جندب بن ادلع هذلی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آشنایی اجمالی

با توجه به نسبت او، باید وی را از تیره هذیل بن مدرکه، از مضر دانست[۱]. در برخی منابع، او را از بنی لیث معرفی کرده‌اند که چون بنی لیث و هذیل نمی‌توانند از یک تیره باشند، ابن حجر[۲] احتمال داده است میان وی و بنی لیث پیمانی بر قرار بوده که به سبب آن، وی را با دو نسبت هذلی و لیثی خوانده‌اند. در نام وی و پدرش اختلاف است. نام وی را «جنیدب»[۳] و نام پدرش را «اثوع»[۴] و «اکوع»[۵] نیز گفته‌اند که باید تصحیف ادلع باشد. براساس گزارش واقدی[۶]، در زمان جاهلیت مردی شجاع از بنی اسلم به نام «احمر بأسا» به دست «جنیدب بن ادلع» کشته شد. یک روز پس از فتح مکه، جندب بن ادلع به مکه آمد و در حالی که همه در امان بودند، ایستاده بود و نگاه می‌کرد که جندب بن اعجم او را دید و از نامش پرسید و چون او را شناخت، بیرون آمد و مردم را بر ضد وی تحریک کرد. نخستین کسی که او را دید، خراش بن امیه کعبی بود که او را آگاه کرد و خراش با شمشیر آمد و دید که جندب درباره کشته شدن «احمر بأسا» برای مردمسخن می‌گوید. خراش مردم را پراکنده کرد و جندب را کُشت. هنگامی که خبر کشته شدن جندب به رسول خدا(ص) رسید، بعدازظهر فردای فتح مکه سخنرانی کرد و مردم، به ویژه قبیله خزاعه را از کشتار در حرم نهی فرمود و کشته شدن جندب را نیز بیهوده برشمرد و خون‌بهای او را به عهده گرفت [۷]. گویا سبب کشتن وی، کینه‌ای بود که از زمان جاهلیت بین آنان وجود داشت[۸]. گفته‌اند نخستین کشته‌ای که در فتح مکه[۹]، رسول خدا(ص) دیه او را پرداخت، جندب بود که دیه‌اش را صد شتر قرار داد[۱۰]. براساس گزارش دیگری، رسول خدا(ص) به خزاعه دستور داد دیه او را بپردازند[۱۱]. البته ابن حجر[۱۲] احتمال دو نفر بودن «جندب بن ادلع» و «ابن الوع» و به دنبال آن، مستقل بودن دو ماجرا را مطرح کرده، ولی در نهایت یکی بودن داستان را ترجیح داده است.[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۹۶.
  2. فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.
  3. ابن حجر، الاصابه ج۲، ص۸۴۳.
  4. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۶.
  5. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.
  6. واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳.
  7. واقدی، محمد بن عمر، الرده، ج۲، ص۸۴۳ و ۸۴۴؛ نیز ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸۶.
  8. طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۶۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.
  9. ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.
  10. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۵۸.
  11. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱.
  12. فتح الباری، ج۱۲، ص۱۸۱.
  13. خانجانی، قاسم، مقاله «جندب بن ادلع هذلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۲۰- ۴۲۱.