دین در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث دین است. "دین" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

احکام دین

اختلاف در دین

اخلاص در دین

استقامت در دین

استهزای دین

اصول دین

اعتصام به دین

دین ستیزی

دین فرعون

  • خوف فرعون، از تغییر دین مورد نظر خویش، به دست حضرت موسی(ع):﴿﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الأَرْضِ الْفَسَادَ[۶][۷]
  • نجات از دین فرعون، از دعاهای همسر وی:﴿﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۸]
  • تبرّی جستن آسیه، از دین و اعتقادات فرعون:﴿﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۹][۱۰]

دین قیم

  • دین توحیدی و مطابق فطرت، دین قیم و حافظ مصالح حیاتی انسانها:﴿﴿إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ[۱۱]، ﴿﴿مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ [۱۲]، ﴿﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ[۱۳]، ﴿﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ[۱۴]، ﴿﴿وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ [۱۵][۱۶][۱۷]

دین کافران

  • لهو و لعب (سرگرمی و بازی)، دین کافران:﴿﴿وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ [۱۸][۱۹]، ﴿﴿وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ[۲۰][۲۱]
  • عدم پذیرش دین کافران مکه، از سوی پیامبر(ص):﴿﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ [۲۲]، ﴿﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ[۲۳][۲۴]
  • رها کردن مشرکان به دین خود در پی ناامیدی پیامبر(ص) از ایمان آوردن آنان به دین اسلام:﴿﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ[۲۵][۲۶]

دین محمّد(ص)

  • برخی کافران ناتوان از درک دین محمّد(ص) و ارزش آن و نالایق برای استفاده از آن:﴿﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ [۲۷]، ﴿﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ[۲۸][۲۹]
  • کافران مدّعی آمادگی برای سازش با محمّد(ص) فاقد زمینه پذیرش دین آن حضرت:﴿﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ [۳۰]، ﴿﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ[۳۱][۳۲]

دین مستقیم

  • داشتن دین مستقیم، در گرو تبعیت پیامبر اکرم(ص):﴿﴿وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ وَلا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ[۳۳][۳۴][۳۵]
  • دین مستقیم، در گرو تمسّک به وحی الهی:﴿﴿فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۳۶][۳۷][۳۸]
  • عبادت پروردگار، موجب قرار گرفتن در دین مستقیم:﴿﴿إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۳۹][۴۰]، ﴿﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۴۱]، ﴿﴿إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۴۲][۴۳][۴۴]
  • دین مستقیم، دین خداوند جهان:﴿﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ[۴۵][۴۶]
  • تاریخ، بستری برای ظهور و تجلّی حقانیت دین مستقیم:﴿﴿قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى[۴۷][۴۸][۴۹]

دین و تقوا

  • سفارش تمامی کتب آسمانی به تقوا، نشانِ ثبات و اهمّیت ویژه تقوا در دین الهی:﴿﴿وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللَّهَ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا [۵۰][۵۱]

دین و شرک

  • مبارزه با شرک، اصلی مهم و اساسی در دین الهی:﴿﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ [۵۲][۵۳]

دین و عبودیت

  • عبودیت و بندگی خدا، در دین الهی و کتب آسمانی:﴿﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ [۵۴][۵۵]

دین و فطرت

  • هماهنگی دین، با فطرت و سرشت انسانها:﴿﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ[۵۶][۵۷]

طعن به دین

  • لزوم جنگیدن با رهبران کافران، در صورت اهانت به دین:﴿﴿وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ[۵۸][۵۹]
  • طعن به دین از سوی یهود، در ضمن سخنان خود با پیامبر(ص):﴿﴿مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً[۶۰][۶۱]

غلو در دین

کامل‌ترین دین

  • اسلام، کامل ترین دین و جامع همه معارف نازل شده بر انبیای گذشته:﴿﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ[۶۲][۶۳]

گرایش به دین

  • گرایش دسته جمعی مردم به دین الهی، در صورت پیروزی نیروهای الهی:﴿﴿إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا [۶۴][۶۵]

محرومیت از دین

  • مکر کافران، عامل بازداشته شدن آنان از دین خدا:﴿﴿أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَاء قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي الأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِيلِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۶۶][۶۷][۶۸]

وحدت در دین

هدایت به دین

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. تاج العروس، ج ۱۸، ص ۲۱۵ و ۲۱۶، «دین».
  2. مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۷۱۵.
  3. معجم الفروق اللّغویه، ص ۲۹۹.
  4. کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج ۱، ص ۸۱۴ .
  5. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  6. و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که می‌ترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد؛ سوره غافر، آیه:۲۶.
  7. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  8. و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان؛ سوره تحریم، آیه:۱۱.
  9. و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان؛ سوره تحریم، آیه:۱۱.
  10. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  11. بی‌گمان شمار ماه‌ها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ می‌کنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است؛ سوره توبه، آیه:۳۶.
  12. شما به جای او جز نام‌هایی را نمی‌پرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیده‌اید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمی‌دانند؛ سوره یوسف، آیه:۴۰.
  13. بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند؛ سوره روم، آیه:۳۰.
  14. پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده می‌شوند؛ سوره روم، آیه: ۴۳.
  15. و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه: ۵.
  16. در آیه اشاره به این است که دین توحیدی با دستوراتی به جوامع بشری حافظ مصالح حیات شان است و دینی قیم است که مصالح اجتماع بشر را تأمین می کند؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۳۹.
  17. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  18. و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کرده‌اند نومید و نابود گردیده‌اند؛ آنان را برای کفری که ورزیده‌اند، نوشابه‌ای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.
  19. کافران، به مجموعه ای از سرگرمیها و بازیچه ها نام دین نهادند؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۴، جزء ۷، ص ۲۹۵.
  20. و دمسازان آتش بهشتیان را ندا می‌کنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! می‌گویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است.همان کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد می‌بریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار می‌ورزیدند ؛ سوره اعراف، آیه: ۵۰- ۵۱.
  21. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  22. بگو: ای کافران!؛ سوره کافرون، آیه:۱.
  23. دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.
  24. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  25. دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.
  26. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  27. بگو: ای کافران!؛ سوره کافرون، آیه:۱.
  28. دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.
  29. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  30. بگو: ای کافران!؛ سوره کافرون، آیه:۱.
  31. دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.
  32. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  33. و چنین است که او نشان آگاهی (به روز) رستخیز است از این روی هیچ‌گاه در آن (روز) تردید نورزید و از من پیروی کنید! این راهی است راست.و مبادا شیطان شما را (از راه راست) باز دارد که او دشمن آشکار شماست؛ سوره زخرف، آیه: ۶۱- ۶۲.
  34. «وَلا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ» یعنی شیطان شما را با وسوسه‌هایش از دین خدا منصرف نکند. صراط مستقیمی که در پیروی از پیامبر(ص)است؛ مجمع البیان، ج ۹ - ۱۰، ص ۸۲.
  35. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  36. پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی؛ سوره زخرف، آیه:۴۳.
  37. «صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» یعنی دین حق و درست؛ مجمع البیان، ص ۷۵.
  38. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  39. بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست؛ سوره آل عمران، آیه:۵۱.
  40. «صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» یعنی دین خدا؛ مجمع البیان، ج ۱ - ۲ ، ص ۷۵۵.
  41. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه: ۳۷.
  42. بی‌گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه:۶۴.
  43. «صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» یعنی دین خدا؛ جامع البیان، ج ۱۳، جزء ۲۵، ص ۱۱۹.
  44. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  45. و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی ...راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه: ۵۲- ۵۳.
  46. «صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» یعنی دین مستقیم؛ جامع البیان، ج ۱۳، جزء ۲۵، ص ۶۱.
  47. بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۵.
  48. «الصِّرَاطِ السَّوِيِّ» یعنی دین مستقیم؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۶۰.
  49. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  50. و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن خداوند است؛ و ما به کسانی که به آنان پیش از شما کتاب (آسمانی) داده شده است و به شما، سفارش کرده‌ایم که از خداوند پروا کنید و اگر کفر ورزید، باری، آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است بی‌گمان از آن خداوند است و خداوند بی‌نیازی ستوده است؛ سوره نساء، آیه:۱۳۱.
  51. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  52. بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۴.
  53. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  54. بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۴.
  55. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  56. بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند؛ سوره روم، آیه:۳۰.
  57. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  58. و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند؛ سوره توبه، آیه:۱۲.
  59. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  60. برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابه‌جا می‌کنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین می‌گویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر می‌گفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد؛ سوره نساء، آیه:۴۶.
  61. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  62. از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
  63. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  64. چون یاری خداوند و پیروزی (بر مکّه) فرا رسد،و مردم را ببینی که دسته دسته به دین خداوند درمی‌آیند؛ سوره نصر، آیه: ۱- ۲.
  65. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  66. آیا آنکه بر آنچه هر کس کرده است، چیرگی دارد؛ (چون کسی است که چنین نیست)؟ و برای خداوند شریک‌هایی تراشیدند، بگو نامشان را بر زبان آورید؛ آیا به او از آنچه در زمین نمی‌داند خبر می‌دهید یا تنها به گفتاری سرسری (زبان می‌گردانید؟) بلکه نیرنگ کافران را در چشمشان آراسته‌اند و از راه بازشان داشته‌اند و آن را که خداوند بیراه نهد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره رعد، آیه:۳۳.
  67. مقصود از «السَّبِيلِ»، حق و دین خدا است؛مجمع البیان، ج ۵ - ۶ ، ص ۴۵۴.
  68. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.