اسیر بن زارم
مقدمه
اُسَیر بن زارِم مردی شجاع بود که یهودیان او را پس از کشته شدن "أبورافع"، به فرمانروایی خود برگزیده بودند. هنگامی که اسیر بن زارم به ریاست یهود رسید، به آنان گفت: "به خدا سوگند! محمد هیچ یک از یاران خود را به سوی یهود نفرستاده است؛ مگر آنکه هرچه که خواسته بر سر آنان آورده است؛ اما قصد من آن است، کاری کنم که تا کنون کسی نکرده است". یهودیان گفتند: "تو میخواهی چه کاری انجام دهی که دیگران تا کنون آن را انجام ندادهاند؟"اسیر گفت: "نزد قبیله غطفان میروم و آنها را برای جنگ با محمد جمع میکنم".
- اسیر بن زارم نزد قبیله غطفان رفت، آنان را جمع کرد و گفت: "ای گروه یهود! ما به شهر و دیار محمد برای جنگ با او میرویم. بدانید هیچ کس در شهر و سرزمین خود جنگ نمیکند؛ مگر آنکه دشمنِ او در برخی از هدفهایش بر او پیروز میشود". یهودیها نیز سخن او را تأیید کردند و گفتند که خوب چارهای اندیشیده است[۱][۲].
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۶؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۳، ص۳۱۹.
- ↑ اکبری، هادی، سریه عبدالله بن رواحه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷.