اعتکاف در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

اعتکاف از "عکف یعکف"، به معنای احتباس[۱] و به قولی دیگر، رو آوردن شخص به چیزی است که قصد انصراف و رو برگرداندن از آن را نداشته باشد[۲] و لازمه آن، داشتن مکان است؛ مانند "عکوف" که لازمه آن اقامت شخص در مسجد است[۳]؛ اما در اصطلاح، به اقامت گزیدن در مساجد به قصد عبادت گفته می‌شود[۴] که از شرایط صحت آن، روزه‌داری[۵] به مدت سه روز یا بیشتر[۶] و خارج نشدن از مسجد است؛ مگر به سبب حاجتی[۷]. طبق احادیث و روایات پیامبر اکرم (ص) ثواب ده روز اعتکاف در ماه رمضان، یا دو حج و دو عمره برابر است[۸].

اعتکاف از سنت‌ها و عباداتی است که همواره رسول خدا (ص) به آن توجه داشت. آن حضرت از زمانی که به مدینه هجرت کرد تا زمانی که از دنیا رحلت فرمود، پیوسته در هر سال، یک دهه از ماه مبارک رمضان را به اعتکاف می‌پرداخت، جز سال دوم هجرت که به علت هم‌زمانی نشد جنگ "بدر" با ماه مبارک رمضان، رسول خدا (ص) در آن سال در مسجد معتکف نشد؛ اما در سال بعد، حضرت دو دهه از ماه مبارک رمضان را در مسجد اعتکاف کرد؛ یک دهه برای همان سال و دهه دیگر برای قضای اعتکاف سال پیش[۹].

در برخی روایات نقل شده است، رسول خدا (ص) در اولین سال حضورش در مدینه، دهه اول ماه رمضان را در مسجد اعتکاف کرد و سال دوم در دهه دوم و سال سوم در دهه آخر اعتکاف کرد؛ از آن پس، آن حضرت همیشه در دهه آخر ماه رمضان اعتکاف می‌کرد[۱۰] و چون دهه آخر ماه رمضان می‌شد، برای رسول خدا (ص) خیمه‌ای مویین می‌زدند و حضرت برای عبادت، کمر همّت می‌بست و بستر خوابش را برمی‌چید و از بانوان دوری می‌جست و شب‌ها را احیا می‌داشت و همه وقت خود را برای عبادت می‌گذاشت[۱۱]. آن حضرت در آخرین ماه رمضان عمر خود، بیست روز در مسجد معتکف شده بود[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۰۶.
  2. لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و کتاب العین، ج ۱، ص ۲۰۵.
  3. لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵.
  4. محمدکاظم طباطبایی، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۶۷ و ابوالحسن اصفهانی، وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
  5. العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص ۱۹۲ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
  6. الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۱ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
  7. الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۴ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۹.
  8. عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۸ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۶.
  9. الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.
  10. الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۳۴.
  11. الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.
  12. مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۶۰ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۶۲.
  13. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۵۳۰-۵۳۱.