عرش در حدیث
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث علم معصوم است. "عرش" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عرش (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
روایات دربارۀ عرش
- از امام صادق(علیه السلام) دربارۀ آیۀ «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»[۱] سؤال شد، حضرت فرمودند:[۲] «عرش جمیع خلقت است که هشت فرشته آن را حمل میکنند که هر یک بر هشت طبقه عالم اشراف دارند. یکی از این ملائکه برای انسانها از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای تمام بهائم از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای وحوش از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای پرندگان از خداوند طلب روزی میکند.»[۳]
- در روایت دیگی آمده است:[۴] «عرش را که علم است چهار نفر از اولین یعنی نوح و ابراهیم و موسی و عیسی(علیهم السلام) و چهار نفر از آخرین یعنی محمد(صلی الله علیه و آله) و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) حمل مینمایند. ایشان به این دلیل حاملان عرش هستند که انبیای قبل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بر چهار شریعت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بودهاند و بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز علم از محمد(صلی الله علیه و آله) و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) به دیگران انتقال مییابد.»[۵] یعنی امامان(علیهم السلام) حاملان عرش و به عبارتی علم الهی هستند.[۶]
- همچنین حضرت در تفسیر آیۀ:[۷] «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ» فرمودند:[۸] «آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، در کرسی است. و عرش، علمی است که اندازه آن را هیچکس نمیتواند تقدیر کند.»[۹]
- امام رضا(علیه السلام) فرمودند:[۱۰] «عرش اسم علم و قدرت است، عرشی است که در آن همه چیز موجود است. آنگاه حمل را به دیگر آفریدههایش، نسبت میدهد، زیرا او خلق خود را با حمل عرش خویش بنده خود ساخته است و آنان حاملین علم اویند.»[۱۱]
- در روایات بسیاری آمده است، امامان(علیهم السلام) فرمودند:[۱۲] «ماییم مثل اعلای الهی و ماییم حامل عرش پروردگار»[۱۳]
- باید توجه داشت در این زمینه روایاتی نیز وارد شده مبنی بر اینکه ارواح امامان(علیهم السلام) در شب های جمعه به عرش الهی صعود می کند و در آنجا کسب علم می نمایند و تا زمانی که سرشار از علم و معرفت نشدند به ابدان خود باز نمیگردند.[۱۴] روایات مربوط به این موضوع در اصول کافی ذیل بابی با عنوان "بَابٌ فِي أَنَّ الْأَئِمَّةَ(علیهم السلام) يَزْدَادُونَ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَة"[۱۵] و در بصائر با عنوان "باب ما يزاد الأئمة في ليلة الجمعة من العلم المستفاد"[۱۶] نقل شده است.[۱۷] مانند:
- امام صادق(علیه السلام) به مفضل فرمود:[۱۸] «ای اباعبدالله به راستی برای ما در هر شب جمعه سروری است. عرض کردم آن سرور چیست؟ امام فرمود: چون شب جمعه شود رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به عرش برآید و ائمه هم با او برآیند و ما هم با آنها برآییم و سپس روح ما به بدن ما برنگردد مگر با علمی که استفاده کردیم و اگر این استفاده علمی نبود علم ما تمام میشد.»[۱۹]
- ایشان در حدیثی دیگر می فرمایند:[۲۰] «وَ اللَّهِ إِنَّ أَرْوَاحَنَا وَ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ لَتُوَافي الْعَرْشَ لَيْلَةَ كُلِّ جُمُعَةٍ فَمَا تُرَدُّ فِي أَبْدَانِنَا إِلَّا بِجَمِّ الْغَفِيرِ مِنَ الْعِلْم»[۲۱]
- امام صادق(علیه السلام) همچنین می فرمایند:[۲۲] «به درستی برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژهای است. راوی می گوید: عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده میشود به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان میگردند و طواف مینمایند در حالی که میگویند، "بسیار پاک و منزه و پر قداست است پروردگار فرشتگان و پروردگار روح (سبوح قدوس رب الملائکة والروح)". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای میآورند. سپس همه میروند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده ـ که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه میبینند میباشد، که به همان اندازه از این تلاش و ترس بر آنان افزوده میگردد ـ منصرف گردیده میروند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف میگردند در حالی که بسیار شگفت زده هستند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمانتر نیست. (این امر را) مخفی نگاهدار که به خدا قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیت تر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر میباشد (...)»[۲۳]
منابع
- فرهنگ شیعه
- رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام.
- مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن
- خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معینالدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم.
- میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث
- مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن.
- صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی
- نمازی شاهرودی، علی، علم غیب
- افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
پانویس
- ↑ سورۀ طه، آیۀ 5
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص ۳۱۵
- ↑ ر.ک. رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، ص 85 ـ 90
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۹۹
- ↑ ر.ک. رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، ص 85 ـ 90؛ صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی(ره)، فصلنامه حضور، ش 88، صفحه؟؟؟
- ↑ صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی(ره)، فصلنامه حضور، ش 88، صفحه؟؟؟
- ↑ سورۀ بقره، آیۀ 255
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کتاب؟؟؟، ۳۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 4، ص ۸۹
- ↑ ر.ک. خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معین الدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهش های فلسفی کلامی، ش 63، ص 137ـ 145
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب،ج ۱، ص ۳۷۵
- ↑ ر.ک. خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معین الدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهش های فلسفی کلامی، ش 63، ص 137ـ 145
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۱۶، ص ۲۹۹
- ↑ ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 139
- ↑ ر.ک. افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص 62؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 72 و 73
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ١، ص ٢۵٣ ـ ٢۵۴
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج 1، ص ١٣0
- ↑ ر.ک. افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص 62
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج 1، ص ١٣۱، ح ۵
- ↑ ر.ک. افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص 62؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، ص 85 ـ 90
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج 1، ص ١٣٢، ح ۶.
- ↑ ر.ک. افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص 62
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۲۶، ص ۸۸
- ↑ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام، صفحه؟؟؟؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 72 و 73؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، ص 85 ـ 90