شکرگزاری در لغت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

«شُکر» در لغت یعنی تصور نعمت (دانستن اینکه: آنچه داری نعمت است و از ناحیه دیگری) و آشکار و ظاهر کردن آن[۱]، برخی نیز آن را ستایش احسان‌کننده دانسته‌اند[۲] و در مقابل آن کفر قرار دارد به‌معنای پوشاندن نعمت[۳].[۴]

در تعریفی دیگر چنین آمده است: شکر به معنای توجه‌داشتن و اظهارکردن نعمت و عنایتی است که از کسی و یا مقامی به انسان می‌رسد. لذا به حیوانی که با کمترین غذا چاق می‌شود و نعمت را اظهار می‌کند “دابّه شکور” گفته می‌شود. واژه شکر در مورد نعمت‌های مادی و معنوی، هر دو به کار می‌رود. بنا بر قول راغب، اصل این واژه از “عین شَکری” است؛ یعنی چشمه‌ای که سرریز از آب است. از این‌رو، شکر تنها به ابراز تشکر و قدردانی اطلاق نمی‌شود؛ بلکه مراد از آن، ابراز کامل قدردانی از منعم، به صورت قلبی و لسانی و عملی است[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها؛ المفردات، ص۴۶۱.
  2. جوهری، الصحاح، ۲/۷۰۲.
  3. و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها؛ العین، ج۵، ص۳۵۶؛ لسان العرب، ج۵، ص۱۴۴.
  4. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴؛ رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «شکر»، دانشنامه امام خمینی ج۶، ص۴۴۰ ـ ۴۴۶.
  5. مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۶۲.
  6. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲، ص ۳۵۸.