بجیله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷: خط ۷:
جایگاه این قبیله در [[سراة وسطی]] [[یمن]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۳۳ - ۲۳۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، الجزء الثالث، ص۲۰۵ (ذیل کلمه سراة).</ref> بود. در جریان فتوح، اکثر آنان در شهرهای [[عراق]] و عده کمی در [[شام]] پراکنده شدند و فقط معدودی از آنها در مساکن نخستین خود باقی ماندند<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، الجزء الأول، ص۶۳ (ذیل کلمه بجیله).</ref>.
جایگاه این قبیله در [[سراة وسطی]] [[یمن]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۳۳ - ۲۳۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، الجزء الثالث، ص۲۰۵ (ذیل کلمه سراة).</ref> بود. در جریان فتوح، اکثر آنان در شهرهای [[عراق]] و عده کمی در [[شام]] پراکنده شدند و فقط معدودی از آنها در مساکن نخستین خود باقی ماندند<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، الجزء الأول، ص۶۳ (ذیل کلمه بجیله).</ref>.


همان‌گونه که درباره خَثعم گفته شد [[روابط]] بَجیله با خَثعم گاهی به [[تاریکی]] می‌گرایید. بَجیله پیوسته با [[همسایگان]] خود در چالش بودند، از این‌رو، در بسیاری از قبایل پراکنده شدند و [[جریر بن عبدالله بَجَلی]] مجدداً آنان را [[متحد]] کرد<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۲۸۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۸۶.</ref>
همان‌گونه که درباره خَثعم گفته شد [[روابط]] بَجیله با خَثعم گاهی به [[تاریکی]] می‌گرایید. بَجیله پیوسته با [[همسایگان]] خود در چالش بودند، از این‌رو، در بسیاری از قبایل پراکنده شدند و [[جریر بن عبدالله بَجَلی]] مجدداً آنان را [[متحد]] کرد<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۲۸۷.</ref><ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۸۶.</ref>


==[[اسلام]] بَجِیلِه==
==[[اسلام]] بَجِیلِه==
در [[سال دهم هجری]] [[جَریر بن عبدالله بَجَلی]] همراه ۱۵۰ نفر از قبیله خود به [[مدینه]] آمد و همگی اسلام آوردند و با [[پیامبر]] [[بیعت]] کردند. [[رسول خدا]]{{صل}} به [[جریر]] فرمود: [[بت]] [[ذوالخَلَصَه]] در چه حال است؟ گفت: همچنان به حال خود باقی است و [[خداوند متعال]] ما را از [[شر]] او راحت خواهد ساخت. سپس [[رسول‌الله]]{{صل}} جریر را [[مأمور]] ویرانی آن بت کرد. وی نیز به [[همراهی]] دویست نفر از قومش آن بت را ویران ساخت و به مدینه بازگشت<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۷.</ref>. همچنین رسول‌الله{{صل}} جریر را به نزد دو نفر از اذواء یمن به نام‌های [[ذوالکلاع]] و [[ذوعمرو]] فرستاد و آن دو را به اسلام [[دعوت]] کرد. آنان [[مسلمان]] شدند و جریر تا هنگام [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} نزد آن دو بود<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۲۶۵.</ref>. همچنین [[قیس بن عزره احمسی]] همراه ۲۵۰ نفر از شاخه [[احمس]] به حضور [[رسول‌الله]]{{صل}} آمدند و [[اسلام]] آوردند و رسول‌الله{{صل}} به [[بلال]] [[دستور]] داد به [[نمایندگان]] بَجیله جایزه بپردازد<ref>شهاب‌الدین احمد نویری، نهایة الأرب، ترجمه محمود مهدوی، جلد سوم، ص۹۹.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۸۶-۸۷.</ref>
در [[سال دهم هجری]] [[جَریر بن عبدالله بَجَلی]] همراه ۱۵۰ نفر از قبیله خود به [[مدینه]] آمد و همگی اسلام آوردند و با [[پیامبر]] [[بیعت]] کردند. [[رسول خدا]]{{صل}} به [[جریر]] فرمود: [[بت]] [[ذوالخَلَصَه]] در چه حال است؟ گفت: همچنان به حال خود باقی است و [[خداوند متعال]] ما را از [[شر]] او راحت خواهد ساخت. سپس [[رسول‌الله]]{{صل}} جریر را [[مأمور]] ویرانی آن بت کرد. وی نیز به [[همراهی]] دویست نفر از قومش آن بت را ویران ساخت و به مدینه بازگشت<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۷.</ref>. همچنین رسول‌الله{{صل}} جریر را به نزد دو نفر از اذواء یمن به نام‌های [[ذوالکلاع]] و [[ذوعمرو]] فرستاد و آن دو را به اسلام [[دعوت]] کرد. آنان [[مسلمان]] شدند و جریر تا هنگام [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} نزد آن دو بود<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۲۶۵.</ref>. همچنین [[قیس بن عزره احمسی]] همراه ۲۵۰ نفر از شاخه [[احمس]] به حضور [[رسول‌الله]]{{صل}} آمدند و [[اسلام]] آوردند و رسول‌الله{{صل}} به [[بلال]] [[دستور]] داد به [[نمایندگان]] بَجیله جایزه بپردازد<ref>شهاب‌الدین احمد نویری، نهایة الأرب، ترجمه محمود مهدوی، جلد سوم، ص۹۹.</ref><ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۸۶-۸۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:1100763.jpg|22px]] [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|'''نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت''']]
# [[پرونده:1100763.jpg|22px]] [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|'''نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۱

مقدمه

این قبیله از قبایل قحطانی است که منسوب به مادرشان بَجیله دختر صعب بن سعدالعشیره‌ هستند و فرزندان اَنمار بن اِراش بن عَمرو بن الغَوث بن نَبت بن زید بن کهلان بن سبأ[۱] می‌باشند.

جایگاه این قبیله در سراة وسطی یمن[۲] بود. در جریان فتوح، اکثر آنان در شهرهای عراق و عده کمی در شام پراکنده شدند و فقط معدودی از آنها در مساکن نخستین خود باقی ماندند[۳].

همان‌گونه که درباره خَثعم گفته شد روابط بَجیله با خَثعم گاهی به تاریکی می‌گرایید. بَجیله پیوسته با همسایگان خود در چالش بودند، از این‌رو، در بسیاری از قبایل پراکنده شدند و جریر بن عبدالله بَجَلی مجدداً آنان را متحد کرد[۴][۵]

اسلام بَجِیلِه

در سال دهم هجری جَریر بن عبدالله بَجَلی همراه ۱۵۰ نفر از قبیله خود به مدینه آمد و همگی اسلام آوردند و با پیامبر بیعت کردند. رسول خدا(ص) به جریر فرمود: بت ذوالخَلَصَه در چه حال است؟ گفت: همچنان به حال خود باقی است و خداوند متعال ما را از شر او راحت خواهد ساخت. سپس رسول‌الله(ص) جریر را مأمور ویرانی آن بت کرد. وی نیز به همراهی دویست نفر از قومش آن بت را ویران ساخت و به مدینه بازگشت[۶]. همچنین رسول‌الله(ص) جریر را به نزد دو نفر از اذواء یمن به نام‌های ذوالکلاع و ذوعمرو فرستاد و آن دو را به اسلام دعوت کرد. آنان مسلمان شدند و جریر تا هنگام رحلت رسول خدا(ص) نزد آن دو بود[۷]. همچنین قیس بن عزره احمسی همراه ۲۵۰ نفر از شاخه احمس به حضور رسول‌الله(ص) آمدند و اسلام آوردند و رسول‌الله(ص) به بلال دستور داد به نمایندگان بَجیله جایزه بپردازد[۸][۹]

منابع

پانویس

  1. ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۰۱؛ ابن‌درید، الاشتقاق، الجزء الثانی، ص۵۱۵؛ ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الأول، ص۷۵؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۳۷۵.
  2. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۳۳ - ۲۳۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، الجزء الثالث، ص۲۰۵ (ذیل کلمه سراة).
  3. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، الجزء الأول، ص۶۳ (ذیل کلمه بجیله).
  4. ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۲۸۷.
  5. منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص:۸۶.
  6. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۷.
  7. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۲۶۵.
  8. شهاب‌الدین احمد نویری، نهایة الأرب، ترجمه محمود مهدوی، جلد سوم، ص۹۹.
  9. منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص:۸۶-۸۷.

رده