عبدالملک بن حبیب بن سلیمان اندلسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

ابومروان عبدالملک بن حبیب بن سلیمان سلمی مرداسی اندلسی از قبیله بنی سلیم و یا از موالی بنی سلیم بود.[۱] اینان اصالتاً از طلیطله بودند، اما ابومروان در البیره، شهری در اندلس به دنیا آمد و در قرطبه سکونت گزید.[۲]

ابومروان یکی از بزرگان مذهب مالکی بود که با علوم حدیث، فقه، نحو، شعر و ادب و نسب آشنایی داشت و اولین کسی بود که در اندلس اظهار حدیث کرد، اما به صحت و سقم احادیث آگاهی نداشت و در نقل آنها سهل انگاری می‌‌نمود، با این حال احادیث بسیاری را نقل کرده است.[۳] وی از غاز بن قیس، زیاد شَبَطون و صَعصعة بن سلّام فقه و حدیث فرا گرفت، همچنین در سال ۲۱۰ه‍ برای سفر حج و فراگیری حدیث راهی مکه شد و از عبدالملک بن ماجشون، مُطَرّف بن عبدالله یساری، اصبغ بن فرج، ابراهیم بن منذر و از دیگر شاگردان مالک حدیث شنید و در حالی که عالم، محدث و فقیه بزرگی به شمار می‌‌آمد، به قرطبه برگشت و از بزرگ‌ترین مبلغان مذهب مالکی شد. مرداسی سرانجام در رمضان سال ۲۳۸ یا ذی حجه سال ۲۳۹ از دنیا رفت.[۴]

آثار او عبارت‌اند از: غریب الحدیث فضائل الصحابه اعراب القرآن رغائب القرآن شرح موطأ مالک طبقات الفقهاء من اصحاب ائمة الخمسه کتاب الجامع حروب الأسلام سیرة الأمام فی الملحدین کتاب المسجدین مصابیح الهدی و الواضحة فی اعراب الفاتحه.[۵] لازم به ذکر است که حُمیدی (م ۴۸۸ﻫ) تنها از کتاب الواضحة عبدالملک بن حبیب یاد کرده که کتاب بزرگی در حدیث و مسائل فقهی بوده است.[۶] دیگر آثار او الطب النبوی،[۷] الحسبة فی الامراض، السخاء و اصطناع المعروف، کراهیة الغناء، کتابی در نسب، کتابی در علم نجوم، الورع فی العلم، الورع فی المال، الربا، الحکم و العمل بالجوارح، فضائل النبی، فضائل عمر بن عبدالعزیز، فضائل مالک بن انس، اخبار قریش و انسابها، السلطان، الباه و النساء، القاری و الناسخ و المنسوخ، الرهون و البدء و المغازی و الحدثان و مغازی رسول الله (ص) می‌باشند[۸].[۹]

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. بغیة الملتمس ۳۷۷.
  2. معجم المؤلفین ۶/۱۸۱.
  3. تذکرة الحفّاظ ۲/۵۳۷.
  4. سیر اعلام النبلاء ۱۲/۱۰۵.
  5. هدیة العارفین ۱/۶۲۴.
  6. جذوة المقتبس ۲۶۴.
  7. کشف الظنون ۲/۱۰۹۵.
  8. الدیباج المذهب ۲۵۴ و ۲۵۵.
  9. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص ۴۹۷-۴۹۸.