ||
* [[اطاعت تشریعی]]، [[فرمانبری]] ارادی از [[حکم]] و قانونی است که از [[ناحیه]] شخصِ برخوردار از [[حق تشریع]] و آمریت، اعتبار شده باشد. [[بدیهی]] است که این [[اطاعت]] در حوزه [[رفتار]] ارادی موجوداتی مختار، مانند [[انسان]] معنا مییابد و [[پذیرش]] آن در گرو [[نفی]] مسلک [[جبر]] و بر مبنای ارادی بودن [[اطاعت]] است که [[اطاعت]] و [[عصیان]]، [[ارزش]] یا [[ضد ارزش]] محسوب میشود. موارد [[اطاعت]] [[تشریعی]] به شرح زیر است<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | * [[اطاعت تشریعی]]، [[فرمانبری]] ارادی از [[حکم]] و قانونی است که از [[ناحیه]] شخصِ برخوردار از [[حق تشریع]] و آمریت، اعتبار شده باشد. [[بدیهی]] است که این [[اطاعت]] در حوزه [[رفتار]] ارادی موجوداتی مختار، مانند [[انسان]] معنا مییابد و [[پذیرش]] آن در گرو [[نفی]] مسلک [[جبر]] و بر مبنای ارادی بودن [[اطاعت]] است که [[اطاعت]] و [[عصیان]]، [[ارزش]] یا [[ضد ارزش]] محسوب میشود. موارد [[اطاعت]] [[تشریعی]] به شرح زیر است<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | ||
#'''[[اطاعت از خداوند]]:''' بر اساس نگرش [[توحیدی]] در [[ربوبیت تشریعی]]، [[حق اطاعت]] [[بالاصاله]]، ویژه [[ذات ربوبی]] است و [[اطاعت]] از [[حکم]] و [[فرمان]] غیر [[خداوند]] اگر به [[فرمان]] و [[اذن الهی]] نباشد، به [[شرک]] در [[اطاعت]] منتهی میشود. شماری از [[آیات قرآن]] به [[اطاعت از خدا]] اشاره کرده و آن را لازم شمرده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ }}<ref> بگو از خداوند فرمان برید؛ سوره آل عمران، آیه:۳۲.</ref>امر به [[اطاعت از خداوند]]، در [[آیات]] یاد شده ارشادی است؛ نه [[مولوی]] و گرنه موجب [[تسلسل]] میشود، چون این [[عقل انسان]] است که او را به [[اطاعت]] از پروردگار وا میدارد و [[آیات]] {{متن قرآن|أَطِيعُواْ اللَّهَ }} وی را به آن [[حکم عقلی]] [[ارشاد]] میکند<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴.</ref> یا میتواند تأکید [[حکم]] عقل باشد<ref>التبیان، ج۲، ص۵۸۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت از خداوند]]:''' بر اساس نگرش [[توحیدی]] در [[ربوبیت تشریعی]]، [[حق اطاعت]] [[بالاصاله]]، ویژه [[ذات ربوبی]] است و [[اطاعت]] از [[حکم]] و [[فرمان]] غیر [[خداوند]] اگر به [[فرمان]] و [[اذن الهی]] نباشد، به [[شرک]] در [[اطاعت]] منتهی میشود. شماری از [[آیات قرآن]] به [[اطاعت از خدا]] اشاره کرده و آن را لازم شمرده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ }}<ref> بگو از خداوند فرمان برید؛ سوره آل عمران، آیه:۳۲.</ref>امر به [[اطاعت از خداوند]]، در [[آیات]] یاد شده ارشادی است؛ نه [[مولوی]] و گرنه موجب [[تسلسل]] میشود، چون این [[عقل انسان]] است که او را به [[اطاعت]] از پروردگار وا میدارد و [[آیات]] {{متن قرآن|أَطِيعُواْ اللَّهَ }} وی را به آن [[حکم عقلی]] [[ارشاد]] میکند<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴.</ref> یا میتواند تأکید [[حکم]] عقل باشد<ref>التبیان، ج۲، ص۵۸۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت از پیامبر اسلام]]{{صل}}:''' در [[آیات]] فراوانی، [[اطاعت]] از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در ردیف [[اطاعت از خدا]]، مطرح شده است؛ مانند: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ }}<ref> بگو از خداوند فرمان برید؛ سوره آل عمران، آیه:۳۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref> با توجه به اینکه [[اطاعت]] از [[پیامبر]]{{صل}} به [[دستور خدا]] لازم شده است، [[اطاعت]] از وی [[اطاعت از خدا]] محسوب میشود<ref>جامعالبیان، مج، ۴، ج۵، ص۲۴۲.</ref>: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه:۸۰.</ref> نه تنها در [[زمین]] که در [[آسمانها]] نیز [[پیامبر]] [[واجب الاطاعه]] است و فرمانش را [[فرشتگان]] [[اطاعت]] میکنند، ازاینرو در [[شب معراج]]، [[فرشتگان]] به [[فرمان]] [[پیامبر]] درهای [[بهشت]] را گشودند<ref>کشف الاسرار، ج۱۰، ص۳۹۸.</ref>: {{متن قرآن|مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ }}<ref> آنجا فرمانگزاری امین است؛ سوره تکویر، آیه:۲۱.</ref> و چون [[شریعت محمدی]]{{صل}} تا [[قیامت]] پابرجاست، [[اطاعت]] از فرمانهای آن [[حضرت]] پس از [[وفات]] ایشان نیز [[واجب]] است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت از پیامبر اسلام]]{{صل}}:''' در [[آیات]] فراوانی، [[اطاعت]] از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در ردیف [[اطاعت از خدا]]، مطرح شده است؛ مانند: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ }}<ref> بگو از خداوند فرمان برید؛ سوره آل عمران، آیه:۳۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref> با توجه به اینکه [[اطاعت]] از [[پیامبر]]{{صل}} به [[دستور خدا]] لازم شده است، [[اطاعت]] از وی [[اطاعت از خدا]] محسوب میشود<ref>جامعالبیان، مج، ۴، ج۵، ص۲۴۲.</ref>: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه:۸۰.</ref> نه تنها در [[زمین]] که در [[آسمانها]] نیز [[پیامبر]] [[واجب الاطاعه]] است و فرمانش را [[فرشتگان]] [[اطاعت]] میکنند، ازاینرو در [[شب معراج]]، [[فرشتگان]] به [[فرمان]] [[پیامبر]] درهای [[بهشت]] را گشودند<ref>کشف الاسرار، ج۱۰، ص۳۹۸.</ref>: {{متن قرآن|مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ }}<ref> آنجا فرمانگزاری امین است؛ سوره تکویر، آیه:۲۱.</ref> و چون [[شریعت محمدی]]{{صل}} تا [[قیامت]] پابرجاست، [[اطاعت]] از فرمانهای آن [[حضرت]] پس از [[وفات]] ایشان نیز [[واجب]] است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
* [[آیات]] مربوط به [[اطاعت]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} دو دسته است: در برخی از آنها کلمه {{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} تکرار نشده {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه:۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلاء دِينُهُمْ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که منافقان و بیماردلان میگفتند: اینان را دینشان فریفته است در حالی که هر کس بر خداوند توکّل کند بیگمان خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره انفال، آیه: ۴۹.</ref> و در برخی دیگر تکرار شده است؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ }}<ref> بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید؛ سوره نور، آیه:۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ }}<ref> و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید؛ سوره تغابن، آیه:۱۲.</ref> در دسته نخست که {{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} تکرار نشده، میتوان گفت معنای [[اطاعت]] از [[رسول]]، همان [[اطاعت]] از خداست؛ ولی در دسته دوم در باره وجه تکرار {{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} با آنکه به [[نصّ]] [[سوره]] [[نساء]] [[آیه]] ۸ [[اطاعت]] از [[رسول]]، همان [[اطاعت]] از خداست، مفسّران نظراتی متفاوت ارائه دادهاند<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | * [[آیات]] مربوط به [[اطاعت]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} دو دسته است: در برخی از آنها کلمه {{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} تکرار نشده {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه:۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلاء دِينُهُمْ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که منافقان و بیماردلان میگفتند: اینان را دینشان فریفته است در حالی که هر کس بر خداوند توکّل کند بیگمان خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره انفال، آیه: ۴۹.</ref> و در برخی دیگر تکرار شده است؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ }}<ref> بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید؛ سوره نور، آیه:۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ }}<ref> و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید؛ سوره تغابن، آیه:۱۲.</ref> در دسته نخست که {{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} تکرار نشده، میتوان گفت معنای [[اطاعت]] از [[رسول]]، همان [[اطاعت]] از خداست؛ ولی در دسته دوم در باره وجه تکرار {{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} با آنکه به [[نصّ]] [[سوره]] [[نساء]] [[آیه]] ۸ [[اطاعت]] از [[رسول]]، همان [[اطاعت]] از خداست، مفسّران نظراتی متفاوت ارائه دادهاند<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | ||
*الف. برای [[مبالغه]] است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۹۹.</ref> و [[اطاعت]] [[پیامبر]]، مانند [[اطاعت]] از خداست<ref>التبیان، ج۲، ص۵۹۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | *الف. برای [[مبالغه]] است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۹۹.</ref> و [[اطاعت]] [[پیامبر]]، مانند [[اطاعت]] از خداست<ref>التبیان، ج۲، ص۵۹۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
*ب. برای دفع توّهم کسی است که قائل به {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ"}} بوده و میپندارد [[پیروی]] از [[احکام]] [[پیامبر]] که در [[قرآن]] نیامده، [[واجب]] نیست<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۹۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | *ب. برای دفع توّهم کسی است که قائل به {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ"}} بوده و میپندارد [[پیروی]] از [[احکام]] [[پیامبر]] که در [[قرآن]] نیامده، [[واجب]] نیست<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۹۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
*ج. {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} یعنی [[وجوب پیروی]] از [[کتاب الهی]] و {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}} یعنی [[وجوب پیروی]] از [[سنّت نبوی]]<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۳ـ۲۰۴؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۹۹ـ۱۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۳.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | *ج. {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} یعنی [[وجوب پیروی]] از [[کتاب الهی]] و {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}} یعنی [[وجوب پیروی]] از [[سنّت نبوی]]<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۳ـ۲۰۴؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۹۹ـ۱۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۳.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
*د. مقصود آن است که [[اطاعت]] [[رسول]] هم باید به قصد اطاعتاللّه باشد<ref>التبیان، ج۲، ص۵۹۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | *د. مقصود آن است که [[اطاعت]] [[رسول]] هم باید به قصد اطاعتاللّه باشد<ref>التبیان، ج۲، ص۵۹۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
*هـ. [[شخصیت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دو حیثیت دارد: حیثیت [[تبلیغ وحی]] [[الهی]] و [[آگاه کردن]] [[مردم]] از [[معارف]] و [[احکام شریعت]] و تفصیل کلیات [[قرآن]]، و حیثیت [[زمامداری]] و [[ولایت]] او بر [[جامعه]]. [[زمامدار]] به اقتضای [[رهبری]] لازم است برای اداره [[جامعه]] و [[حفظ]] اساس [[نظام اسلامی]]، [[فرمان]] بدهد و [[مردم]] نیز به [[اطاعت]] از [[احکام حکومتی]] وی موظّفاند. [[اطاعت]] از این [[اوامر]] در [[حقیقت]] [[اطاعت]] خداست؛ ولی برای بیان [[لزوم اطاعت]] در این [[احکام]]، واژه [[اطاعت]] تکرار شده است<ref>المیزان، ج۴، ص۳۸۸؛ ج۹، ص۹۵، ۳۳۸؛ ج۱۸، ص۲۴۷.</ref> | *هـ. [[شخصیت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دو حیثیت دارد: حیثیت [[تبلیغ وحی]] [[الهی]] و [[آگاه کردن]] [[مردم]] از [[معارف]] و [[احکام شریعت]] و تفصیل کلیات [[قرآن]]، و حیثیت [[زمامداری]] و [[ولایت]] او بر [[جامعه]]. [[زمامدار]] به اقتضای [[رهبری]] لازم است برای اداره [[جامعه]] و [[حفظ]] اساس [[نظام اسلامی]]، [[فرمان]] بدهد و [[مردم]] نیز به [[اطاعت]] از [[احکام حکومتی]] وی موظّفاند. [[اطاعت]] از این [[اوامر]] در [[حقیقت]] [[اطاعت]] خداست؛ ولی برای بیان [[لزوم اطاعت]] در این [[احکام]]، واژه [[اطاعت]] تکرار شده است<ref>المیزان، ج۴، ص۳۸۸؛ ج۹، ص۹۵، ۳۳۸؛ ج۱۸، ص۲۴۷.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
#'''[[اطاعت از اولی الامر]]:''' گروهی دیگر که در [[قرآن]] به [[اطاعت]] از آنان امر شده، [[اولیالامر]] هستند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref> مفسّران [[عامه]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل]] حلوعقد [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>؛ امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس مطلق و بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{عم}} [[تطبیق]] دادهاند. این مطلب در [[روایات]] فراوان منقول از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز تأکید شده است، چون [[وجوب اطاعت]] مطلق مانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] در صورتی پذیرفتنی است که فرد از [[خطا]] مصون باشد و هرگز بهکار [[خطا]] و [[زشت]] [[فرمان]] ندهد و چنین ویژگی را در [[امیران]] یا [[عالمان]] نمیتوان یافت، بنابراین، [[اولیالامر]] به [[امامان دوازدهگانه]] اختصاص خواهد داشت <ref> مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.</ref>. البته کسانی هم که [[اولیالامر]] را خصوص [[معصوم]] نمیدانند، بر این معنا تأکید میورزند که [[اطاعت]] از [[امیران]] و [[رهبران]] [[سیاسی]] [[جامعه]] [[اطاعت]] مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که [[فرمانروایی]] آنها بر اساس [[مصالح]] عمومی [[اجتماعی]] بوده و [[عصیان]] و تخطّی از [[اوامر الهی]] نباشد<ref>جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.</ref> در [[روایات]] نیز [[نقل]] شده که [[اطاعت]]، در معروف است و در [[فرمان]] به [[معصیت]] روا نیست<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.</ref> از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[نقل]] شده است که [[امام]] [[حق]] باید بر اساس [[عدل]] [[حکمرانی]] کند و [[امانتدار]] باشد و در این صورت است که [[مردم]] باید از او [[فرمانبرداری]] کنند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۳؛ التحریر والتنویر، ج۵، ص۹۶.</ref>، پس [[نظام سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] در صورتی [[مشروعیت]] دارد و میتواند [[الزام]] [[سیاسی]] کند که در [[مقام]] [[اجرا]] و تنفیذ حکمِ نازل شده از سوی [[خداوند]] باشد و طبق [[قوانین]] [[شرعی]] [[حکم]] کند و چنانچه [[التزام]] [[سیاسی]] [[جامعه]] از [[نظام]]، موجب [[معصیت الهی]] باشد باید ترک گردد<ref>تفسیرالمنار، ج۵، ص۲۷۶ـ۲۷۷؛ ج۸، ص۳۰۸.</ref>"کسی که از مخلوق در [[معصیت الهی]] [[پیروی]] کند، [[دین]] ندارد"<ref>{{عربی|" لَا دِينَ لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ الْمَخْلُوقِ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق"}}؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۹۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت از اولی الامر]]:''' گروهی دیگر که در [[قرآن]] به [[اطاعت]] از آنان امر شده، [[اولیالامر]] هستند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref> مفسّران [[عامه]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل]] حلوعقد [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>؛ امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس مطلق و بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{عم}} [[تطبیق]] دادهاند. این مطلب در [[روایات]] فراوان منقول از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز تأکید شده است، چون [[وجوب اطاعت]] مطلق مانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] در صورتی پذیرفتنی است که فرد از [[خطا]] مصون باشد و هرگز بهکار [[خطا]] و [[زشت]] [[فرمان]] ندهد و چنین ویژگی را در [[امیران]] یا [[عالمان]] نمیتوان یافت، بنابراین، [[اولیالامر]] به [[امامان دوازدهگانه]] اختصاص خواهد داشت <ref> مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.</ref>. البته کسانی هم که [[اولیالامر]] را خصوص [[معصوم]] نمیدانند، بر این معنا تأکید میورزند که [[اطاعت]] از [[امیران]] و [[رهبران]] [[سیاسی]] [[جامعه]] [[اطاعت]] مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که [[فرمانروایی]] آنها بر اساس [[مصالح]] عمومی [[اجتماعی]] بوده و [[عصیان]] و تخطّی از [[اوامر الهی]] نباشد<ref>جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.</ref> در [[روایات]] نیز [[نقل]] شده که [[اطاعت]]، در معروف است و در [[فرمان]] به [[معصیت]] روا نیست<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.</ref> از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[نقل]] شده است که [[امام]] [[حق]] باید بر اساس [[عدل]] [[حکمرانی]] کند و [[امانتدار]] باشد و در این صورت است که [[مردم]] باید از او [[فرمانبرداری]] کنند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۳؛ التحریر والتنویر، ج۵، ص۹۶.</ref>، پس [[نظام سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] در صورتی [[مشروعیت]] دارد و میتواند [[الزام]] [[سیاسی]] کند که در [[مقام]] [[اجرا]] و تنفیذ حکمِ نازل شده از سوی [[خداوند]] باشد و طبق [[قوانین]] [[شرعی]] [[حکم]] کند و چنانچه [[التزام]] [[سیاسی]] [[جامعه]] از [[نظام]]، موجب [[معصیت الهی]] باشد باید ترک گردد<ref>تفسیرالمنار، ج۵، ص۲۷۶ـ۲۷۷؛ ج۸، ص۳۰۸.</ref>"کسی که از مخلوق در [[معصیت الهی]] [[پیروی]] کند، [[دین]] ندارد"<ref>{{عربی|" لَا دِينَ لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ الْمَخْلُوقِ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق"}}؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۹۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت از پیامبران]]:''' [[خداوند]] به [[اطاعت]] از همه [[پیامبران]] [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ }}<ref> و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند؛ سوره نساء، آیه:۶۴.</ref> و [[قرآن]] از پیامبرانی چون [[حضرت عیسی]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت هود]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت لوط]] و [[حضرت شعیب]]{{عم}} [[نقل]] میکند که [[پیام]] مشترک آنان برای [[قوم]] خود، امر به [[تقوای الهی]] و [[اطاعت]] از خویش بوده است: {{متن قرآن|فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُونِ }}<ref> از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!؛ سوره آل عمران، آیه:۵۰.</ref> در پارهای از موارد، پیش از بیان [[پیام]] بالا، جمله {{متن قرآن|إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ }}<ref> من برای شما پیامبری امینم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۰۷.</ref>ذکر شده و نشان میدهد که [[پیامبران]]، چون رسول [[الهی]] بوده و برای بر دوشگرفتن بار سنگین [[رسالت]]، [[امین]] هستند، همین [[امانتداری]] علّت [[لزوم اطاعت]] از ایشان است<ref>المیزان، ج۱۵، ص۲۹۶.</ref> و تکرار این [[پیام]] از سوی [[پیامبران]] [[اولواالعزم]] و غیر [[اولواالعزم]] گویای جوهره و [[فلسفه بعثت]] است؛ یعنی [[دعوت]] به [[اطاعت]] از کارهایی که [[مقرّب]] [[ثواب]] و مبعّد [[عقاب]] میشود و [[سعادت]] بشریّت را تأمین میکند. [[پیامبران]]، هرچند در برخی [[فروع]] جزئی [[شریعت]]، بر اثر مقتضیات زمانی گوناگوناند؛ ولی در [[پیام]] [[اطاعت]] هم آوا بودند<ref>المیزان، ج۱۵، ص۳۰۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت از پیامبران]]:''' [[خداوند]] به [[اطاعت]] از همه [[پیامبران]] [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ }}<ref> و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند؛ سوره نساء، آیه:۶۴.</ref> و [[قرآن]] از پیامبرانی چون [[حضرت عیسی]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت هود]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت لوط]] و [[حضرت شعیب]]{{عم}} [[نقل]] میکند که [[پیام]] مشترک آنان برای [[قوم]] خود، امر به [[تقوای الهی]] و [[اطاعت]] از خویش بوده است: {{متن قرآن|فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُونِ }}<ref> از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!؛ سوره آل عمران، آیه:۵۰.</ref> در پارهای از موارد، پیش از بیان [[پیام]] بالا، جمله {{متن قرآن|إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ }}<ref> من برای شما پیامبری امینم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۰۷.</ref>ذکر شده و نشان میدهد که [[پیامبران]]، چون رسول [[الهی]] بوده و برای بر دوشگرفتن بار سنگین [[رسالت]]، [[امین]] هستند، همین [[امانتداری]] علّت [[لزوم اطاعت]] از ایشان است<ref>المیزان، ج۱۵، ص۲۹۶.</ref> و تکرار این [[پیام]] از سوی [[پیامبران]] [[اولواالعزم]] و غیر [[اولواالعزم]] گویای جوهره و [[فلسفه بعثت]] است؛ یعنی [[دعوت]] به [[اطاعت]] از کارهایی که [[مقرّب]] [[ثواب]] و مبعّد [[عقاب]] میشود و [[سعادت]] بشریّت را تأمین میکند. [[پیامبران]]، هرچند در برخی [[فروع]] جزئی [[شریعت]]، بر اثر مقتضیات زمانی گوناگوناند؛ ولی در [[پیام]] [[اطاعت]] هم آوا بودند<ref>المیزان، ج۱۵، ص۳۰۰.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت از شوهر]]:''' [[فرمانبری]] [[زن]] از [[همسر]] خود در [[مسائل زناشویی]]، از مواردی است که [[خداوند]] بدان [[فرمان]] داده است. از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] است که "[[بهترین زنان]]، کسی است که وقتی به او [[فرمان]] دادی، از تو [[اطاعت]] کند". زنی که [[مخالفت]] کند و ناشزه شود، از پارهای [[حقوق]] از جمله [[حق]] همخوابی [[محروم]] میگردد<ref>جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۸۲ـ۹۹.</ref> و چنانچه از [[سرپیچی]] [[دست]] برداشت و [[مطیع]] گردید، شوهر [[حق]] [[ستم]] و [[آزار]] وی را ندارد: {{متن قرآن|فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً }}<ref> اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید؛ سوره نساء، آیه:۳۴.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت از شوهر]]:''' [[فرمانبری]] [[زن]] از [[همسر]] خود در [[مسائل زناشویی]]، از مواردی است که [[خداوند]] بدان [[فرمان]] داده است. از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] است که "[[بهترین زنان]]، کسی است که وقتی به او [[فرمان]] دادی، از تو [[اطاعت]] کند". زنی که [[مخالفت]] کند و ناشزه شود، از پارهای [[حقوق]] از جمله [[حق]] همخوابی [[محروم]] میگردد<ref>جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۸۲ـ۹۹.</ref> و چنانچه از [[سرپیچی]] [[دست]] برداشت و [[مطیع]] گردید، شوهر [[حق]] [[ستم]] و [[آزار]] وی را ندارد: {{متن قرآن|فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً }}<ref> اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید؛ سوره نساء، آیه:۳۴.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
==اطاعتهای [[نامشروع]]== | ==اطاعتهای [[نامشروع]]== | ||
اطاعتهای [[نامشروع]]، دو دسته است: دسته نخست مواردی است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[یاران]] وی یا همه [[مؤمنان]] صریحاً از [[اطاعت]] [[نهی]] شدهاند "شمارههای ۱ ـ ۸" و دسته دوم مواردی که پیامدهای [[سوء]] برخی اطاعتهای [[نادرست]]، به [[پیامبر]] یا [[مؤمنان]] گوشزد شده است "شمارههای ۹ ـ ۱۳"<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | اطاعتهای [[نامشروع]]، دو دسته است: دسته نخست مواردی است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[یاران]] وی یا همه [[مؤمنان]] صریحاً از [[اطاعت]] [[نهی]] شدهاند "شمارههای ۱ ـ ۸" و دسته دوم مواردی که پیامدهای [[سوء]] برخی اطاعتهای [[نادرست]]، به [[پیامبر]] یا [[مؤمنان]] گوشزد شده است "شمارههای ۹ ـ ۱۳"<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از [[کافران]]:''' {{متن قرآن|فَلا تُطِعِ الْكَافِرِينَ }}<ref> از کافران فرمان نبر؛ سوره فرقان، آیه:۵۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از [[کافران]]:''' {{متن قرآن|فَلا تُطِعِ الْكَافِرِينَ }}<ref> از کافران فرمان نبر؛ سوره فرقان، آیه:۵۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از [[منافقان]]:''' {{متن قرآن|وَلا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ}}<ref> از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن؛ سوره احزاب، آیه: ۱و ۴۸.</ref> طبق اطلاق این [[آیه]]، [[اطاعت]] از [[کافران]] و [[منافقان]]، هرچند [[دعوت]] به [[حق]] کنند جایز نیست و انجام دادن کار[[حق]] باید برای خود [[حق]] باشد؛ نه برای [[دعوت]] [[کافران]] و [[منافقان]]<ref>التبیان، ج۸، ص۳۱۳.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از [[منافقان]]:''' {{متن قرآن|وَلا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ}}<ref> از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن؛ سوره احزاب، آیه: ۱و ۴۸.</ref> طبق اطلاق این [[آیه]]، [[اطاعت]] از [[کافران]] و [[منافقان]]، هرچند [[دعوت]] به [[حق]] کنند جایز نیست و انجام دادن کار[[حق]] باید برای خود [[حق]] باشد؛ نه برای [[دعوت]] [[کافران]] و [[منافقان]]<ref>التبیان، ج۸، ص۳۱۳.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از [[تکذیب]] کنندگان:''' {{متن قرآن|فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ }}<ref> از دروغانگاران پیروی مکن!؛ سوره قلم، آیه:۸.</ref>. که هرگونه موافقت گفتاری و [[رفتاری]] با آنان [[حرام]] است<ref>المیزان، ج۱۹، ص۳۷۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از [[تکذیب]] کنندگان:''' {{متن قرآن|فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ }}<ref> از دروغانگاران پیروی مکن!؛ سوره قلم، آیه:۸.</ref>. که هرگونه موافقت گفتاری و [[رفتاری]] با آنان [[حرام]] است<ref>المیزان، ج۱۹، ص۳۷۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از بسیار [[سوگند]] خورنده [[پست]]:''' کهاهل [[عیبجویی]] و [[سخنچینی]] است و از [[کار خیر]]، بسیار منع میکند و متجاوز، [[گنهکار]]، کینهتوز، پرخور، [[خشن]] و بیریشه است: {{متن قرآن|وَلا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَّهِينٍ هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ }}<ref> و از هر سوگندخواره فرومایهای فرمان مبر!خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی،بازدارنده خیری، تجاوزکاری، بزهکاری،درشتخویی، فراسوی آن: بیتباری؛ سوره قلم، آیه:۱۰ - ۱۳.</ref>. [[خداوند]] در [[آیات]] یاد شده به ۹ صفت [[زشت]] اشاره فرموده و [[پیامبر]] را از [[اطاعت]] صاحبان چنین اوصافی بازداشته است. درحقیقت [[خداوند]] با این [[نهی]] خواسته افراد مزبور را به حاشیه [[اجتماع]] براند تا دیگران ـ با توجه به [[روحیه]] تأثیرپذیری انسانها ـ تحت تأثیر آنها قرار نگیرند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۳۷۱ـ۳۷۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از بسیار [[سوگند]] خورنده [[پست]]:''' کهاهل [[عیبجویی]] و [[سخنچینی]] است و از [[کار خیر]]، بسیار منع میکند و متجاوز، [[گنهکار]]، کینهتوز، پرخور، [[خشن]] و بیریشه است: {{متن قرآن|وَلا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَّهِينٍ هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ }}<ref> و از هر سوگندخواره فرومایهای فرمان مبر!خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی،بازدارنده خیری، تجاوزکاری، بزهکاری،درشتخویی، فراسوی آن: بیتباری؛ سوره قلم، آیه:۱۰ - ۱۳.</ref>. [[خداوند]] در [[آیات]] یاد شده به ۹ صفت [[زشت]] اشاره فرموده و [[پیامبر]] را از [[اطاعت]] صاحبان چنین اوصافی بازداشته است. درحقیقت [[خداوند]] با این [[نهی]] خواسته افراد مزبور را به حاشیه [[اجتماع]] براند تا دیگران ـ با توجه به [[روحیه]] تأثیرپذیری انسانها ـ تحت تأثیر آنها قرار نگیرند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۳۷۱ـ۳۷۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از غافلان از [[یاد خدا]] و [[پیروان]] [[هوای نفس]]:''' {{متن قرآن|وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ }}<ref> و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه:۲۸.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از غافلان از [[یاد خدا]] و [[پیروان]] [[هوای نفس]]:''' {{متن قرآن|وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ }}<ref> و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه:۲۸.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
# [[اطاعت]] از [[گناهکاران]]: {{متن قرآن|وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا }}<ref> از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر؛ سوره انسان، آیه:۲۴.</ref> تعلیق [[نهی]] از [[اطاعت]] بر صفت گناهکاری و [[کفر]]، مفید علیّت این دو ویژگی برای [[حرمت]] مطلق [[اطاعت]] از [[کافران]] و [[فاسقان]] است، و [[حرمت]] اختصاص به جایی ندارد که آنها [[دعوت]] به [[گناه]] یا [[کفر]] میکنند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۴۱.</ref>. در موارد پیشگفته خطاب [[نهی]] متوجه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود. در دو مورد نیز خطاب [[نهی]] متوجه همه [[مؤمنان]] یا متوجه [[انسان]] است که بهترتیب عبارت است از<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | # [[اطاعت]] از [[گناهکاران]]: {{متن قرآن|وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا }}<ref> از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر؛ سوره انسان، آیه:۲۴.</ref> تعلیق [[نهی]] از [[اطاعت]] بر صفت گناهکاری و [[کفر]]، مفید علیّت این دو ویژگی برای [[حرمت]] مطلق [[اطاعت]] از [[کافران]] و [[فاسقان]] است، و [[حرمت]] اختصاص به جایی ندارد که آنها [[دعوت]] به [[گناه]] یا [[کفر]] میکنند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۴۱.</ref>. در موارد پیشگفته خطاب [[نهی]] متوجه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود. در دو مورد نیز خطاب [[نهی]] متوجه همه [[مؤمنان]] یا متوجه [[انسان]] است که بهترتیب عبارت است از<ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>: | ||
#'''[[اطاعت]] از مسرفان که [[اهل]] [[فساد]] در زمیناند:''' {{متن قرآن|وَلا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ }}<ref> و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید؛ سوره شعراء، آیه:۱۵۱.</ref><ref>جامع البیان، مج۱۱، ج۱۹، ص۱۲۵.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از مسرفان که [[اهل]] [[فساد]] در زمیناند:''' {{متن قرآن|وَلا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ }}<ref> و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید؛ سوره شعراء، آیه:۱۵۱.</ref><ref>جامع البیان، مج۱۱، ج۱۹، ص۱۲۵.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت کورکورانه]] از [[پدر]] و [[مادر]]، در [[دعوت]] به [[شرک]]:''' {{متن قرآن|وَإِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا }}<ref> و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر!؛ سوره عنکبوت، آیه:۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا }}<ref> و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر؛ سوره لقمان، آیه:۱۵.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت کورکورانه]] از [[پدر]] و [[مادر]]، در [[دعوت]] به [[شرک]]:''' {{متن قرآن|وَإِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا }}<ref> و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر!؛ سوره عنکبوت، آیه:۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا }}<ref> و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر؛ سوره لقمان، آیه:۱۵.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از [[اکثریت]]:''' {{متن قرآن|وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ }}<ref> و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی میکشانند؛ جز پندار را پی نمیگیرند و آنان جز نادرست برآورد نمیکنند؛ سوره انعام، آیه:۱۱۶.</ref> مهمترین ویژگی [[اطاعت]] از [[اکثریت]] که باعث [[گمراهی]] است [[پیروی]] از [[حدس]] و [[گمان]] است. [[انسان]] در امور جزئی [[زندگی]] [[دنیا]] معمولا چارهای جز [[پیروی]] از [[حدس]] و [[گمان]] ندارد؛ ولی در امور اساسی [[زندگی]] و [[سعادت]] و [[شقاوت]] [[ابدی]] نمیتواند از کسانی که مبنای نظرشان [[گمان]] است و به عالم واقع و [[کشف]] [[یقینی]] راهی ندارند [[پیروی]] کند، ازاینرو [[قرآن]] هم [[پیامبر]] را از [[اطاعت]] [[اکثریت]] بازمیدارد و هم به [[مردم]] هشدار میدهد که فراموش نکنید، [[پیامبر خدا]] در میان شماست و خیر و [[رشد]] [[جامعه]] در گرو [[اطاعت]] [[مردم]] از اوست؛ نهاینکه وی پیرو [[مردم]] باشد و طبق هوای آنها ـ که بیشتر ریشه در [[گمان]] داشته و مبنای [[عقلانی]] ندارد ـ حرکت کند: {{متن قرآن|لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ }}<ref> اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی میافتید؛ سوره حجرات، آیه:۷.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از [[اکثریت]]:''' {{متن قرآن|وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ }}<ref> و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی میکشانند؛ جز پندار را پی نمیگیرند و آنان جز نادرست برآورد نمیکنند؛ سوره انعام، آیه:۱۱۶.</ref> مهمترین ویژگی [[اطاعت]] از [[اکثریت]] که باعث [[گمراهی]] است [[پیروی]] از [[حدس]] و [[گمان]] است. [[انسان]] در امور جزئی [[زندگی]] [[دنیا]] معمولا چارهای جز [[پیروی]] از [[حدس]] و [[گمان]] ندارد؛ ولی در امور اساسی [[زندگی]] و [[سعادت]] و [[شقاوت]] [[ابدی]] نمیتواند از کسانی که مبنای نظرشان [[گمان]] است و به عالم واقع و [[کشف]] [[یقینی]] راهی ندارند [[پیروی]] کند، ازاینرو [[قرآن]] هم [[پیامبر]] را از [[اطاعت]] [[اکثریت]] بازمیدارد و هم به [[مردم]] هشدار میدهد که فراموش نکنید، [[پیامبر خدا]] در میان شماست و خیر و [[رشد]] [[جامعه]] در گرو [[اطاعت]] [[مردم]] از اوست؛ نهاینکه وی پیرو [[مردم]] باشد و طبق هوای آنها ـ که بیشتر ریشه در [[گمان]] داشته و مبنای [[عقلانی]] ندارد ـ حرکت کند: {{متن قرآن|لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ }}<ref> اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی میافتید؛ سوره حجرات، آیه:۷.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از برخی [[همسران]] و [[فرزندان]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ }}<ref> برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید؛ سوره تغابن، آیه:۱۴.</ref>، چون بعضی از [[همسران]] و [[فرزندان]] [[دشمن]] انساناند و [[انسان]] را از [[اطاعت الهی]] باز میدارند<ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۱۵۸؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۵۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از برخی [[همسران]] و [[فرزندان]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ }}<ref> برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید؛ سوره تغابن، آیه:۱۴.</ref>، چون بعضی از [[همسران]] و [[فرزندان]] [[دشمن]] انساناند و [[انسان]] را از [[اطاعت الهی]] باز میدارند<ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۱۵۸؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۵۲.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از بزرگان و سران [[گمراه]]:''' در [[قیامت]]، [[اهل]] [[دوزخ]] میگویند: خدایا ما از سران و بزرگان خود [[اطاعت]] کردیم و آنان ما را گمراهساختند: {{متن قرآن|إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا }}<ref> ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند؛ سوره احزاب، آیه:۶۷.</ref> سرّ این [[اطاعت]] را میتوان در دو امر جستوجو کرد: [[استخفاف]] [[مردم]] به وسیله سران خود، و [[فسق]] [[مردم]]: {{متن قرآن|فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ }}<ref> آنگاه قوم خود را سبکسار کرد (و از راه به در برد) و آنان از او فرمان بردند زیرا آنان قومی بزهکار بودند؛ سوره زخرف، آیه:۵۴.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | #'''[[اطاعت]] از بزرگان و سران [[گمراه]]:''' در [[قیامت]]، [[اهل]] [[دوزخ]] میگویند: خدایا ما از سران و بزرگان خود [[اطاعت]] کردیم و آنان ما را گمراهساختند: {{متن قرآن|إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا }}<ref> ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند؛ سوره احزاب، آیه:۶۷.</ref> سرّ این [[اطاعت]] را میتوان در دو امر جستوجو کرد: [[استخفاف]] [[مردم]] به وسیله سران خود، و [[فسق]] [[مردم]]: {{متن قرآن|فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ }}<ref> آنگاه قوم خود را سبکسار کرد (و از راه به در برد) و آنان از او فرمان بردند زیرا آنان قومی بزهکار بودند؛ سوره زخرف، آیه:۵۴.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
#'''[[اطاعت]] از [[کافران]] و [[نفاق]] افکنان از [[اهل کتاب]]:''' [[قرآن]] در این باره به [[مؤمنان]] هشدار میدهد که فرجام اینگونه اطاعتها [[ارتداد]] و بازگشت به [[کفر]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ }}<ref> ای مؤمنان! اگر از دستهای از کسانی که به آنان کتاب داده شده است فرمانبرداری کنید شما را پس از ایمانتان به کفر باز میگردانند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۰۰.</ref> و عاقبتی جز [[زیانکاری]] نخواهد داشت: {{متن قرآن|فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ }}<ref> از زیانکاران میگردید؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | #'''[[اطاعت]] از [[کافران]] و [[نفاق]] افکنان از [[اهل کتاب]]:''' [[قرآن]] در این باره به [[مؤمنان]] هشدار میدهد که فرجام اینگونه اطاعتها [[ارتداد]] و بازگشت به [[کفر]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ }}<ref> ای مؤمنان! اگر از دستهای از کسانی که به آنان کتاب داده شده است فرمانبرداری کنید شما را پس از ایمانتان به کفر باز میگردانند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۰۰.</ref> و عاقبتی جز [[زیانکاری]] نخواهد داشت: {{متن قرآن|فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ }}<ref> از زیانکاران میگردید؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۹.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref>. | ||
#'''[[اطاعت]] از [[پیروان]] [[شیاطین]]:''' آنان که با [[مؤمنان]] به [[مجادله]] برمیخیزند تا [[احکام خدا]] را زیر سؤال ببرند: {{متن قرآن|وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ }}<ref> شیطانها بیگمان در یاران خویش میدمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود؛ سوره انعام، آیه:۱۲۱.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | #'''[[اطاعت]] از [[پیروان]] [[شیاطین]]:''' آنان که با [[مؤمنان]] به [[مجادله]] برمیخیزند تا [[احکام خدا]] را زیر سؤال ببرند: {{متن قرآن|وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ }}<ref> شیطانها بیگمان در یاران خویش میدمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود؛ سوره انعام، آیه:۱۲۱.</ref><ref>[[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000055.jpg|22px]] [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[ اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']] | # [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت - جعفرپیشه فرد (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']] | ||
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | # [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۱: | ||
* [[تأسی]] | * [[تأسی]] | ||
* [[تجری]] | * [[تجری]] | ||
* [[ تسلیم]] | * [[تسلیم]] | ||
* [[تمکین]] | * [[تمکین]] | ||
* [[تنافی کفر و اطاعت]] | * [[تنافی کفر و اطاعت]] | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۳: | ||
* [[اطاعت اولوالامر]] | * [[اطاعت اولوالامر]] | ||
* [[اطاعت اهل اجماع]] | * [[اطاعت اهل اجماع]] | ||
* [[اطاعت اهل بیت ]] | * [[اطاعت اهل بیت]] | ||
* [[اطاعت پیامبر]] | * [[اطاعت پیامبر]] | ||
* [[اطاعت پیامبر خاتم]] | * [[اطاعت پیامبر خاتم]] |