هبل
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
«هُبَل» بتی بود از آن بنی کنانه، بکر، مالک، ملکان و قریش.[۱]قریش بتهایی را در درون و اطراف کعبه قرار داده بود که از بین آنان، هبل از حیث جاه و منزلت، از جایگاه ویژهای برخوردار بوده، بزرگترین این بتها نزدشان بود.[۲] آنان این بت را - که از عقیق سرخ و به هیبت انسان ساخته شده بود،[۳]- بر فراز چاهی در خانه کعبه که در آن نذورات و هدایای کعبه را میریختند، قرار داده بودند. گفته شده که این بت، در حالی که دست راستش شکسته بود، به دست قریش رسید، پس آنان دستی از طلا برای او ساختند و آن را معبود خود قرار دادند.[۴] برپایی هبل را به خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر نسبت دادهاند از این رو به این بت «هبل خزیمه» هم میگفتند.[۵]قریش هبل را درون کعبه قرار داده بود و روبرویش هفت تیر (قدح) نهاده بود. پس هرگاه در بین شان خصومتی پیش میآمد یا آهنگ سفر یا کار مهمی میکردند به هبل هدیهای تقدیم میکردند و سپس با تیرها فال میزدند. پس هر چه در میآمد، آن را قبول میکردند و به کار میبستند.[۶] این بت در روز فتح مکه شکسته شد و طبیعتا امروز خبری از آن نیست.[۷]
منابع
پانویس
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۹۱.
- ↑ ابن کلبی، الاصنام، ص۲۷.
- ↑ ابن کلبی، الاصنام، ص۲۸.
- ↑ ابن کلبی، الاصنام، ص۲۸.
- ↑ ابن کلبی، الاصنام، ص۲۸.
- ↑ ابن کلبی، الاصنام، ص۲۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۲. رسم عرب جاهلی این بود که چون اقدام به امر مهمی چون ازدواج یا ختنه فرزندان یا دفن اموات در جایی و یا تردید در نسب کسی داشتند، با یک شتر و صد درهم پول نزد هبل میرفتند و با تقدیم این هدایا به متصدی قرعه و تیرها، شخص مورد قرعه را پیش میبردند و میگفتند: بارالها این فلان پسر فلان است که ما درباره او قصد انجام فلان کار را کرده ایم اکنون آنچه حق و مصلحت است آن را بیرون آر. با این سخن، از متصدی تیرها میخواستند تا قرعه بزند او نیز قرعه میزد و.... و هر آنچه بیرون میآمد بدان عمل میکردند. (ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۲)
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۳۲۷.