بحث:آیه اولی الامر در حدیث
روایات سبب نزول
سبب نزول از منظر شیعه امامیه
مفسران امامیه به اتفاق آرا، نزول آیه شریفه را درباره امامان اهل بیت(ع) دانسته و در این باره، روایاتی از رسول خدا(ص) و امامان اهل بیت(ع) نقل کردهاند[۱]. کثرت و قوت سند این روایات به گونهای است که برخی مفسران، روایات یادشده را متواتر دانستهاند[۲]. این روایات به چند دسته تقسیم میشود: در شماری از روایات، نزول آیه درباره نخستین فرد از اولی الأمر، یعنی امام علی بن ابیطالب(ع) دانسته شده است. در شمار دیگری، از علی(ع) و سبطین(ع) به عنوان مصادیق اولی الأمر یاد شده است و در دسته دیگری از روایات، از تمام امامان معصوم به عنوان مصادیق اولی الأمر سخن به میان آمده است. مفسران امامیه مانند: قمی، فرات کوفی، عیاشی، طبرسی، ابوالفتوح رازی، بحرانی، حویزی، مشهدی قمی، فیض کاشانی، استرآبادی، شبر و... هر کدام، روایات فراوانی از پیامبر(ص) و امامان اهل بیت(ع) نقل کردهاند که نشان میدهد آیه درباره امامان عترت نازل شده، اما واقعهای ذکر نکردهاند که سبب نزول آیه باشد.
شماری از مفسران شیعه و برخی مفسران و دیگر عالمان اهل سنت درباره آیه، واقعهای نیز بیان کردهاند که آن واقعه، سبب نزول آیه بوده است. آنان از مجاهد[۳] نقل کردهاند که وی نزول آیه را در غزوه تبوک دانسته و گفته است: «إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) حِينَ خَلَّفَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بِالْمَدِينَةِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تُخَلِّفُنِي بَيْنَ النِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ؟ فَقَالَ يَا عَلِيُّ أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى حِينَ قَالَ لَهُ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ فَقَالَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَلَّاهُ اللَّهُ أَمْرَ الْأُمَّةِ بَعْدَ مُحَمَّدٍ حِينَ خَلَّفَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بِالْمَدِينَةِ فَأَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِ وَ تَرْكِ خِلَافِهِ»[۴]. آیه درباره امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شده است. هنگامی که رسول خدا(ص) آن حضرت را در مدینه جانشین خود نمود. امیرالمؤمنین(ع) به پیامبر فرمود: ای رسول خدا آیا مرا جانشین قرار میدهید بر زنان و کودکان؟! پیامبر(ص) فرمود: ای علی آیا خشنود نیستی از اینکه نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی(ع) باشی، هنگامی که به هارون فرمود: «در میان قومم جانشینم باش و به اصلاح بپرداز».
امیرالمؤمنین(ع) پاسخ داد: آری به خدا سوگند. مجاهد میافزاید: مقصود از أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ علی بن ابی طالب(ع) است. خداوند در زمان حیات پیامبر(ص) برای پس از رسول خدا(ص) او را ولیّ و پیشوای امت قرار داد و جانشین ساختن او توسط رسول خدا(ص) در مدینه و دستور دادن به مردم به پیروی از او و تخلف نکردن از دستورهای او، برای همین مقصود بود. با توجه به سبب نزول آیه درباره علی(ع) در جریان جنگ تبوک و ماندن علی(ع) به جای پیامبر در مدینه و سخن پیامبر(ص) درباره علی که: «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي» شاید چنین تصور شود که آیه درباره امیرالمؤمنین(ع) نازل شده و شمول آن نسبت به دیگر امامان عترت از باب جری و تطبیق است؛ اما وقتی به روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نگاه میکنیم میبینیم در اکثر قریب به اتفاق روایات، به صراحت سخن از نزول آیه درباره همه امامان اهل بیت(ع) است. تعبیرهایی مانند سخن امام باقر(ع): «فَأُولِي الْأَمْرِ فِي هَذِهِ الْآيَةِ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ(ص)»[۵]؛
و سخن دیگر ایشان: «إِيَّانَا عَنَى خَاصَّةً- أَمَرَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ بِطَاعَتِنَا»[۶]؛ و سخن امام صادق(ع) ذیل آیه: «قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍ وَ فَاطِمَةَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»[۷]؛ یا روایت جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا(ص) که حضرت پس از نزول آیه، از همه امامان عترت به عنوان مصداق اولی الأمر نام بردهاند[۸] و سخن امام علی بن موسی الرضا(ع) که از تک تک امامان به عنوان مصداق اولی الأمر یاد کردهاند[۹]. روایات فوق و روایات دیگری از این دست، به صراحت نشان میدهد آیه درباره همه امامان اهل بیت(ع) نازل شده و نام بردن از امیرالمؤمنین(ع) به عنوان سبب نزول آیه در برخی روایات، از باب ذکر اتم مصادیق و نخستین مصداق اولی الأمر است، نه از باب اختصاص نزول آیه به آن حضرت.[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۱۱۰؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج۵، ص۴۱۲؛ محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج۱، ص۴۶۲؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۰۳؛ عبدعلی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۱، صص ۴۹۷ و ۴۹۹.
- ↑ سید عبدالله شبر، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، ج۲، ص۵۸.
- ↑ مجاهد (م ۱۰۴ق) از بزرگان تابعین و از مفسران بزرگ عصر خویش است. ذهبی از او با عناوینی چون «الامام، شیخ القراء و المفسرین» یاد کرده و مینویسد: او از کسانی است که مردم از او قرآن، تفسیر و فقه آموختهاند. مجاهد گفته است: سه بار قرآن را بر ابن عباس عرضه کردم، و درباره هر آیهای از او پرسیدم که درباره چه چیزی و چگونه نازل شده است (شمس الدین ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۴۹ - ۴۵۱) گفتنی است رجالشناسان شیعه درباره وی اظهار نظر نکردهاند.
- ↑ محمد بن علی ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۳، ص۱۵؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۱۵؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۳۱.
- ↑ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۱۰۸؛ تفسیر ابن فرات کوفی یک اثر تخصصی ولایی است که فقط آیات مربوط به امامت و فضائل امامان اهل بیت پیامبر در آن جمعآوری شده است، محقق خوبی مینویسد: و افرادی مانند شیخ صدوق و پدر ایشان علی بن حسین بن بابویه فراوان از این تفسیر روایت کردهاند (محقق خوبی، معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۲۵۲).
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۷۶؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۱.
- ↑ زینلی، غلامحسین، آیه اولی الامر، ص ۶۳.