نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۴ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
علم غیب، علم ذاتی و استقلالی است که مربوط به امور آینده است و تنها وصف ذات الهی است.[۱] و امور حدسی که گاهی درست و گاهی نادرست بوده و معمولاً به گونهای بیان میشوند که دو پهلو هستند و به طور قطع و جزم گفته نمیشوند و در بسیاری از اوقات با قدری اختلاف محقق میشوند، مشمول علم غیب نیستند؛ مانند مرتاضان که با ریاضت و تحمل سختیهای غیر معمول، نفس و روح خود را قوت زیادی میبخشند تا بتوانند از جاهای دور دست و از آینده خبر دهند.[۲]
یکی از نمونههای روشنبینی، دیدن اشیا یا اشخاص به صورت خارقالعاده است؛ به همین علت، بشر عادی که اشیا را از دور و صداها را از دورتر میبیند و میشنود، چه مانعی دارد برگزیدگان خدا، حقایق عالم بالا را دریافت کنند. البته، هرگز هدف این نیست که وحیِ نبوت را از این مقولهها بدانیم، ولی هر یک از آنها میتواند زمینهسازتصدیقوحی آسمانی باشد.[۴]
خبر دادن انبیا و اوصیا(ع) از غیب اولاً: متعلق به خود مخبر عنه (آن موردی که درباره آن خبر داده میشود) است. ثانیاً: مفصل و جزئی است؛ نه کلی و اجمالی. ثالثاً: برای خبر دادن از غیب نیازی نیست خود را به سختی بیندازند و اطلاعات را پردازش کنند یا از آلات و ادوات مخصوصی استفاده کنند و در همۀ موارد اخبار ایشان مطابق با واقع است ولی اخبار منجّمین با محاسبه و نظر کردن در طالع حاصل میشود و حدسی و تخمینی است که گاهی مطابق با واقع است و گاهی هم نیست.[۵]
عقلی: سرنوشت انسان در اختیار خود اوست و میتواند آینده خود را تعیین کند و اگر شخصی بتواند آینده افراد را پیشبینی کند، راهی جز این ندارد که آینده همه اشخاص، ثابت و بدون تغییر باشد در حالی که هر کس میتواند در زندگی، با تصمیمات تمام مسیرش را عوض کند.[۶]
قرآنی: ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[۷] بر اساس آیهعلم غیب مختص خداوند است و به هر کس که بخواهد میدهد، اما آیا طالع بینان مدعی اخذ علم غیب از خدا هستند یا میگویند که آن را از وضعیت ستارگان میفهمند.[۸]
روایی: هنگام حرکت امیرالمؤمنین(ع) برای نبرد با خوارج، شخصی با پیشگویی از راه شناختستارگان گفت: اگر در این ساعت حرکت کنید، پیروز نمیشوید و من از راه علم ستارهشناسی این محاسبه را کردم. امام علی(ع) فرمودند:[۹] «گمان میکنی تو از آن ساعتی آگاهی که اگر کسی حرکت کند زیان نخواهید دید و میترسانی از ساعتی که اگر کسی حرکت کند ضرری دامنگیر او خواهد شد.ای مردم، از فراگرفتن علم ستارهشناسی برای پیشگوییهای دروغین، بپرهیزید؛ چرا که ستارهشناسی شما را به غیبگویی و غیبگویی به جادوگری میکشاند».[۱۰]
نتیجه گیری
در نتیجه علم غیب، علم ذاتی و استقلالی است که تنها مخصوص خداوند است[۱۱] و نیز علمی است که از جانب خداوند به مقداری که صلاح دانسته به معصومین(ع) عطا کرده است ولی، طالع بینی از طریق ریاضت و تحمل سختیهای غیر معمول است که افراد؛ نفس و روح خود را قوت و بصیرت زیادی میبخشند تا بتوانند از جاهای دور دست و از آینده خبر دهند[۱۲] و روشهایی است که برخی باور دارند به یاری آن میتوان از آینده و سرنوشت هرکس آگاه شد؛[۱۳] در واقع هر دو از آینده خبر میدهند با این تفاوت که در طالع بینی خطا وجود دارد ولی علم غیب، عین واقعیت است.
علم غیب، علم ذاتی و استقلالی است که مربوط به امور آینده است و تنها وصف ذات الهی است.[۱۴] و امور حدسی که گاهی درست و گاهی نادرست بوده و معمولاً به گونهای بیان میشوند که دو پهلو هستند و به طور قطع و جزم گفته نمیشوند و در بسیاری از اوقات با قدری اختلاف محقق میشوند، مشمول علم غیب نیستند.
حدس، ممکن است برای افراد عادی هم در بعضی موارد حاصل شود؛ در موارد زیادی انسان به طور مرموزی آیندهای را پیشبینی میکند و این را فراست میگویند و معمولاً این گونه فراستها هم با قدری کم و زیاد محقق میشود ولی هیچکدام از اینها علم به غیب نیست بلکه حدس است؛ مانند مرتاضان که با ریاضت و تحمل سختیهای غیر معمول، نفس و روح خود را قوت و بصیرت زیادی میبخشند که میتوانند از جاهای دور دست و از آینده خبر دهند.[۱۵]
دانشمندان در پرتو آزمایشهای فراوان موفق شدهاند حس مستقلی به نام روشنبینی کشف کنند و میگویند انسانهای فوقالعاده در پرتو این حس وقایع آینده را کشف میکنند. در واقع گاهی این حس، از مقدمات و سنجش آثار موجود نتیجه را پیشبینی میکند و احیاناً بدون استمداد از مقدمات، از وقوع حادثهای گزارش میدهد. و نیز یکی از نمونههای روشنبینی دیدن اشیا یا اشخاص به صورت خارقالعاده است. هم چنین مدیر انجمن روانی آمریکا در کتاب تله پاتی اعتراف میکند که ممکن است همین طور که نشستهای پسر عموی خود را که فرسنگها از شما دور است، مشاهده کنی و در برابر شما حاضر شود و بلافاصله ناپدید گردد. بنابراین در این صورت تصدیقوحی آسان خواهد بود، جایی که بشر عادی اشیا را از دور، و صداها را از دورتر میبیند و میشنود، چه مانعی دارد که برگزیدگان خدا، حقایق عالم بالا را دریافت کنند.[۱۷]
خبر دادن انبیا و اوصیا(ع) از غیب اولاً: متعلق به خود مخبر عنه (آن موردی که درباره آن خبر داده میشود) است. ثانیاً: مفصل و جزئی است؛ نه کلی و اجمالی. ثالثاً: برای خبر دادن از غیب نیازی نیست خود را به سختی بیندازند و اطلاعات را پردازش کنند یا از آلات و ادوات مخصوصی استفاده کنند و در همۀ موارد اخبار ایشان مطابق با واقع است ولی اخبار منجّمین با محاسبه و نظر کردن در طالع حاصل میشود و حدسی و تخمینی است که گاهی مطابق با واقع است و گاهی هم نیست.[۱۸]
عقلی: هر انسانی با اندک توجهی میفهمد سرنوشتش در اختیار خود اوست و میتواند آینده خود را تعیین کند! حال اگر شخصی بتواند آینده افراد را پیشبینی کند، راهی جز این ندارد که آینده همه اشخاص ثابت و بدون تغییر باشد! در حالی که هر کس میتواند در هر مقطعی از زندگی، با تصمیمات تمام مسیرش را عوض کند.[۱۹]
قرآنی: ﴿قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۰] بر اساس آیهعلم غیب مختص خداوند است و به هر کس که بخواهد میدهد، اما آیا طالع بینان مدعی اخذ علم غیب از خدا هستند یا میگویند که آن را از وضعیت ستارگان میفهمند.[۲۱]
روایی: هنگام حرکت امیرالمؤمنین(ع) برای نبرد با خوارج، در ماه صفر سال ۳۸ هجری، شخصی با پیشگویی از راه شناختستارگان گفت: اگر در این ساعت حرکت کنید، پیروز نمیشوید و من از راه علم ستارهشناسی این محاسبه را کردم. امام علی(ع) فرمودند:[۲۲] «گمان میکنی تو از آن ساعتی آگاهی که اگر کسی حرکت کند زیان نخواهید دید، و میترسانی از ساعتی که اگر کسی حرکت کند ضرری دامنگیر او خواهد شد؛ کسی که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده است.ای مردم، از فرا گرفتن علم ستارهشناسی برای پیشگوییهای دروغین، بپرهیزید، جز آن مقدار از علم نجوم که در دریا نوردی و صحرا نوردی به آن نیاز دارید، چه اینکه ستارهشناسی شما را به غیبگویی و غیبگویی به جادوگری میکشاند، و ستارهشناس چون غیبگو، و غیبگو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است».[۲۳]
نتیجه گیری
در نتیجه علم غیب، علم ذاتی و استقلالی است که تنها مخصوص خداوند است[۲۴] و نیز علمی است که از جانب خداوند به مقداری که صلاح دانسته به معصومین(ع) عطا کرده است ولی، طالع بینی از طریق ریاضت و تحمل سختیهای غیر معمول است که افراد؛ نفس و روح خود را قوت و بصیرت زیادی میبخشند تا بتوانند از جاهای دور دست و از آینده خبر دهند[۲۵] و روشهایی است که برخی باور دارند به یاری آن میتوان از آینده و سرنوشت هرکس آگاه شد؛[۲۶] در واقع هر دو از آینده خبر میدهند با این تفاوت که در طالع بینی خطا وجود دارد ولی علم غیب، عین واقعیت است.
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه شهر سؤال؛ مهری، سید مرتضی، مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۵۵
↑«بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.
↑«بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.