زیارت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل زیارت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

زیارت دیدار، به دیدن کسی یا مرقدی و حرمی رفتن، به عنوان ادای حق امامان و پیشوایان دین، کنار تربت پاک آنان حضور یافتن و ادای احترام‌کردن و سلام دادن و زیارتنامه خواندن.

مقدمه

  • زیارت، سنّتی دینی است که مورد سفارش پیامبر خدا و ائمه است. پیامبر اکرم(ص) به امام حسین(ع) فرمود: "من زارنی حیّا أو میّتا، أو زار أباک أو زار أخاک أو زارک، کان حقّا علیّ أن أزوره یوم القیامة و اخلّصه من ذنوبه"[۱] زیارت هرامام، حقّ او بر گردن پیروان و دوستان اوست و از نشانه‌های وفای به این عهد و ادای این حق، زیارت قبر اوست. این کلام حضرت رضا(ع) است که فرمود: "إنّ لکلّ إمام عهدا فی عنق أولیائه و شیعته، و إنّ من تمام الوفاء بالعهد زیارة قبورهم..."[۲] رسول خدا(ص) فرمود: هرکس برای حج به مکّه آید و مرا در مدینه زیارت نکند، روز قیامت بر او جفا می‌کنم و هرکس به زیارت من آید، شفاعت او بر من واجب می‌شود و هرکه شفاعتش بر من واجب شود، وارد بهشت می‌گردد.[۳] در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت، احادیث فراوان در مورد زیارت نقل شده است. در سنّت و سیرۀ عملی پیامبر خدا(ص) و امامان و صحابه و تابعین و بزرگان دین و عالمان و راویان و محدّثان نیز در طول قرون، رفتن به زیارت قبر اموات، شهدا و اولیای خدا مرسوم و رایج بوده است. رهاورد اینگونه زیارت‌ها، تقرّب به خدا، الهام گرفتن از اولیای دین، پاک شدن از گناهان و پالایش و صفا یافتن روح است. متأسفانه جاهلان بی‌خبر از سنّت نبوی و کج‌فهمان دور از روح متعالی دین، زیارت و بنای قبور را نوعی بدعت و شرک می‌دانند و وهّابیان با عشق و علاقۀ مسلمانان نسبت به اولیای دین و حرم نبوی و قبور امامان مبارزه می‌کنند، در حالی که به گواهی تاریخ، بسیاری از علما و بزرگان اهل سنت نیز اهل زیارت قبور و تبرک جستن به مرقد اولیاء اللّه بوده‌اند و این را عمل به توصیۀ پیامبر خدا(ص) و پیروی از عمل او و صحابۀ بزرگ می‌دانستند. روایات فراوانی دربارۀ زیارت خانۀ خدا، مدینۀ منوّره، قبر حضرت رسول و امامان معصوم، حتّی امامزادگان وارد شده و زیارتنامه‌های مخصوص از پیشوایان دین در منابع حدیثی نقل شده است، که در این مختصر نمی‌گنجد.[۴] عالمان بسیاری کوشیده‌اند با استناد به منابع حدیثی اهل سنّت، هم مشروعیّت زیارت را اثبات کنند، هم نمونه‌های فراوانی از عملکرد پیامبر و ائمه(ع) و بزرگان دین و مشایخ طریقت و پیشوایان مذاهب گوناگون اسلامی نقل کنند که پاسخی محکم به یاوه‌های وهابیان است. اصل زیارت و آثار تربیتی آن و برکات این سیرۀ عبادی و آموزش‌های امام‌شناسی و معارف نهفته در زیارتنامه‌ها، از مسلّمات آیین اسلام است و تألیفات بسیاری هم دربارۀ این سنّت دینی نگاشته شده است.[۵] کتاب‌های تألیفی دربارۀ زیارت، در محورهای مختلفی است، همچون ماهیت و مشروعیت زیارت، آداب زیارت، متن زیارتنامه‌های چهارده معصوم، کتب مستقل ادعیه و زیارات، شرح برخی زیارتنامه‌های مأثور، تاریخچۀ شهرهای زیارتی.[۶].[۷]
  • در بحث «زیارت» پیش از آنکه استدلال شود که چرا باید رفت و رفتن به زیارت را چه سود؟ اگر شناختی محبت‌آور، نسبت به صاحبان «مزار» باشد، جایی برای این سؤال و استدلال باقی نمی گذارد.در زیارت، بیش از فلسفه و برهان، عشق و شور و محبت نهفته است. بیش از آنکه عقل، محاسبه کرده و دریابد که چرا؟ دل، فرمان داده و زائر را به مزار رسانده است. وادی زیارت، بیش و پیش از آنکه وادی معقولات و محاسبات عقلی باشد، وادیِ دل و جذبه درون است.زائر، اگر بداند و بشناسد که مورد زیارت «کیست؟» .. دیگر نمی‌پرسد: «کجاست؟». به راه می‌افتد و همچون خضر، به دنبالِ آب حیات، و همچون موسی(ع) در پیِ عبد صالح روان می‌گردد تا برسد و بیابد و بهره برگیرد و کامیاب شود زیارت، از این مقوله است، پیوند قلبی است، محبت و علاقه است.آنچه زائر را به پیمودن راه‌ها و طی مسافت‌ها و رنج سفر و بیم بادیه و استقبال از خوف و خطر وا می دارد، کشش درونی و علاقه قلبی اوست. و اگر عشق آمد، خستگی رخت بر می بندد اگر محبت در کار بود، ملال، متواری می‌شود.[۸]
  • گفتیم که معرفت و عشق، پای را به رفتن می‌گشاید و «دوستی» به «دیدار» می‌انجامد.گاهی جریان، بر عکس این است. یعنی «دیدن»، «دوست داشتن» را به دنبال دارد و دیدار، عشق می‌آفریند و «زیارت» سببِ حصول معرفت می‌گردد.وقتی که دیدار، بذر عشق بپاشد، «ملاقات»، «محبت» می‌آورد و نزدیک شدن جسم، نزدیک شدن روح را به دنبال دارد و از قرب مادّی می‌توان به قرب معنوی رسید و از رفتن به خانه ای محبت صاحبخانه را می‌توان به دل گرفت.چه بسیار پیوندها و عشق‌ها که مولود یک برخورد بوده است. چه بسیار محبّت ها و انس ها و الفت ها، که در سایه حضور و دیدار فراهم شده است.یعنی گاهی موتور محرّک انسان در دیدار و زیارت، شناخت و علاقه و انس قلبی است،- که در فصل پیش، مفصل از آن یاد کردیم- گاهی اگر از این بُعد، ضعیف باشد، زیارت و دیدار، باعث روشن شدن موتور می‌شود و ملاقات حضوری، «استارت» محبت باطنی می‌گردد. چراکه از نزدیک، جمال معنی را می‌بیند و به مشاهده ارزش های متعالی می‌رسد و علاقمند می‌شود. همچنان که موتور اتومبیل، ماشین و چرخ ها را به حرکت وا می‌دارد، ولی هنگامی که به خاطر نقص فنی و یا یخ زدگی و ضعف باطری و خفگی موتور، ماشین روشن نشود. هُل دادن به ماشین و حرکتِ چرخ ها، موتور را هم روشن می‌کند.زیارت، گاهی از این مقوله است. یعنی اگر انسان برود و ببیند و خود را در فضاهای خاطره آمیز قرار دهد و در شعاع یک پرتو قرار بگیرد، چه بسا که حرارت معنی، وجود یخ کرده زائر را گرم کند و فروغ دیدار، خانه دل را روشن سازد و دیده اهل نظر، مسِ وجودش را کیمیا کند.منتها، صرفِ رفتن کافی نیست، «دیدن» هم لازم است تا به شهود جمال حق نائل نشود، آتشگیره عشق، وجودش را مشتعل نمی‌سازد. اگر رفت و دید و به شهود رسید و زیبایی حقیقت و جمال فضیلت را دریافت، به طور طبیعی، «معرفت» هم می‌یابد..[۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «هرکس مرا در حال حیات یا پس از مرگم زیارت کند، یا پدرت یا برادرت یا تو را زیارت کند، بر من است که روز قیامت او را دیدار کنم و از گناهانش برهانم.» من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۵۷۷
  2. من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۵۷۷
  3. من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۵۶۵
  4. بحث زیارت و روایات آن از جمله در این منابع است: «من لا یحضره الفقیه» ، ج ۲، «تهذیب» ، ج ۶، «وسائل الشیعه» ، ج 9، «بحار الأنوار» ، ج ۹۷،۹۸ و ۹۹، «میزان الحکمه» ، واژۀ زیارت، «کامل الزیارات» ابن قولویه، «جواهر» ، ج ۱۹ و چندین «کتاب المزار» از علمای شیعه مثل شیخ طوسی و شهید اول و شیخ مفید و دیگران
  5. از جمله ر. ک: «زیارت» ، سیّد محمّد حسینی، «زیارت» جواد محدثی، «شوق دیدار» محمّد مهدی رکنی، «فلسفۀ زیارت و آیین آن» مرتضی جوادی آملی، «دائرة المعارف تشیّع» ج ۸ ص ۵۶۴ مدخل زیارت
  6. در بخش الحاقی کتاب «زیارت» سیّد محمّد حسینی (دفتر نشر فرهنگ اسلامی) فهرست مفصّلی است که صدها کتاب در محورهای یاد شده را معرّفی کرده است.
  7. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۲۹۳.
  8. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۲،۲۱.
  9. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۸،۲۷.