اطاعت در لغت
مقدمه
- این واژه از ریشه "ط ـ وـ ع" "ضد کَرْه" بهمعنای فرمان بردن[۱] همراه با خضوع و رغبت است[۲]. در تفاوت اطاعت با "اِتّباع" و "اجابت" گفتهاند: اطاعت فرمانبری از موجودی برتر است، در حالی که اِتّباع، مطلق پیروی با فرمان یا بدون فرمان، و اجابت، پذیرش درخواست موجود زیر دست است[۳].[۴]
- اِطاعت از ریشه "طوع" به معنی انقیاد و فرمانبرداری، سرسپردگی و تسلیم فرمان بودن است و ضد آن "کَرْه" به معنی ناخوش داشتن است. مشتقات این واژه در قرآن به صورتهای:
- طاعه (مصدر)،
- اَطاعَ، اَطاعُوا، اَطَعْنَ، اَطَعْتُم، اَطَعْتُمُوهُمْ، اَطَعْنا (ماضی)؛
- یُطیعُ، یُطِعُ، یُطیعُونَ، تُطِعْ، تُطیعوُا، نُطیعُ (مضارع)؛
- اَطیعُوا، اَطِعْنَ (امر)؛
- یُطاعُ (مضارع مجهول)
- مُطاع (اسم مفعول) آمده است.
- "طَوْع" به لحاظ معنی، مانند طاعت است با این تفاوت که طاعت، بیشتر به عنوان امتثال امر و اطاعت از فرمان کسی به کار میرود در حالی که "طَوْع" به معنای با رغبت و میل خود و به صورت داوطلبانه کاری را انجام دادن است. به همین جهت ﴿تَطَوَّعَ﴾ به معنای تبرّع و انجام امور غیر واجب به کار رفته است، مانند: ﴿فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ﴾[۵]. ﴿تَطَوَّعَ﴾ از مصدر "تطویع" به معنای "ترغیب و تسهیل و تزیین" نیز به کار رفته است مانند: ﴿فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ﴾[۶].[۷]
- ↑ مقاییساللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ المصباح، ج۲، ص۳۸۰، «طوع».
- ↑ مفردات، ص۵۲۹؛ التحقیق، ج۷، ص۱۳۸، «طوع».
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۳۷۷، «تبع».
- ↑ جعفرپیشه فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
- ↑ «و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.
- ↑ «نفس (امّاره) او کشتن برادرش را بر وی آسان گردانید پس او را کشت» سوره مائده، آیه ۳۰.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «اطاعت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.