ناتوانی از نجات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ناتوانی از نجات (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مراد ناتوانی همگان، نسبت به نجات پیامبر از کیفر الهی، در صورت دروغ بستن آن حضرت بر خداوند است، زیرا در برخی آیات به صورت تهدید و بیان اهمیت سلامت این کتاب از تحریف و تغییر: أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ[۱] به این صورت بیان شده است: فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ[۲] و هیچ یک از شما مانع از عذاب او نمی‌شوید.

  1. وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ * فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ[۳].

نکات

این آیه نوعی بیان و شیوه زبان غیرمستقیم قرآن برای بیان سلامت این کتاب از افترا أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ[۴] است: اگر این پیامبر کریم که ما رسالت خود را به دوش او نهادیم، و با قرآن کریم به سوی شما فرستادیم، پاره‌ای اقوال را از پیش خود بتراشد و به ما نسبتش دهد لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ما او را مانند مجرمین دست بسته می‌کنیم، و یا ما دست راست او را قطع می‌کنیم، و یا با دست خود که همان قدرت ما است، او را گرفته، انتقام از او می‌ستانیم. که این احتمال اخیر در روایت قمی هم آمده است[۵] ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ و سپس او را به جرم اینکه دروغ به ما بسته می‌کشیم فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ آن وقت است که خواهید دید که هیچ‌کس از شما نیست که بتواند او را از ما پنهان کند، و ما را از انتقام‌گیری از وی مانع شود، و در نتیجه از عقوبت و اهلاک ما برهاند. بدین جهت، این آیات تهدیدی است به ظاهر نسبت به پیامبر محبوب و صادق و مصدق خود که خطاب به مردم شده تا عظمت سلامت آن را بیان کند و برای صحت و امانت‌داری پیامبر با این تعبیر بسیار تند و قاطع تردیدناپذیری آن را آشکار سازد، که اگر کسانی آن حضرت را بارها به افترای به خدا متهم کرده: وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ[۶] این مسئله در آیات زیادی منعکس شده، (مانند: نحل: ۱۰۱، یونس: ۳۷ و ۳۸، هود: ۳۵، یوسف: ۱۱۱، انبیا:،۵ فرقان: ۴ و ۵، سجده:۳) خداوند می‌گوید، چنین چیزی هرگز ممکن نیست، زیرا ما خود ناظر به این مسئله هستیم. بر فرضی که آن جناب سخنی را که از خدا نیست، به خدا نسبت دهد، چنین جزایی خواهد داشت و چگونه ممکن است این فرض تحقق یابد، با اینکه او فرستاده‌ای است از ناحیه خدا، و خدای تعالی او را به نبوت گرامی داشته و به رسالت خود برگزیده‌؟! پس آیات مورد بحث در معنای آیه زیر است که می‌فرماید: وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا * إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا[۷] و نیز در معنای آیه زیر که بعد از ذکر نعمت‌های بزرگی که به انبیایش داده می‌فرماید: وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۸] و بیان غیر مستقیم در اصالت وحی است[۹].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «یا می‌گویند (پیامبر) آن را بربافته است» سوره یونس، آیه ۳۸.
  2. «آنگاه هیچ یک از شما (آن را) از وی بازدارنده نبود» سوره حاقه، آیه ۴۷.
  3. «و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را می‌بست، * دست راستش را می‌گرفتیم * سپس شاهرگش را می‌بریدیم * آنگاه هیچ یک از شما (آن را) از وی بازدارنده نبود» سوره حاقه، آیه ۴۴-۴۷.
  4. «یا می‌گویند (پیامبر) آن را بربافته است» سوره یونس، آیه ۳۸.
  5. المیزان، ج۱۹، ص۶۷۵.
  6. «و (چنین) نیست که این قرآن را از سوی کسی بربافته باشند و جز از سوی خداوند باشد» سوره یونس، آیه ۳۷.
  7. «و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی * آنگاه بی‌گمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) می‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمی‌یافتی» سوره اسراء، آیه ۷۴-۷۵.
  8. «و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۸.
  9. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۸۶۹.