دارالعدل در فقه سیاسی
مقدمه
دارالعدل[۱]، به معنای خانه داد و دادگستری بود. آنگاه که حکومت در مصر به “سلاطین ایوبی” رسید، ساختمانی بنا کردند تا به امور مظالم رسیدگی نمایند و نام آن را “دارالعدل” نهادند. دارالعدل، به تدریج جایگزین “دارالقضا”یی شد که در صدر اسلام معمول بود[۲]. ایوبیین، برای احترام و اهمیت دادن به این مکان، روی تخت نمینشستند، بلکه روی صندلی کنار آن قرار میگرفتند و با استقرار سلطان در جایگاه مخصوص، قضاتی از مذاهب اربعه، سمت راست وی و وکیل بیت المال و دیگر ارباب وظایف، روبهروی سلطان مینشستند و با قرائت دادخواهی به حل و فصل آن میپرداختند[۳]. بعدها، به دلیل گستردگی دارالعدل، کارها به بخشهای گوناگونی تقسیم شده بود؛ از قبیل: نظر در مظالم سپاه، مظالم کارگزاران و مانند آن. پیش از ایوبیان، “ملک عادل نورالدین زنگی” نیز به تأسیس دارالعدل در دمشق همّت گماشت[۴].
منابع
پانویس
- ↑ دارالعدل، در معنی دیگر معادل دارالإسلام است. ر. ک: دارالإسلام. و نیز سرزمینی که تحت حکومت امام عدل باشد، دارالعدل در مقابل دارالجور خوانده میشود.
- ↑ ر. ک: دار القضا.
- ↑ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۱، ص۲۴۲-۲۴۱.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۰۲.