مهدویت در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از زیرشاخه‌های مهدویت است. "مهدویت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مهدویت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

در میان آموزه‌های اسلام، کمتر موضوعی به اندازه "مهدویت" مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است؛ به‌گونه‌ای که در هیچ‌یک از موضوعات بنیادین، به این اندازه سخن از معصومین (ع) و بزرگان دین نرسیده است و کمتر کتابی هست که در آن، به این مهم نپرداخته باشد. شناخت این منابع ارزشمند و سیر تدوین آنها، می‌تواند ما را به آگاهی بیشتر نسبت به این مسأله مهم و اساسی رهنمون شود. به علت اختصار، در این درس، تنها به بررسی بعضی از کتاب‌های مهم درباره "مهدویت" اشاره می‌شود[۱].

شیعه و احادیث مهدویت‌

"مهدویت" در فرهنگ شیعه، از جمله آموزه‌های اعتقادی و بلکه از ضروریات مذهب به شمار می‌آید. احادیث مربوط به این موضوع، چنان فراوان و گسترده است که جای هیچ شک و تردیدی را باقی نمی‌گذارد. با مروری کوتاه در منابع حدیثی شیعه، به خوبی درمی‌یابیم که موضوع ظهور حضرت مهدی (ع) و برپایی حکومت عدل جهانی به دست ایشان، جزو موضوعات کاملا متواتر و مورد قبول تمام مسلمانان- به خصوص شیعه دوازده امامی‌است. ده‌ها تن از اصحاب ائمه (ع)، پیش از تولد امام زمان (ع)، با استفاده از بیانات نورانی معصومین (ع)، کتاب‌های مستقلی در رابطه با ولادت، غیبت، ظهور و نشانه‌های ظهور آن حضرت تألیف کرده‌اند که اسامی تعدادی از آنها بدین قرار است[۲]:

  1. ابو اسحاق ابراهیم بن صالح انماطی، از اصحاب امام باقر (ع)، صاحب کتاب الغیبة[۳].
  2. ابو الفضل عباس بن هشام ناشری، مشهور به "عبیس" از اصحاب امام رضا (ع) (م ۲۲۰ ق)، مؤلف کتاب الغیبة[۴].
  3. علی بن حسن بن علی بن فضال، از اصحاب امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع)، صاحب کتاب‌های الغیبة و الملاحم[۵].
  4. ابو الحسن علی بن حسن بن محمد طائی جرمی، از اصحاب امام کاظم (ع) و صاحب کتاب الغیبة[۶].
  5. ابو الحسن علی بن محمد بن علی سواق از سران واقفیه و صاحب کتاب الغیبة[۷].
  6. ابو الحسن علی بن عمر اعرج، از اصحاب امام کاظم (ع) و صاحب کتاب الغیبة[۸].
  7. ابو علی حسن بن محمد بن سماعه، از اصحاب امام کاظم (ع)، (م ۲۶۳ ق) و صاحب کتاب الغیبة[۹].
  8. حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی، از اصحاب امام کاظم (ع) و صاحب کتاب‌های: الغیبة، الرجعة، القائم و الملاحم[۱۰].

با مطالعه این تألیف‌ها و سایر کتاب‌های اختصاصی و عمومی حدیثی، روشن می‌شود که کمتر کتاب روایی شیعه است که به موضوع حضرت مهدی (ع) نپرداخته باشد. در اینجا بعضی از این منابع روایی، به اجمال معرفی می‌شود[۱۱].

  1. کتاب سلیم بن قیس هلالی‌: این کتاب از "ابو صادق سلیم بن قیس هلالی عامری کوفی" (م ۸۰ ق) است و از لحاظ تاریخی اولین کتاب حدیثی موجود می‌باشد. مؤلف آن از شخصیت‌های برجسته و از خواص‌ اصحاب امیر مؤمنان (ع)، امام حسن، حسین و سجاد (ع) است و امام باقر (ع) را نیز درک کرده است. سلیم در نزد معصومین (ع)، مورد وثوق بوده و از علوم سرشار آنان بهره‌مند شده است. وی همواره مورد تأیید ائمه (ع) قرار گرفته، نزد آنان از محبوبیت خاصی برخوردار بوده است. از امام سجاد (ع) نقل شده- پس از آنکه کتاب سلیم برای آن حضرت خوانده شد- فرمود: "صدق سلیم"[۱۲]؛ "راست گفت سلیم. خدایش بیامرزد". در این کتاب احادیثی چند درباره حضرت مهدی (ع) نقل شده که به لحاظ اهمیت کتاب، قابل توجه است[۱۳]. گفتنی است درباره کتاب سلیم بن قیس و صحت روایات آن، تردیدهایی وجود دارد که در محل خود به آنها پاسخ‌های مناسب داده شده است[۱۴]. علامه شوشتری درباره کتاب سلیم می‌گوید: " [قول‌] صواب [و درست‌] درباره کتاب سلیم بن قیس این است که اصل کتاب صحیح بوده و سه استاد بزرگ ما، نعمانی، صفار و دیگران، از آن روایت کرده‌اند؛ ولی اصل کتاب [در مواردی بسیار اندک‌] از جانب دشمنان دچار تحریف گشته است (همان‌گونه که شیخ مفید بر این باور است)، و این‌گونه نیست که ابن غضائری پنداشته و تمام کتاب را به جهت روایت "نصیحت" محمد بن ابو بکر به پدرش در هنگام مرگ، جعلی دانسته است... ما جز روایت "نصیحت"، به روایت دروغی که محققا ثابت شده باشد، برخورد نکردیم[۱۵][۱۶].
  2. المحاسن‌: این کتاب نوشته ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی (م ۲۷۴ یا ۲۸۰ ق) است. وی از بزرگان شیعه به حساب می‌آید و بخشی از دوره امامت حضرت رضا (ع) و نیز دوران امامت امام جواد، هادی و عسکری (ع) را درک کرده و مدتی نیز در دوره غیبت صغرا حیات داشته- است. این کتاب یکی از بهترین کتاب‌های روایی شیعه به شمار می‌آید و برخی اهمیت و اعتبار آن را ردیف "کتب اربعه"[۱۷] دانسته‌اند. کتاب محاسن یکی از منابع مهم کتاب کافی، نوشته کلینی است و وی فراوان به این کتاب استناد و از آن روایت نقل کرده است. شیخ صدوق نیز به آن اعتماد کرده و آن را از جمله کتاب‌های مرجع من لا یحضره الفقیه قرار داده است[۱۸]. علامه مجلسی گفته است: محاسن برقی از اصول معتبر است که کلینی و متأخران وی، از این کتاب حدیث نقل کرده‌اند[۱۹]. در کتاب محاسن فصل و باب خاصی به عنوان حضرت مهدی (ع) گشوده نشده؛ ولی در باب ۳۸ بیشتر این روایات ذکر شده است. نکته قابل توجه اینکه در هیچ روایتی در این کتاب، اشاره به کلمه "مهدی" نشده و از آن حضرت با عنوان قائم و یا مشتقات آن یاد شده است[۲۰].
  3. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد (ع)‌: مؤلف این کتاب ابو جعفر محمد بن حسن بن فروخ صفار قمی (م ۲۹۰ ق) یکی از یاران امام حسن عسکری (ع) و از چهره‌های سرشناس یاران ائمه (ع) و راویان حدیث است. بصائر الدرجات، درباره فضایل و مقامات امامان (ع) به رشته تحریر درآمده و جزو قدیمی‌ترین کتاب‌های حدیثی و معتبرترین اصول قدمای شیعه محسوب می‌شود. از زمان نگارش آن تاکنون، پیوسته مورد توجه دانشمندان، فقیهان و بزرگان شیعه بوده و در کتاب‌های ایشان فراوان به آن استناد شده است. شیخ حر عاملی در مقدمه وسائل الشیعه می‌نویسد: "کتاب بصائر الدرجات نوشته شیخ ثقه و مورد اطمینان محمد بن حسن صفار می‌باشد که دارای دو نسخه کوچک و بزرگ است". علامه مجلسی در مقدمه بحار الانوار می‌نویسد: "کتاب بصائر الدرجات از اصول معتبره‌ای است که شخصیت‌هایی مانند کلینی و دیگر علما از آن روایت کرده‌اند"[۲۱]. البته با وجود این اعتماد، برخی نیز بر آن خرده گرفته‌اند[۲۲]. این کتاب دارای ده بخش است که هر بخش شامل حدود بیست باب است. در این کتاب موضوعات گوناگونی، بیان شده و بیشتر درباره ائمه معصومین (ع) است؛ از این‌رو روایات مربوط به حضرت مهدی (ع) نیز مورد توجه قرار گرفته است. در اغلب این روایت‌ها، به ویژگی‌های آن حضرت و یا مسائل مربوط به قیام و حکومت جهانی آن حضرت اشاره شده است[۲۳].
  4. کتاب التفسیر معروف به (تفسیر العیاشی): این کتاب اثر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندی، معروف به "عیاشی" فقیه بزرگوار و عالم وارسته‌ای است که در رشته‌های فقه، ادب، حدیث و تفسیر تبحر فراوان داشته است. او از برجسته‌ترین دانشمندان و از بزرگان فقهای شیعه، در دوران غیبت صغرا و استاد کلینی بوده است. وی در آغاز با توجه به محیط زندگی خود- که حدود سمرقند و بخارا بوده و بیشتر ساکنان آن از اهل سنت بودند- پیرو مکتب فقهی آنان بود؛ اما در اثر مطالعه و بررسی در کتاب‌های شیعه، مکتب پرفیض جعفری را پذیرفت و تمامی میراث پدر را (بالغ بر سیصد هزار دینار) در راه علم و نشر حدیث، انفاق و خرج کرد. گفته شده: خانه او بسان مسجد، پر از قاری، محدث، عالم، دانشجو و مفسر بود[۲۴]. آقا بزرگ تهرانی درباره او می‌نویسد: "صاحب تفسیر عیاشی بالغ بر دویست جلد کتاب در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی نگاشته است. او از مشایخ و اساتید روایت کشی، صاحب رجال معروف و از هم‌دوره‌های ثقة الاسلام کلینی می‌باشد و فرزندش جعفر، از کتاب‌های او روایت می‌کند که یکی از آنها همین تفسیر موجود است"[۲۵]. تفسیر عیاشی از برجسته‌ترین و معتبرترین تفاسیر کهن روایی شیعه بوده و در میان دانشمندان، از جایگاه خاصی برخوردار است. از نویسنده آن در بیشتر کتاب‌های رجال و تراجم، به عظمت، جلالت، فضل و دانش یاد شده است. این تفسیر در اصل در دو جلد بوده که دانشمندان و علمای تفسیر از آن روایت می‌کرده‌اند؛ اما متأسفانه در قرن‌های بعدی، قسمت دوم این کتاب مفقود می‌شود و لذا کتاب موجود (در دو مجلد) فقط تا آخر سوره کهف است. نسخه موجود نیز، بدون اسناد راویان آن است؛ ظاهرا یکی از نسخه برداران کتاب، برای سهولت و آسانی مطالعه و استنساخ، اسنادش را حذف کرده‌[۲۶] و زیانی جبران‌ناپذیر بر آن وارد ساخته است. علامه طباطبایی، مقدمه‌ای بر این تفسیر نگاشته و اهمیت و جایگاه این تفسیر را بیان کرده است. ایشان می‌نویسد: "قسم به جانم! می‌توانم بگویم این کتاب بهترین اثری است که در زمان خود تألیف یافته است و اطمینان‌آمیزترین مجموعه‌ای است که از پیشینیان ما در زمینه کتب تفسیری مأثور به ارث رسیده است". این تفسیر روایی در ذیل ده‌ها آیه از قرآن، به موضوع "مهدویت" و حضرت مهدی (ع) پرداخته و روایاتی را در این زمینه نقل کرده است. نوع این احادیث، تطبیق و تأویل آیات بر حضرت مهدی (ع) و حکومت جهانی آن حضرت است[۲۷].
  5. تفسیر القمی‌: این تفسیر اثر ابو الحسن، علی بن ابراهیم بن هاشم قمی (م قرن ۴ ق) از راویان بزرگ‌ شیعه و از یاران امام حسن عسکری (ع) است. وی از مشایخ معتبر شیخ کلینی است و وی بسیاری از روایات کافی را از او نقل کرده است. این تفسیر از قدیمی‌ترین تفاسیری است که پرده از روی آیاتی که در شأن ائمه (ع) نازل شده است، برمی‌دارد. ازاین‌رو در میان مفسران شیعه، از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است؛ به‌گونه‌ای که آنان، اعتبار دیگر کتب "تفسیر روایی" را با این کتاب می‌سنجند. نجاشی درباره او می‌گوید: "علی بن ابراهیم از بزرگ‌ترین راویان شیعه است که در عصر امام حسن عسکری (ع) زندگی می‌کرده و محمد بن یعقوب کلینی، در کتاب کافی بسیار از او روایت نقل می‌کند". از ویژگی‌های این تفسیر، آن است که مؤلف همه روایات را، از امام باقر و امام صادق (ع) نقل کرده است. درباره مؤلف و شیوه تألیف و پاره‌ای مباحث مربوط به شناسنامه کتاب، بحث‌های مفصل و گسترده‌ای شده و برخی انتساب آن را به او مورد تردید قرار داده‌اند[۲۸]؛ اما اصل کتاب به عنوان یکی از کتاب‌های حدیثی مرجع، مورد توجه بوده و؟؟ دقت در روایات آن خالی از فایده نیست. دلایل و شواهد بر اینکه حداقل بخش‌هایی از این کتاب، از علی بن ابراهیم نیست، فراوان است؛ به عنوان نمونه مقدمه این کتاب، به‌گونه‌ای مباحث را طرح می‌کند که گویی شخص دیگری، سخن می‌گوید و گاه، حتی از علی بن ابراهیم نقل قول می‌کند. افزون بر آنکه این مقدمه، مشتمل بر انحرافات و عقاید نادرستی (مانند تحریف قرآن) است. در حقیقت این کتاب، مجموعه‌ای است از چند تفسیر: تفسیر علی بن ابراهیم، تفسیر ابو الجارود و نقلیات ابو الفضل عباس بن محمد بن قاسم[۲۹]. کتاب یاد شده مشتمل بر سی روایت در رابطه با حضرت مهدی (ع) است و مضامین مختلفی در آن وجود دارد که عمدتا به صورت تطبیق آیات بر حضرت مهدی (ع) است[۳۰].
  6. الکافی‌: این کتاب ارزشمند، اثری گران‌سنگ از شیخ ابو جعفر، محمد بن یعقوب کلینی رازی (م ۳۲۹ ق)، از برجسته‌ترین علمای شیعه در نیمه دوم قرن سوم و آغاز قرن چهارم هجری است. کلینی با سفر به شهرها و سرزمین‌های اسلامی و ارتباط با راویان احادیث و دستیابی به اصول چهارصدگانه شیعه‌[۳۱] و ارتباط با نواب خاص امام زمان (ع)، مجموعه‌ای ارزشمند و کتابی معتبر و جامع به نگارش درآورده است. محمد بن یعقوب کلینی نام‌آورترین و بلندآوازه‌ترین اندیشمند عصر خود بود؛ دورانی که اوج تلاش محدثان و دانشمندان بزرگ و حتی نواب خاص حضرت بود. با اینکه این چهار تن از فقها و محدثان بزرگ شیعه بودند و شیعیان آنها را به جلالت قدر می‌شناختند؛ اما کلینی مشهورترین شخصیتی بود که در آن زمان، میان شیعه و سنی با احترام می‌زیست و به‌طور آشکار، به ترویج مذهب حق و نشر فضایل اهل بیت (ع) همت می‌گماشت. کتاب کافی از قدیمی‌ترین و معتبرترین کتاب‌های روایی شیعه و نگاشته شده در عصر غیبت صغرا است. این کتاب در طول بیش از هزار سال، پیوسته مورد توجه و عنایت خاص دانشمندان و فقهای شیعه قرار داشته است و آنان در منابع مهم روایی و تألیفات ارزشمند خود، به آن استناد کرده‌اند. شیخ مفید کافی را چنین معرفی کرده است: "الکافی هو من اجل کتب الشیعة و اکثرها فائدة"[۳۲]؛ "کافی از برجسته‌ترین کتاب‌های شیعه و پرفایده‌ترین آنها است". شهید اول، محمد مکی درباره این کتاب نوشته است: "کتاب کافی، کتابی روایی است که تاکنون اصحاب و علمای شیعه مانند آن را ننگاشته‌اند"[۳۳]. از ویژگی‌های مهم این کتاب، هم عصر بودن مؤلف آن، با نائبان چهارگانه حضرت مهدی (ع) و دسترسی وی به آنان است. به خصوص که آنان در بغداد بودند و کلینی نیز مدتی در آن شهر زندگی می‌کرده و سال وفات وی، مصادف با سال وفات آخرین سفیر امام عصر (ع) علی بن محمد سمری بوده است. مؤلف در کتاب کافی، مقید به ذکر سند روایات تا معصوم (ع) است و این خود ارزش و اعتبار خاصی به آن بخشیده است. این کتاب شامل بیش از شانزده هزار روایت است. اگرچه روایات مربوط به حضرت مهدی (ع) در مجموعه این کتاب، به نوعی پراکنده است؛ اما در باب‌هایی ویژه، روایات بیشتری نقل شده است. به عنوان نمونه در قسمت اصول و در "کتاب الحجة"، مؤلف احادیثی را در بخش "فی الاشارة و النص الی صاحب الدار"، ذکر کرده و در ادامه همین باب، عناوین دیگری همانند "فی التسمیة من رآه، باب فی النهی عن الاسم، باب نادر فی الغیبة و باب فی کراهیة التوقیت" ذکر و در هر عنوان، چند حدیث را نقل کرده است. مجموع این احادیث در این قسمت، نزدیک به شصت حدیث می‌رسد. همچنین در باب "مولد الصاحب" بیش از سی روایت درباره ولادت حضرت مهدی (ع) و مباحث مربوط به آن است[۳۴].
  7. الغیبة: این کتاب اثر ارزشمند ابو عبد الله محمد بن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانی، مشهور به ابن زینب (ابن ابی زینب)، از راویان بزرگ شیعه در اوایل قرن چهارم هجری است. وی نزد محمد بن یعقوب کلینی دانش حدیث را فرا گرفت و کاتب استادش شد و به همین جهت نیز عنوان "کاتب" پیدا کرد. او از شهرت، احترام و اعتبار خاصی در نزد دانشمندان و فقهای شیعه بهره‌مند است. نعمانی علاوه بر اینکه نویسنده‌ای خوش‌نظر و دارای قدرت استنباط بود، از اطلاعات وسیعی درباره رجال و احادیث برخوردار بود. کتاب الغیبة به یقین جزو یکی از بهترین کتاب‌ها در زمینه احادیث مربوط به خصوصیات‌ حضرت مهدی (ع)، غیبت و عصر ظهور و ویژگی‌های آن دوران است. تمام احادیث، برخوردار از سند بوده و نوع اسناد هم، کوتاه و در بسیاری از موارد، اسناد خوب و مورد پسند اهل فن است. مؤلف در آغاز کتاب، درباره انگیزه تألیف آن نگاشته است: "من در جامعه می‌دیدم شیعیان و علاقه‌مندان به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، به گروه‌های مختلفی تقسیم شده و نسبت به امام زمان (ع) و ولی امر و حجت پروردگار خود سرگردان گشته‌اند. پس از بررسی، دلیل آن را غیبت آن حضرت یافتم؛ چنان‌که رسول خدا و حضرت علی و ائمه معصومین (ع) نیز به آن اشاره کرده‌اند؛ لذا به یاری خداوند بر آن شدم تا روایاتی را که مشایخ روایی بزرگ از امیر مؤمنان و ائمه معصومین (ع) درباره غیبت امام عصر (ع) نقل کرده‌اند، جمع‌آوری کنم. بسیاری از روایاتی که هم‌اکنون در اختیار من است، علمای اهل سنت نیز روایت کرده‌اند. البته روایات آنان در این‌باره، بسیار گسترده‌تر از روایاتی است که هم‌اکنون در اختیار من است"[۳۵]. کتاب الغیبة شامل ۴۷۸ روایت در ۲۶ باب است. از موضوعات کتاب می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: وجوب حفظ اسرار آل محمد (ع)، الهی بودن مسأله امامت، تعداد امامان (ع)، کسی که به دروغ ادعای امامت کند، روایات درباره غیبت امام زمان (ع)، صبر و انتظار فرج، امتحان، صفات امام منتظر، صفات لشکر آن حضرت و....[۳۶].
  8. کمال الدین و تمام النعمة: نویسنده این کتاب ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی (م ۳۸۱ ق)، مشهور به "شیخ صدوق"، از بزرگ‌ترین شخصیت‌های جهان اسلام و از برجسته‌ترین چهره‌های درخشان علم و فضیلت است. در این کتاب به صورت ویژه احادیث مربوط به غیبت حضرت مهدی (ع) ذکر شده و در واقع یکی از کتاب‌های مرجع و عمده در حوزه مباحث مهدویت است. کمتر نوشته و اثری در دوره‌های بعد، یافت می‌شود که به نوعی از این مجموعه، بهره نبرده باشد. شیخ صدوق نزدیک به عصر ائمه (ع) می‌زیست و با جمع‌آوری روایات اهل بیت (ع) و تألیف کتاب‌های نفیس و باارزش، خدمت ارزنده و کم‌نظیری به اسلام و تشیع کرد. تألیفات فراوان وی در علوم و فنون مختلف اسلامی، هرکدام گنجینه‌ای پایان‌ناپذیر است که هم‌اکنون نیز با گذشت بیش از یک هزار سال از تاریخ تألیف آنها، روزبه‌روز بر ارزش و اعتبار آن افزوده شده و جایگاهی بس بلند و والا یافته است و در صدر قفسه کتابخانه‌ها و در سینه دانشمندان جای دارد. شیخ صدوق در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف را چنین ذکر کرده است: "... چون آرزوی زیارت علی بن موسی الرضا (ع) برآورده شد، به نیشابور برگشتم و در آنجا اقامت گزیدم. دیدم بیشتر شیعیانی که به نزد من آمد و شد می‌کردند، در امر غیبت حیران‌اند و درباره امام قائم (ع) شبهه دارند و از راه درست منحرف گشته و به رأی و قیاس روی آورده‌اند... تا اینکه شیخی از اهل فضل و علم و شرف- که از دانشمندان قم بود- از بخارا بر ما وارد شد... و از من درخواست کرد که در این موضوع (غیبت) کتابی برایش تألیف کنم. من نیز درخواست او را پذیرفتم و به او وعده دادم هرگاه خداوند وسایل مراجعتم را به وطنم فراهم کند، آنچه را خواسته است، گرد آورم. در این میان، شبی درباره آنچه جا گذاشته‌ام- از خانواده و فرزندان و برادران و دیگر نعمت‌ها- اندیشه می‌کردم که ناگاه خواب بر من غلبه کرد و در خواب دیدم گویی در مکه هستم و به گرد بیت الله الحرام طواف می‌کنم. در شوط هفتم، به حجر الاسود رسیدم. آن را استلام کرده، این دعا را خواندم... آن‌گاه مولایمان صاحب الزمان (ع) را دیدم که بر در خانه کعبه ایستاده و من با دلی مشغول و حالی پریشان، به ایشان نزدیک شدم... بر او سلام کردم و او پاسخم داد و سپس فرمود: چرا در باب غیبت، کتابی تألیف نمی‌کنی تا اندوهت زایل شود؟ عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! درباره غیبت پیش‌تر رساله‌هایی را تألیف کرده‌ام. فرمود: نه به آن طریق، اکنون تو را امر می‌کنم که درباره غیبت، کتابی تألیف کنی و غیبت انبیا را در آن بازگو کنی..."[۳۷]. این کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است:
  • بخش اول، شامل مباحث کلی و احادیث جامعی درباره غیبت در امت‌های پیشین و اثبات این موضوع است که غیبت حضرت مهدی (ع) امری تازه نیست؛ بلکه غیبت دارای سابقه‌ طولانی بوده است.
  • در بخش دوم موضوعاتی مانند: ولادت حضرت مهدی (ع)، امامت او، غیبت، دلایل آن، افرادی که وی را دیده‌اند، توقیعات صادر شده از سوی آن حضرت، مسأله انتظار فرج، نشانه‌های ظهور و... بیان شده است. این کتاب به جهت اهمیتی که دارد، بارها تجدید چاپ و نیز به دست افراد مختلفی، به فارسی برگردان شده است[۳۸].
  1. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد: این کتاب، اثر گران‌سنگ شیخ ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان عکبری بغدادی، معروف به شیخ مفید (م ۴۱۳ ق) است. او این کتاب را در سال ۴۱۱ هجری؛ یعنی، دو سال قبل از وفات و در اوج شهرت علمی، تدوین کرده که این خود بر ارزش کتاب می‌افزاید. آوازه و شهرت علمی شیخ مفید، جهان اسلام را فراگرفته است و از او چهره‌های بسیار درخشان شیعه به شمار می‌آید. وی در این کتاب سعی وافری به کار برده تا روایاتی را در جهت معرفی معصومین (ع) ارائه کند و در آخرین بخش آن اخبار مربوط به حضرت مهدی (ع) (حدود نود روایت) را ذکر کرده است[۳۹]. الارشاد از معتبرترین منابع روایی شیعه، درباره زندگانی ائمه (ع) به شمار می‌آید و بسیاری از منابع مهم شیعه این کتاب را مستند خود قرار داده‌اند. ایشان در پایان کتاب شش باب را به شرح زیر به حضرت مهدی (ع) و موضوعات مربوط به آن حضرت اختصاص داده است:
  • باب ذکر الامام القائم بعد أبی محمد (ع) و تاریخ مولده و دلائل إمامته و ذکر طرف من أخباره و غیبته و سیرته عند قیامه و مدة دولته‌
  • باب ذکر طرف من الدلائل علی إمامة القائم بالحق محمد بن الحسن (ع)‌
  • باب ما جاء من النص علی إمامة صاحب الزمان الثانی عشر من الائمة (ع) فی مجمل و مفصل علی البیان‌
  • باب ذکر من رأی الامام الثانی عشر (ع) و طرف من دلائله و بیناته‌
  • باب طرف من دلائل صاحب الزمان (ع) و بیناته و آیاته‌
  • باب ذکر علامات قیام القائم (ع) و مدة أیام ظهوره و شرح سیرته و...
  • باب پایانی کتاب در ضمن پنج فصل ارائه شده که موضوعات این پنج فصل عبارت است از: ویژگی‌های جسمانی، وقت ظهور، چگونگی آغاز ظهور، روش حکومت و مدت حکومت حضرت مهدی (ع). شیخ مفید در سال ۴۱۳ در بغداد و پس از ۷۵ سال تلاش و خدمت ارزنده دار فانی را وداع گفت و مورد تجلیل فراوان مردم و اهل علم قرار گرفت. شیخ طوسی- که خود در تشییع پیکر مطهر او حضور داشت- می‌گوید: روز وفات او از کثرت دوست و دشمن برای ادای نماز و گریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است. هشتاد هزار تن از شیعیان او را تشییع کردند و سید مرتضی علم الهدی بر او نماز گزارد و در حرم مطهر امام جواد (ع)، پایین پای آن حضرت، نزدیک قبر استادش ابن قولویه، مدفون گردید[۴۰].
  1. کتاب الغیبة للحجة: این کتاب ارزشمند تألیف شیخ الطائفه، ابو جعفر محمد بن حسن طوسی (م ۴۶۰ ق)، از برجسته‌ترین چهره‌های علمی جهان تشیع و شخصیت مورد اعتماد شیعه در قرن پنجم هجری است. او در فقه و اصول، حدیث، تفسیر، کلام و رجال، تألیفات فراوانی از خود به یادگار گذاشته است. مدت پنج سال نزد شیخ مفید درس خوانده و سالیانی دراز از محضر سید مرتضی، بهره‌مند شده است. بعد از رحلت سید مرتضی علم الهدی، رهبری و پرچم‌داری شیعه به شیخ طوسی رسید. در این هنگام منزل شیخ در محله کرخ بغداد، پناهگاه مسلمانان بود. جهت درک محضر او، دانشمندان فراوانی از سراسر سرزمین اسلامی، قصد بغداد می‌کردند تا از خرمن دانش و فضیلت آن عالم بزرگوار توشه برگیرند. شیخ طوسی مؤلف دو کتاب از کتاب‌های چهارگانه شیعه- تهذیب الاحکام و الاستبصار- است که هردو در زمینه روایات و احادیثی است که جنبه فقهی و حکمی دارند. از دیگر تألیفات ارزنده این دانشمند بزرگ کتاب الغیبة است. بی‌گمان کتاب الغیبة از بهترین، مهم‌ترین و کامل‌ترین منابع شیعه در مورد "غیبت" حضرت مهدی (ع) است. در این کتاب به علت و انگیزه غیبت امام زمان (ع) و حکمت الهی که موجب آن گردیده، اشاره شده است. شیخ طوسی در نگارش این اثر ارزشمند و گران‌بها، شیوه‌ای نو و ابتکاری به کار گرفته و به جوانب مختلف غیبت حضرت مهدی (ع) اشاره کرده است. همچنین با استدلال به قرآن و روایات معصومین (ع) و حکم عقل، به پاسخ‌گویی به شبهات و اشکالات مخالفان پرداخته است. این کتاب شامل فضایل امام عصر (ع) و سیره و روش آن حضرت در زمان غیبت و هنگام ظهور است و بسیاری از نشانه‌های ظهور حضرت مهدی (ع) را ذکر کرده است. از زمان نگارش آن تاکنون پیوسته مورد توجه علما و فقهای شیعه بوده و آنان در تألیفات خود، بسیار به آن استناد کرده‌اند. آقا بزرگ طهرانی در مقدمه‌ای بر کتاب الغیبة نوشته است: "کتاب الغیبة نوشته شیخ طوسی از کتاب‌های قدیمی است که بر بسیاری از کتاب‌های دیگر برتری دارد. این کتاب دربردارنده بهترین حجت‌ها و محکم‌ترین برهان‌های عقلی و نقلی بر وجود امام دوازدهم، محمد بن الحسن، صاحب الزمان (ع) و غیبت آن حضرت در این زمان و ظهورشان در آخر الزمان است"[۴۱]. شیخ طوسی در مقدمه کتاب درباره انگیزه خود از نگارش این کتاب نوشته است: "من این کتاب را به درخواست شیخ بزرگوار- که خداوند عمر ایشان را طولانی گرداند- نگاشتم. ایشان در خواست فرمود تا کتابی درباره غیبت صاحب الزمان (ع) املا نمایم و در آن سبب غیبت آن حضرت و علت طول کشیدن آن و... را بیان کنم و اینکه چرا آن حضرت ظهور نمی‌کند؟ آیا مانعی در کار هست؟ آن مانع چیست و چرا ما نیازمند به آن حضرت هستیم؟ من هم درخواست او را اجابت و امر ایشان را اطاعت کردم...
  • کتاب الغیبة (با حدود پانصد روایت) مشتمل بر هشت فصل است:
  1. الکلام فی الغیبة: در این فصل مؤلف به مباحث ذیل پرداخته است: دلیل بر وجوب عصمت امام، و دلیل بر فساد قول کیسانیه، ناووسیه، واقفه و سایر فرقه‌های منحرف در باب مهدویت.
  2. ولادت حضرت حجت (ع)‌
  3. مشاهده‌کنندگان حضرت مهدی (ع) در غیبت صغرا
  4. بیان پاره‌ای از کرامات آن حضرت‌
  5. برخی از موانع ظهور حضرت مهدی (ع)‌
  6. روایات مربوط به بحث نیابت و وکالت‌: در این بخش هم، درباره نواب و وکلای ممدوح و هم درباره نواب و وکلای مذموم حضرت مهدی (ع) سخن به میان آمده است. همچنین به برخی از توقیعات آن حضرت اشاره شده است.
  7. عمر طولانی حضرت مهدی (ع)‌ در ضمن آن اشاره‌ای به وقت ظهور و پاره‌ای از نشانه‌های ظهور شده است.
  8. برخی فضایل و صفات و سیره آن حضرت‌. شیخ طوسی در شب دوشنبه ۲۲ محرم سال ۴۶۰ ه به رحمت ایزدی پیوست و در نجف اشرف در خانه خویش به خاک سپرده شد[۴۲].


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۱.
  2. به نقل از: علی اکبر مهدی‌پور، برگزیده آثار در قرون و اعصار،(مشعل جاوید)، ص ۱۷۱.
  3. محمد بن حسن طوسی، رجال، ص ۱۰۴؛ فهرست، ص ۳۰؛ نجاشی، رجال، ص ۳۲.
  4. نجاشی، رجال، ص ۲۸۰؛ محمد بن حسن طوسی، رجال، ص ۳۸۴.
  5. محمد بن حسن طوسی، فهرست، ص ۱۲۲؛ نجاشی، رجال، ص ۲۵۷؛ محمد بن حسن طوسی، رجال، ص ۴۱۹ و ۴۳۳
  6. محمد بن حسن طوسی، رجال، ص ۳۵۷؛ نجاشی، رجال، ص ۲۵۵.
  7. نجاشی، رجال، ص ۲۵۹.
  8. نجاشی، رجال، ص ۲۵۶.
  9. محمد بن حسن طوسی، فهرست، ص ۸۱؛ نجاشی، رجال، ص ۴۱.
  10. نجاشی، رجال، ص ۳۷.
  11. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۲.
  12. ر.ک: کشی، رجال، ۱۰۴؛ محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۹۴.
  13. ر.ک: سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس، ص ۵۶۵، ح ۱؛ ص ۶۲۴، ح ۱۰؛ ص ۸۵۶، ح ۴۵؛ ص ۷۷۵، ح ۲۵؛ ص ۹۰۹، ح ۶۲؛ ص ۹۴۰، ح ۷۷؛ ص ۹۵۷، ح ۹۱.
  14. در این‌باره خوشبختانه شیخ محمد باقر انصاری ما را از پاسخ بی‌نیاز کرده است؛ چرا که ایشان دوازده سال از عمر خویش را صرف تحقیق درباره کتاب سلیم نموده و آن را در سه جلد، به تفصیل به چاپ رسانده و همه جوانب تحقیق را انجام داده است.
  15. سید سامی البدری، پاسخ به شبهات احمد الکاتب، ترجمه ناصر ربیعی، ص ۷۵.
  16. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۲، ۵۳.
  17. این کتاب‌ها عبارتند از: کافی اثر مرحوم کلینی؛ تهذیب الاحکام و استبصار اثر ابو جعفر محمد بن حسن طوسی و من- لا یحضره الفقیه، تألیف شیخ صدوق.
  18. ر.ک: صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵.
  19. ر.ک: مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۶.
  20. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۳، ۵۴.
  21. مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۶.
  22. ر.ک: مامقانی، تنقیح المقال، ج ۳، ص ۱۰۳.
  23. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۴، ۵۵.
  24. ر.ک: مقدمه تفسیر، محمد حسین طباطبایی.
  25. آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۱، ص ۱۲۱؛ ج ۲، ص ۴۷۸؛ ج ۳، ص ۱۱۲.
  26. سید محمد علی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ص ۹۹.
  27. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۵،۵۶.
  28. ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۴، ص ۳۰۲.
  29. سید محمد علی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ص ۹۸.
  30. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۶، ۵۷.
  31. این مجموعه به اصول اربعمائة شهرت دارد، یعنی، چهارصد اصل. اصول نوعی کتاب است جامع مقداری حدیث از معصومین (ع) و علمای حدیث که نوعا می‌گویند« له اصل»، یعنی احادیث کتاب را مؤلف از امام (ع) شنیده است یا اینکه از راوی امام استماع کرده است و از آن جهت چنین کتابی را اصل می‌گویند که از کتاب دیگر گرفته نشده است. ظاهرا اصول تا زمان امام عسکری (ع) نوشته شده و گرچه تاریخ تصنیف این کتب به‌طور قطع مسلم نیست ولی تالیف بیشتر آنها در زمان امام صادق (ع) بوده است.
  32. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص ۶۸.
  33. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۱۸۸.
  34. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۸، ۵۹.
  35. نعمانی، الغیبة، صص ۳۰- ۳۵.
  36. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۵۹، ۶۰.
  37. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، مقدمه، صص ۴- ۶.
  38. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۶۰-۶۲.
  39. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۴۷۴، فصل ۳۵.
  40. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۶۲، ۶۳.
  41. آقا بزرگ تهرانی، مقدمه کتاب الغیبة، ص ۲۴.
  42. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۶۳، ۶۴.