بحث:فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)
پاسخ نخست
- آقای حیدر کامل ، در کتاب «دجال آخرالزمان» در اینباره گفته است:
- «در حدیث مسلم آمده است که: خداوند، عیسی(ع) را برمیانگیزد و او در جستجوی دجال برمیآید و او را در کنار "باب لُد" مییابد و به قتل میرساند. در خبر آمده است که: عمر به مردی یهودی گفت: من تو را مردی صادق یافتم، از دجال برای من بگو، گفت: پسر مریم(ع) او را در کنار باب لُد میکشد.
- همچنین حدیثی از ابی عمر روایت شده که گفت: شنیدم رسول خدا(ص) فرمودند:"دجال در هفده ذرع پایینتر از باب لد به قتل میرسد. لد در شنزاری در سرزمین شام واقع شده است"[۱]. و از آن جمله، خبری است که از ابی هریره نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمودند:"عیسی بن مریم(ع) دجال را در فاصله هفده ذراعی از باب لد به قتل میرساند"[۲].
- از ابی امامه باهلی نقل شده است که: "رسول خدا(ص) فرمودند: هنگامی که زمان ظهور عیسی بن مریم(ع) فرا میرسد، دجال را تعقیب میکند، او میگریزد و عیسی بن مریم(ع) او را نزدیک درِ شرقی لد مییابد و به قتل میرساند"[۳]»[۴].
پاسخ تفصیلی
خصوصیات سفیانی
فرجام سفیانی و طرز هلاکتش
- در حکومت فضیلت محور امام مهدی (ع)، دیو صفتانی چون سفیانی، بدون تردید مجالی برای تحرک و فعالیت نخواهند داشت، بنابراین، پس از آن که امام مهدی او را به صلاح و سعادت دعوت کرد و او دعوت امام را بیپاسخ گذاشت، امام چارهای جز قطع ریشههای فساد این فاسد نخواهد داشت. از این رو، طبیعی است که سرانجامی جز هلاکت در انتظار سفیانی نباشد.[۵] در روایات آمده حکومت سفیانی هشت ماه بیشتر طول نمیکشد، ولی در این مدت کوتاه، مواضع مهم را تصرف میکند.[۶]
- طرز هلاکت سفیانی در کتابهای عامه با منابع ما فرق دارد و به چند صورت گفته شده است: گرفتار بیماری میشود و یا به زمین فرو میرود[۷] و یا سفیانی و سپاهیان او با حضرت مهدی(علیه السلام) به کارزار میپردازند،[۸] در نهایت سفیانی دستگیر شده و سپس اعدام میشود؛ ظاهرا در روایات ما همین سومی است. یعنی سرنوشت او این گونه است که اسیر میشود و سپس او را اعدام میکنند.[۹]
- برخی از روایاتی که در مورد فرجام سفیانی آمده، عبارتند از:
- امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند:[۱۰] «خداوند تمام سپاه سفیانی را نابود میکند و هیچ کسی از آنها جز سفیانی، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، مهدی او را میگیرد و گردن میزند.» نسبت دادن کشتن سفیانی به امام مهدی میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، دستور قتل سفیانی از آن حضرت صادر میشود و لشکر آن حضرت، سفیانی را میکشد.[۱۱]
- هم چنین حضرت(علیه السلام) فرمودند:[۱۲] «سفیانی را اسیر میکنند، نزد امام مهدی میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود.»[۱۳] و ... .[۱۴]
- امام باقر(علیه السلام) فرمودند:[۱۵] «سپس امام مهدی میفرماید: این مرد (سفیانی) از اطاعت من سر بر تافته، آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ بیت المقدس گردن زده میشود.»[۱۶]
- مرحوم حاجی نوری نقل میکند:[۱۷] «سفیانی را نزد حضرت حجت میآورند در حالی که عمامهاش را دور گردنش پیچیدهاند، سفیانی به حضرت میگوید: یابن رسول الله، مرا نکش. طبق این نقل اطرافیان میگویند: کسی که این همه اولاد رسول الله را کشته، او را آزاد میکنید؟ در هر حال آنقدر به حضرت فشار میآورند تا اینکه حضرت میفرماید: «شأنکم» (کار خودتان را بکنید)، خودتان میدانید، اختیار با خودتان، هر کار میخواهید بکنید. بدین ترتیب گویا حضرت اجازه میدهد او را بکشند و سرانجام او را میکشند.»[۱۸]
- امام باقر(عليه السلام) فرمودند:[۱۹] «هنگامي كه سفيانى متوجه مى شود حضرت قائم(عليه السلام) از سمت كوفه به سوى او مى آيد، همراه سپاهيانش مى آيد تا حضرت قائم(عليه السلام) را ملاقات مى نمايد حضرت با او صحبت كرده و سفيانى با آن حضرت بيعت مى نمايد، وقتى پيش يارانش بر مى گردد به او مى گويند، خداوند تو را سرزنش كند، تو پس از آنكه خليفه و حاكم شدى چرا بيعت كردى و تسليم شدى، از اطاعت او خارج شده و با او مى جنگند و فرداى آن شب به جنگ با حضرت مى پردازند و در طول روز مى جنگند تا آنكه خداوند حضرت قائم(علیه السلام) و يارانش را قدرت داده و يارى مى نمايد، تا آنكه تمامى دشمنان را مى كشند و نابود مى سازند... .»[۲۰]
- این روایات به لحاظ سند ضعیف و به لحاظ مصادر و تعداد به گونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها اطمینان کرد اما با اعتبارات عقلی هماهنگ هستند.[۲۱]
پانویس
- ↑ " يُقْتَلُ الدَّجَّالُ دُونَ بَابِ اللُّدِّ بِسَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً، وَ اللُّدُّ: بِالرَّمْلَةِ بِأَرْضِ الشَّامِ"؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۲۶۵.
- ↑ " يُقْتَلُ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ الدَّجَّالِ دُونَ بَابُ لِى بِسَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً ".
- ↑ " يُدْرِكُ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ الدَّجَّالِ بَعْدَ مَا يَهْرُبَ مِنْهُ فاذا بَلَغَهُ نُزُولِهِ فَيُدْرِكُهُ عِنْدَ بَابِ الشَّرْقِيِّ فَيَقْتُلُهُ ".
- ↑ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 192 -194.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶
- ↑ ر.ک. بهجت، محمد تقی، عصر ظهور، ص ۱۵
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، سفیانی، ص۸۴ ـ ۸۵
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدا مراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۹
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، سفیانی، ص۸۴ ـ ۸۵
- ↑ التشریف بالمنن، ص۲۹۶، ب ۷۹، ح۴۱۷؛ معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، ج۵، ص۲۸
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، ج۳، ص 313 ـ 314
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶
- ↑ ر.ک. بهجت، محمد تقی، عصر ظهور، ص ۱۵؛ طبسی، نجم الدین، سفیانی، ص۸۴ ـ ۸۵؛ آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، ج۳، ص۳۱۳
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶
- ↑ رخشاد، محمدحسین، در محضر آیت الله بهجت، ج۳، ص۸۵
- ↑ ر.ک. بهجت، محمد تقی، عصر ظهور، ص ۱۵
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، سفیانی، ص۸۴ ـ ۸۵
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶