بحث:آیه اولی الامر در حدیث

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

فخر رازی می‌نویسد: أمر بطاعة أولی الأمر علی سبیل الجزم فی هذه الآیة و من أمر الله بطاعته علی سبیل الجزم والقطع لا بد و أن یکون معصوم عن الخطأ، إذ لو لم یکن معصوماً عن الخطأ کان بتقدیر إقدامه علی الخطأ یکون قد أمر الله بمتابعته، فیکون ذلک أمرا بفعل ذلک الخطأ والخطأ لکونه خطأ منهی عنه، فهذا یفضی إلی اجتماع الأمر والنهی فی الفعل الواحد بالاعتبار الواحد، وإنه محال، فثبت أن الله تعالی أمر بطاعة أولی الأمر علی سبیل الجزم، وثبت أن کل من أمر الله بطاعته علی سبیل الجزم وجب أن یکون معصوماً عن الخطأ، فثبت قطعاً أن أولی الأمر المذکور فی هذه الآیة لا بد و أن یکون معصوماً[۱].

خدای تعالی در این آیه، به طور جزم و قطع، امر به اطاعت اولی الأمر نموده است و هر کس که این چنین امری برای او شده، باید از هر خطا و اشتباهی معصوم باشد؛ زیرا در غیر این صورت، بر فرض اقدامش بر اشتباه و خطا، لازم می‌آید که خداوند امر به اطاعت او کرده باشد که همان کار خطایی است و خطا از آن جهت که خطاست، مورد نهی است. نتیجه این که در صورت عدم عصمت اولی الأمر در آیه فوق، لازم می‌آید که امر و نهی در یک فعل و به یک اعتبار با یکدیگر جمع شود که این به طور حتم محال است. پس ثابت شد که خداوند متعال به طور جزم به اطاعت اولی الأمر فرمان داده و نیز ثابت شد که هرکس از جانب خداوند متعال به طور جزم فرمان به اطاعتش داده شده باید معصوم از خطا باشد. پس باید مقصود از «اولی الأمر» در آیه، افراد معصوم از خطا و اشتباه باشند. فخر رازی گرچه تا اینجا با شیعه امامی همراهی کرده و «اولی الأمر» را بر افراد معصوم منطبق ساخته است؛ ولی هنگام تعیین مصداق «اولی الأمر» دچار اشتباه شده و آن را بر اهل حل و عقد از امت منطبق کرده است[۲].[۳]

تفسیر قرآن کریم به روایات

همان‌گونه که قرآن می‌تواند برخی از آیاتش، برخی دیگر را تفسیر کند، روایات نیز می‌توانند آیات قرآن را تفسیر و تبیین نمایند؛ لذا خداوند متعال می‌فرماید: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ[۴]. در مورد «اولی الأمر» روایاتی وجود دارد که می‌تواند مصداق آن را تبیین کند. اینک به برخی از این روایات اشاره می‌کنیم:

احادیث دوازده خلیفه

بخاری به سند خود از جابر بن سمره نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود: «يَكُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا فَقَالَ أَبِي إِنَّهُ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ‌»[۵]. «دوازده امیر خواهد بود». آنگاه سخنی گفت که من آن را نشنیدم. پدرم گفت: پیامبر(ص) فرمود: «همه آنان از قریش‌اند». کلمه «امیر» از ماده امر و امارت است و این روایت می‌تواند در محدوده تعیین تعداد «اولی الأمر»، کمک کار ما باشد که عدد آنها دوازده نفر است[۶].

حدیث اطاعت رسول خدا(ص) در اطاعت علی(ع)

حاکم نیشابوری به سند صحیح از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: «مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَطَاعَ عَلِيّاً فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ وَ مَنْ عَصَى عَلِيّاً فَقَدْ عَصَانِي»[۷]. هر کس مرا اطاعت کند به طور حتم خدا را اطاعت کرده و هر کس مرا نافرمانی کند به طور حتم خدا را نافرمانی کرده است و هرکس علی(ع) را اطاعت کند به طور حتم مرا اطاعت کرده و هرکس علی(ع) را نافرمانی کند به طور حتم مرا نافرمانی کرده است. در این حدیث، پیامبر(ص) اطاعت حضرت علی(ع) را ملازم با اطاعت خود و اطاعت خودش را ملازم با اطاعت خدا معرفی کرده و در نتیجه، این همان معنایی است که قرآن در آیه مورد نظر به آن اشاره کرده است[۸].

حدیث ثقلین

ترمذی به سند خود از جابر بن عبدالله نقل می‌کند: «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ يَوْمَ عَرَفَةَ وَ هُوَ عَلَى نَاقَتِهِ الْقَصْوَاءِ يَخْطُبُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»[۹]. در حجة الوداع، روز عرفه رسول خدا(ص) را دیدم که بر شترش به نام قصواء سوار بود و خطبه می‌خواند. شنیدم که حضرت می‌فرمود: «ای مردم در میان شما چیزی می‌گذارم که اگر به آن تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم؛ اهل بیتم». در این حدیث نیز به لزوم تمسک و اطاعت از عترت پیامبر(ص) اشاره شده است[۱۰].

  1. محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۱۳.
  2. محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۱۳.
  3. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱، ص۱۵۳.
  4. «(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  5. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۸۱، حدیث ۷۲۲۲.
  6. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱، ص ۱۵۵.
  7. محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۰، حدیث ۴۶۱۷.
  8. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱، ص ۱۵۵.
  9. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۴۶۲، حدیث ۳۷۸۶.
  10. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱، ص ۱۵۶.