اتفاق
مقدمه
- "اتفاق" در معانی متعددی به کار میرود. اهم آنها به قرار ذیل است:
- نفی علت فاعلی: مانند سخن ملحدان که میگفتند: پیدایش جهان هستی اتفاقی است.
- نفی ایجاب فاعل: این دیدگاه کسانی است که رابطه ضروری میان علت و معلول را انکار میکنند. به این معنا که اگر علت، تحقق یابد، به وجود آمدن معلول تخلفناپذیر نیست، و معلول در ظرف وجود علت اتفاقی است[۱].
- نفی علت غایی: این قول کسانی است که میان فاعل و غایت، رابطه ضروری و تخلفناپذیر معتقد نیستند، یعنی آنچه فاعل برای آن اراده و تلاش میکند، غیر از چیزی است که به عنوان هدف و غایت رخ میدهد.
- امر حقیقی: چیزی است که خود، علت برخی حوادث میباشد. در واقع اتفاق، در اینجا، اتفاق در کنار علل چهارگانه فاعلی، صوری، مادی و غایی، خود یک علت مستقل است. اتفاق در همه معانی چهارگانه پیش گفته باطل و مردود است[۲][۳].
رابطه اتفاق و بخت
- وجه مشترک "اتفاق" و "بخت" آن است که این دو بر پدیدههایی اطلاق میشوند که علل تصادفی در آنها کارگر است. میان این دو فرقهایی است، از جمله:
- اتفاق، اعم از بخت است. بخت به انسان اختصاص دارد و حداکثر ممکن است در مورد حیوانات هم گفته شود: حیوانات خوشبخت و حیوانات بدبخت؛ ولی قدر مسلم اینکه اصطلاح بخت در غیر مورد جاندار اطلاق نمیشود؛ ولی اتفاق را در غیر جاندار هم به کار میبرند؛ کما اینکه در خلقت عالم، برخی میگویند: خلقت عالم بر اساس اتفاق بوده است.
- مبدأ بخت، اراده شخص صاحب اختیار عاقل بالغ است؛ اما اتفاق، مبدأ طبیعی دارد و به خودی خود واقع میشود؛ مگر اینکه به مبدأ دیگری که ارادی باشد، سنجیده شود؛ زیرا امور اتفاقی، تصادماتی است که میان دو یا چند چیز واقع میشود، و در هر تصآدمی، یا هر دو شیء متحرکند، یا یکی ساکن و دیگری متحرک به سوی اوست. پس ممکن است دو حرکت از دو مبدأ اتفاق افتد که یکی طبیعی و دیگری ارادی باشد و در غایتِ واحدی تصادم کنند که آن غایت واحد، نسبت به مبدأ ارادی، خیر یا شری باشد. در آن صورت، نسبت به محرک ارادی "بخت" خواهد بود؛ لکن نسبت به محرک طبیعی، "اتفاق" شمرده خواهد شد[۴].
بخت بد و سوء تدبیر
- "سوء تدبیر" آن است که انسان سببی را اختیار کند که اکثر اوقات به غایتِ مذموم منجر گردد. "بخت بد" آن است که انسان سببی را که اختیار کرده است غالباً به غایت مذموم منجر نگردد؛ لکن آن غایت مذموم نصیب شخص شود. بنابراین، بخت بد با سوء تدبیر تفاوت دارد. "امر میمون" آن است که با حصول آن، حصول اسباب مساعد بخت، مکرر شود و "امر مشئوم" آن است که با حصول آن، حصول اسباب بدبختی مکرر گردد[۵][۶].
منابع
پانویس
- ↑ ملاصدرای شیرازی این معنا را برای اتفاق برگزیده است. (الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ج۲، ص۲۵۳).
- ↑ شیروانی، شرح مصطلحات فلسفی، ص۹ - ۸.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰-۲۱.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۱.
- ↑ مطهری، الهیات شفا، ج۱، ص۱۷۲ - ۱۶۷.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۲.