محمد بن اثرم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۳ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

از این راوی در کتب رجال و سیر نامی نیست، از روایت او معلوم می‌گردد که وی امیر شرطه محمد بن سلیمان بن داود بن حسن بن علی(ع) حاکم مدینه بوده است، این محمد بن سلیمان هنگام تسلط ابو السرایا بر کوفه در مدینه حکومت می‌کرد و از محمد بن ابراهیم معروف به طباطبا ترویج می‌نمود، و مردم را به بیعت با وی ترغیب می‌کرد.

او یک حدیث از امام رضا(ع) نقل می‌کند، او می‌گوید: گروهی از خویشاوندانم نزد من جمع شدند و تعدادی از قرشیان هم با آنها بودند، آن جماعت بعد از اینکه با وی بیعت کردند اظهار داشتند:

اگر شما دنبال ابو الحسن رضا(ع) بفرستید و او هم بیاید و با ما همکاری کند، ما قدرت پیدا می‌کنیم و وحدت ما حفظ خواهد شد، محمد بن سلیمان گفت: شما نزد او بروید و سلام مرا به او برسانید و بگویید خویشاوندانت در اینجا جمع شده‌اند و دوست دارند شما هم در اینجا با آنان شرکت داشته باشید.

اکنون اگر میل دارید با ما باشید هر چه زودتر بیایید، راوی گوید: من خدمت آن حضرت رفتم درحالی‌ که در حمراء اقامت داشتند، پیام حاکم مدینه را به آن جناب ابلاغ کردم، امام(ع) فرمودند: سلام مرا به محمد بن سلیمان برسانید و به او بگویید بعد از بیست روز نزد شما خواهم آمد، او گفت: من به مدینه بازگشتم و جریان را به محمد گفتم. ما چند روز را گذراندیم و در انتظار بودیم تا پس از انقضاء مدت معین امام رضا(ع) در اجتماع ما شرکت کند، بعد از اینکه هجده روز گذشت ورقاء یکی از فرماندهان لشکر جلودی به مدینه آمد و با ما جنگ کرد و ما هم شکست خوردیم و فرار کردیم، در هنگام فرار از ناحیه صورین می‌گذشتم که صدایی به گوشم رسید، متوجه شدم امام رضا(ع) را مشاهده کردم، فرمودند: بیست روز گذشت یا خیر.[۱]

منابع

پانویس