رفق و ملایمت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سیره خانوادگی معصومان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

پیامبر اکرم(ص) در زندگی خانوادگی به تمام معنا اهل رفق و ملایمت بود. از عایشه پرسیده شد پیامبر(ص) هنگامی که در خانه بود چگونه بود و چگونه رفتار می‌کرد؟ عایشه گفت: «کَانَ(ص) أَلْیَنَ النَّاسِ وَ أَكْرَمَ النَّاسِ وَ كَانَ رَجُلا مِنْ رِجَالِكُمْ إِلا أَنَّهُ كَانَ ضَحَّاكًا بَسَّامًا»[۱].

رفق و ملایمت و لطافت پیامبر در زندگی خانوادگی با همه جلوه‌هایش ظهور داشت و آن حضرت چنان نرم‌رفتار و باملاحظه بود که بی‌نظیر می‌نمود. سیره‌نویسان دراین‌باره چنین آورده‌اند: کان(ص) من تلطفه بهم أنه إذا دخل علیهم باللیل سلم تسلیما، لا یوقظ النائم، و یسمع الیقظان[۲].

پیامبر در روابط خانوادگی خود پیوسته نرم و ملایم و لطیف بود، و چون سخن می‌گفت لبخند بر لب داشت[۳]، و دوستی خود را این‌گونه جلوه‌گر می‌ساخت. رسول خدا(ص) در خانه آن‌قدر ملایمت می‌ورزید که برخی همسران پیامبر به خود جرأت می‌دادند که با آن حضرت مشاجره کنند و تندی نمایند، ولی پیامبر در چنین مواقعی نیز رفق می‌ورزید و ملایمت نشان می‌داد[۴]؛ و این رفق و ملایمت تا بدانجا بود که پدران برخی همسران پیامبر به دخترانشان اعتراض می‌کردند و قصد برخورد با آنان را داشتند، اما رسول خدا(ص) در چنین شرایطی نیز اجازه عکس‌العمل خلاف رفق و ملایمت نمی‌داد[۵]. پیامبر اکرم(ص) نسبت به کوتاهی‌ها و بد عمل کردن‌های افراد نیز جز با رفق و ملایمت رفتار نمی‌کرد، چنان‌که خبر انس بن مالک گویای آن است: «خَدَمْتُ النَّبِيَّ(ص) عَشْرَ سِنِينَ فَمَا أَمَرَنِي بِشَيْءٍ قَطُّ فَتَوَانَيْتُ فِيهِ أَوْ ضَيَّعْتُهُ فَلَامَنِي فِيهِ فَإِنْ لَامَنِي أَحَدٌ مِنْ أَهْلِهِ قَال: دَعُوهُ فَلَوْ قُدِّرَ أَنْ يَكُونَ لَكَانَ»[۶]. و در خبر دیگر از قول انس بن مالک چنین آمده است: «خَدَمْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) عَشْرَ سِنِينَ فَمَا سَبَّنِي سُبَّةً قَطُّ وَلَا ضَرَبَنِي ضَرْبَةً وَلَا انْتَهَرَنِي وَلَا عَبَسَ فِي وَجْهِي وَلَا أَمَرَنِي بِأَمْرٍ فَتَوَانَيْتُ فِيهِ فَعَاتَبَنِي عَلَيْهِ فَإِنْ عَاتَبَنِي عَلَيْهِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِهِ قَالَ: دَعُوهُ فَلَوْ قُدِّرَ شَيْءٌ لَكَانَ»[۷].

اوصیای پیامبر نیز در زندگی خانوادگی همین راه و رسم را در تمام شرایط پاس داشتند و هرگز از رفق و ملایمت دور نشدند و نسبت به خانواده در همین جهت سفارش می‌نمودند. در رساله حقوق امام سجاد(ع) آمده است: «وَ حَقُّ الصَّغِيرِ رَحْمَتُهُ‏ فِي‏ تَعْلِيمِهِ‏ وَ الْعَفْوُ عَنْهُ وَ السَّتْرُ عَلَيْهِ وَ الرِّفْقُ بِهِ وَ الْمَعُونَةُ لَهُ»[۸].

در پرتو این راه و رسم است که زندگی خانوادگی معنای نیکوی خود را می‌یابد و برکت آن را فرامی‌گیرد، و در صورت بروز مشکل خانوادگی، زندگی به تنگنا کشیده نمی‌شود و به سرعت مسائل حل می‌گردد، و راه رفتن به سوی اهداف خانواده هموار می‌گردد.[۹]

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

  1. سیره پیامبر خاتم درباره رفق و ملایمت در زندگی خانوادگی چه بوده؟ (پرسش)

منابع

  1. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی ج۴

پانویس

  1. «رسول خدا(ص) ملایم‌ترین و گرامی‌ترین مردمان بود؛ او هم مردی چون مردان شما بود با این تفاوت که همواره لبخند بر لب داشت». الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۵؛ مسند ابن راهویه، ج۳، ص۱۰۰۸.
  2. «مهربانی و نرم‌خویی پیامبر(ص) نسبت به خانواده‌اش چنان بود که وقتی هنگام شب بر آنان وارد می‌شود سلام می‌کرد و احترام می‌نمود، و خفته را بیدار نمی‌کرد، و با بیدار به سخن گفتن می‌نشست». محمد عبدالرؤوف المناوی، فیض القدیر (شرح الجامع الصغیر للسیوطی)، دارالفکر، بیروت، ۱۳۹۱ ق. ج۵، ص۱۲۶.
  3. مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۳۱؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۷، ص۱۲۱.
  4. نک: مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۲۸؛ سنن الکبری، ج۷، ص۳۸؛ المحلی، ج۱۰، ص۹۷؛ أبومحمد الحسین بن مسعود الفراء البغوی الشافعی، معالم التنزیل (تفسیر البغوی)، تحقیق خالد عبدالرحمن العک، مروان سوار، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ج۳، ص۵۲۶؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۶۳، ج۱۸، ص۱۹۲؛ امتاع الاسماع، ج۱۳، ص۶۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۱۵۴.
  5. نک: مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۲۸؛ سنن الکبری، ج۷، ص۳۸؛ المحلی، ج۱۰، ص۹۷؛ أبومحمد الحسین بن مسعود الفراء البغوی الشافعی، معالم التنزیل (تفسیر البغوی)، تحقیق خالد عبدالرحمن العک، مروان سوار، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ج۳، ص۵۲۶؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۶۳، ج۱۸، ص۱۹۲؛ امتاع الاسماع، ج۱۳، ص۶۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۱۵۴.
  6. «من ده سال در خدمت پیامبر(ص) بودم، هرگز نشد که مرا به چیزی فرمان دهد و من در آن کار کوتاهی کرده باشم یا آن کار را تباه نموده باشم و آن حضرت مرا به سبب آن کار سرزنش کرده باشد؛ و اگر کسی از اعضای خانه مرا سرزنش می‌کرد، حضرت می‌فرمود: رهایش کن، اگر آن کار انجام‌شدنی بود انجام می‌شد». محمد بن الحسین البرجلانی، الکرم و الجود و سخاء النفوس، تحقیق عامر حسن صبری، الطبعة الثانیة، دار ابن حزم، بیروت، ۱۴۱۲ ق. ص۳۹. با مختصر اختلاف در واژه: أبو بکر احمد بن عمرو ابن أبی عاصم، السنة، حققه و خرج أحادیثه باسم بن فیصل الجوابرة، الطبعة الاولی، دار الصمیعی، الریاض، ۱۴۱۹ ق. ج۱، ص۲۵۴.
  7. «من ده سال در خدمت رسول خدا(ص) بودم، هرگز مرا دشنام نداد، و برخوردی با من نکرد، و بر من صدا بلند ننمود، و برایم چهره درهم نکشید، و نشد که مرا به کاری فرمان دهد و من در آن کار کوتاهی کنم و حضرت مرا سرزنش نماید؛ و اگر کسی از اعضای خانواده مرا سرزنش می‌کرد، حضرت می‌فرمود: رهایش کن که اگر آن کار انجام‌شدنی بود انجام می‌شد». امتاع الاسماع، ج۲، ص۲۳۶.
  8. «حق خردسال مهربانی با اوست در آموزشش، و بخشیدن او، و پوشاندن [اشتباهات]او، و رفق و ملایمت با او، و یاری کردن او». امالی الصدوق، ص۳۰۶؛ الخصال، ج۱، ص۵۷۰؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۲۵.
  9. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص ۱۱۲.