نفرین مستجاب
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نفرین مستجاب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
نفرین مستجاب با آنکه حادثۀ غدیر خم، با حضور جمع بسیاری اتفاق افتاد و گواهان غدیر بسیار بودند، امّا برخی در ادای شهادت و گواهی دادن به نصب علی(ع) بر ولایت، تعلّل میورزیدند و آن حادثه را کتمان میکردند[۱].
مقدمه
- امیر المؤمنین بارها در مناشدات و احتجاجهای خود به حدیث پیامبر و واقعۀ غدیر خم استشهاد میکرد و از افراد هم میخواست که گواهی دهند. گاهی کسانی با بهانۀ پیری و نسیان، اظهار میکردند که یادمان نیست. علی(ع) هم چند نفر را نفرین کرد، نفرین علی(ع) مستجاب شد و آنان به دردها و بیماریهایی دچار شدند. یکی از آنان انس بن مالک بود، دیگری براء بن عازب، سوّمی جریر بن عبد اللّه بجلی. حضرت بر منبر بود و حاضران را قسم داد که هرکس سخن پیامبر را در روز غدیر شنیده است بایستد و شهادت دهد. از این سه نفر هم به نام خواست که گواهی دهند، سکوت کردند و بهانه آوردند، با آنکه بودند و میدانستند. امام نفرین کرد که: خدایا هرکس این گواهی را کتمان کند در حالی که آگاه است، او را از دنیا مبر، تا آنکه نشانی بر او بگذاری که شناخته شود. در نهج البلاغه، نفرین حضرت با این عبارت آمده است: إن کنت کاذبا فضربک اللّه بها بیضاء لامعة لا تواریها العمامة[۲] انس به بیماری برص مبتلا شد، براء نابینا گشت و جریر بادیهنشین شد.[۳] نام زید بن ارقم، عبد الرحمان بن مدلج و یزید بن ودیعه هم در شمار آنان ذکر شده است. انس برای آنکه برص او دیده نشود، همواره عمامهای برسر مینهاد و سروصورت خود را میپوشاند، امّا سفیدی برص همیشه پیدا بود[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۷۵.
- ↑ «اگر دروغ میگویی، خداوند به بیماری برص مبتلایت کند که عمامه هم آن را نپوشاند.» نهج البلاغه، حکمت ۳۱۱ دلائل الصدق، ج ۲ ص ۵۳۹
- ↑ الغدیر، ج ۱ ص ۱۹۲ (نظرة فی حدیث اصابة الدعوه) بحارالأنوار، ج ۳۷ ص ۲۰۰، بهج الصباغه، ج ۴ ص ۵۷۲
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۷۵.