قاطعیت در معارف و سیره علوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

یکی از معیارهای شایستگی و شایسته‌سالاری، «قاطعیت» است. منظور از قاطعیت این است که کسی در اداره سازمان و افراد تحت مدیریت خود و همچنین در تصمیم‌گیری قاطع بوده و هیچ‌گونه ضعف و تردیدی از خود نشان ندهد. به عبارت دیگر، منظور از قاطعیت در اینجا این است که وقتی تمامی جوانب قضایا مورد بررسی قرار گرفتند، آنچه را که تصمیم گرفت «و صلاح تشخیص داد باید قاطعانه انجام دهد»[۱]. از نظر اسلام، کسی که این ویژگی را داشته باشد نسبت به کسانی که فاقد آن هستند، برای تصدی امور شایستگی بیش‌تری دارد. بر اساس همین ویژگی و معیار، حضرت علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر توصیه می‌کند که برای قضاوت افرادی را برگزیند که قاطع باشند: «وَ أَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُكْمِ‌»[۲]؛ «و قاطع‌ترین آنها را هنگامی که حکم معلوم شد انتخاب کن». آیه شریفه نیز می‌فرماید: ﴿فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ[۳]. بر اساس توصیه امام و آیه شریفه، کسی در حکومت اسلامی شایستگی قضاوت و اداره جامعه را دارد که قاطع باشد؛ یعنی وقتی به این نتیجه رسید که چگونه حکم کند یا چگونه امور جامعه را اداره نماید، جوسازی‌ها او را دچار وسوسه و ضعف در تصمیم‌گیری نکند، بلکه بدون هیچ ملاحظه و با قاطعیت کامل در امر قضاوت رأی خود را صادر نموده یا تصمیمات خود را به اجرا بگذارد.

لازم به یادآوری است که این قاطعیت هیچ‌گونه منافاتی با رفق و مدارا - که پیش‌تر مورد بررسی قرار گرفت - ندارد؛ زیرا در اسلام - همان‌گونه که ذکر شد - هم قاطعیت شرط مدیریت است و هم رفق و مدارا. به بیان دیگر، «مدیر شایسته کسی است که هم نرمش داشته باشد و هم برش»، هم در برخورد، نرم، ملایم و پرحوصله باشد و هم در تصمیم‌گیری، قاطع و بُرا.[۴]

منابع

پانویس

  1. محمدی ری‌شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۸۱.
  2. صبحی، الصالح، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  3. «و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  4. چناری، امید، وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی ص ۱۵۳.