ابراهیم بن یوسف عبدی
مقدمه
ابراهیم بن یوسف عبدی[۱] در سند ۱ روایت تفسیر کنز الدقائق و به نقل از تأویل الآیات الظاهرة یاد گردیده: «و فی شرح الآیات الباهرة: قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ يُوسُفَ الْعَبْدِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ آبَائِهِ (ع) قَالَ: نَزَلَ جَبْرَئِيلُ (ع) عَلَى النَّبِيِّ (ص) فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّهُ يُولَدُ لَكَ مَوْلُودٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ مِنْهُ الْأَئِمَّةَ وَ الْأَوْصِيَاءَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ وَ جَاءَ النَّبِيُّ (ص) إِلَى فَاطِمَةَ (س) فَقَالَ لَهَا إِنَّكَ تَلِدِينَ وَلَداً تَقْتُلُهُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي فَقَالَتْ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ فَخَاطَبَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ لَهَا إِنَّ مِنْهُ الْأَئِمَّةَ وَ الْأَوْصِيَاءَ فَقَالَتْ نَعَمْ يَا أَبَتِ فَحَمَلَتْ بِالْحُسَيْنِ (ع)فَحَفِظَهَا اللَّهُ وَ مَا فِي بَطْنِهَا مِنْ إِبْلِيسَ فَوَضَعَتْهُ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يُسْمَعْ بِمَوْلُودٍ وُلِدَ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ إِلَّا الْحُسَيْنُ وَ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا (ع) فَلَمَّا وَضَعَتْهُ وَضَعَ النَّبِيُّ (ص) لِسَانَهُ فِي فِيهِ فَمَصَّهُ وَ لَمْ يَرْضَعِ الْحُسَيْنُ (ع) مِنْ أُنْثَى حَتَّى نَبَتَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ مِنْ رِيقِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا﴾[۲]»[۳][۴]
شرح حال راوی
نام راوی در کتب رجالی شیعه ذکر نشده و از رجالیان اهل سنت، تنها ابن عساکر در تاریخ دمشق از وی یاد کرده: إبراهیم بن عبدالله بن سلیمان بن یوسف العبدی حدث بأطرابلس[۵] عن أبیه روی عنه عبدالله بن محمد بن عبدالله بن أبی ذر السوسی الأطرابلسی[۶].
نیز در ترجمه عبدالله بن محمد بن عبدالله بن أبی ذر السوسی: سمع بأطرابلس محمد بن عبد الرازی... و إبراهیم بن عبدالله بن سلیمان[۷]. او هیچ گزارش دیگری از وی نداده، چنان که از پدرش نیز در عنوان مستقل یاد نشده؛ لکن در اسناد بعضی روایات یاد شده است[۸][۹]
طبقه راوی
با توجه به عدم ذکر نام راوی در کتب رجالی شیعه و اهل سنت، هیچ اطلاعی از تاریخ ولادت و وفات ایشان به دست نیامده؛ ولی حسن بن موسی خشاب که از ایشان، روایت کرده، از اصحاب امام عسکری (ع) شمرده شده[۱۰] و از اسناد روایات به دست میآید که وی از پدرش عبدالله بن سلیمان[۱۱] و ابراهیم بن صالح[۱۲] روایت کرده که از اساتیدش به شمار میآیند و افرادی مانند حسن بن موسی خشاب[۱۳] و عبدالله بن محمد بن عبدالله بن ابی ذر سوسی الطرابلسی[۱۴] از ایشان روایت کردهاند که از شاگردانش شمرده میشوند.
آیت الله بروجردی حسن بن موسی خشاب را در طبقه هفتم[۱۵] و ابراهیم بن صالح انماطی[۱۶] را در طبقه ششم[۱۷] قرار داده، پس میتوان ابراهیم بن یوسف عبدی را از راویان طبقه هفتم دانست.[۱۸]
جایگاه حدیثی راوی
گرچه این راوی بر اساس قاعده، مجهول شمرده میشود، با توجه به دو نکته شاید بتوان حسن حال وی را تأیید کرد:
- روایت حسن بن موسی الخشاب از ایشان که نجاشی دربارهاش مینویسد: من وجوه أصحابنا؛ مشهور؛ کثیر العلم و الحدیث[۱۹]؛
- ملاحظه مضمون روایت مورد بحث.[۲۰]
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: تاریخ مدینة دمشق، ج۷، ص۱۲، ش۴۳۱.
- ↑ و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است سوره احقاف، آیه ۱۵.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۱۸۱ به گزارش از تأویل الآیات الظاهرة، ص۵۶۲ - ۵۶۳.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص۶۱۴.
- ↑ أطرابلس: بضم الباء الموحدة و اللام، و السین مهملة: مدینة مشهورة علی ساحل بحر الشام بین اللاذقیة و عکا، و زعم بعضهم أنها بغیر همز، قال أبوالطیب المتنبی: و قصرت کل مصر عن طرابلس؛ (معجم البلدان، ج۱، ص۲۱۶)..
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج۷، ص۱۲، ش۴۳۱.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج۳۲، ص۲۲۵، ش۳۵۰۵.
- ↑ ر. ک: المعجم الصغیر، ج۲، ص۴۴؛ المعجم الأوسط، ج۳، ص۲۶۱؛ المعجم الکبیر، ج۱۷، ص۲۸۵؛ تهذیب الکمال، ج۳، ص۲۰۶، ش۴۸۶. (ترجمه اسماعیل بن مسلم السکونی).
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص۶۱۵.
- ↑ ر. ک: رجال الطوسی، ص۳۹۸، ش۵۸۴۲.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج۷، ص۱۲، ش۴۳۱.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۱۸۱.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۱۸۱.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج۷، ص۱۲، ش۴۳۱.
- ↑ ر. ک: الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال التهذیب)، ص۲۸۸.
- ↑ عنوان ابراهیم بن صالح مشترک بین چند نفر است و مراد از آن در این سند ابراهیم بن صالح الأنماطی است، به قرینه روایتش از حسین بن زید.
- ↑ ر. ک: الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال الکافی)، ص۲۹.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص۶۱۵-۶۱۶.
- ↑ رجال النجاشی، ص۴۲، ش۸۵.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۶۱۶.