احسن الحدیث

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

از اوصاف یا نام‌های قرآن

این ترکیب، از ۲ واژه احسن به‌معنای نیکوترین و حدیث به‌دست آمده است و به‌دلیل پیوستگی واژه حدیث با احسن الحدیث، در همین مقاله از آن بحث می‌شود. با وجود گوناگونی عبارت‌ها، نوعی هماهنگی در معنای واژه حدیث میان لغت‌شناسان به چشم می‌خورد گویا آنان هر نو ظهوری اعمّ از شیء،[۱]. سخن[۲]. و خبر[۳]. را حدیث گفته‌اند که رایج‌ترین معنای آن در قرآن، سخن و کلام است و از معانی غیر رایج آن می‌توان به خبر و عبرت اشاره کرد. از مجموع‌۲۳ بار کاربرد مفرد حدیث، معنای ۹ آیه (اعراف ۱۸۵، کهف ۶، زمر ۲۳، جاثیه ۶، طور ۳۴، نجم ۵۹، واقعه ۸۱، قلم ۴۴، مرسلات ۵۰) را می‌توان با قرآن پیوند داد که به‌طور تقریبی در همه آنها نوعی تهدید و سرزنش کافران به‌دلیل بی‌توجهّی به آیات الهی به چشم می‌خورد.

برخی معتقدند واژه حدیث در آیه‌ ۵۹ نجم[۴]، به مضمون آیات پیش از خود اشاره دارد. برخی نیز حدیث را فقط در آیاتی چون ۸۱ واقعه[۵] و ۶ کهف[۶] که با پیشوندهای احسن و اسم اشاره «هـذا» همراه هستند، به‌معنای قرآن دانسته‌اند[۷]. که شاید به جای مفهوم کلّی آیه، صرفاً معنای واژه، مورد نظر آنها باشد.

مفسّران، نوآوری‌ها،[۸]. تازگی نزول قرآن در مقایسه با کتاب‌های آسمانی پیشین[۹]. و نیز کلام[۱۰]. و خبر جدید بودن[۱۱]. آن را دلیل وصف یا نام‌گذاری قرآن به حدیث می‌دانند. هم‌چنین متکلّمان و مفسّران طرف‌دار نظریّه حدوث قرآن، نام‌گذاری این کتاب به حدیث را شاهدی بر ادّعای خود می‌شمارند.[۱۲]. مخالفان آنها نیز با ارائه پاسخ‌هایی از قبیل حدوث لفظی قرآن کوشیده‌اند از دیدگاه خود دفاع کنند،[۱۳]. در‌حالی‌که گویا فهم عرفی و ابتدایی آیات، هیچ کدام از دیدگاه‌های یاد‌شده را یاری ندهد.

آشکارترین مورد وصف قرآن به حدیث، آیه‌ ۲۳ زمر است که بر مبنای آن، قرآن نه‌تنها حدیث، بلکه نیکوترین حدیث و سخن (احسن الحدیث) به‌شمار می‌آید و آیاتش (در لطف، زیبایی، عمق و محتوا) همانند یک‌دیگر است. آیاتی مکرّر و منسجم دارد که از شنیدن آنها، بر‌اندام کسانی‌که از پروردگارشان می‌ترسند، لرزه می‌افتد: ﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ ٱلْحَدِيثِ كِتَـٰبًۭا مُّتَشَـٰبِهًۭا مَّثَانِىَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهْدِى بِهِۦ مَن يَشَآءُ وَمَن يُضْلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنْ هَادٍ[۱۴]. در‌حالی‌که بسیاری از مفسّران، احسن‌الحدیث را به‌معنای نیکوترین کلام می‌دانند،[۱۵]. برخی با انطباق مفهوم تکرار که در مثانی و متشابه نهفته است، با داستان‌های مکرّر قرآن[۱۶]. و شاید به تأثیر از آیاتی مانند ﴿وَهَلْ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ[۱۷] و نیز شأن نزول، آیه احسن‌الحدیث را به احسن‌القصص تفسیر کرده‌اند.[۱۸]. در فرهنگ دینی شاید، این وصف، شهرت بیش‌تری از حدیث داشته باشد، چنان‌که امیرمؤمنان‌علی(ع) برای تشویق به فراگیری قرآن از آن با عنوان احسن الحدیث یاد‌کرده است: «تَعَلَّمُوا القرآنَ فإنّهُ أحسَنُ الحَديثِ».[۱۹]. گفته‌اند: درخواست صحابه پیامبر(ص) برای بیان داستان پیشینیان[۲۰]. یا شنیدن سخنی از او جهت رفع خستگی و ملال،[۲۱]. سبب نزول آیه شده است که هر دو شأن نزول، افزون بر نمایاندن جایگاه نشاط‌آفرین قرآن[۲۲]. ضرورت مراجعه مسلمانان را در نخستین گام به قرآن یادآور می‌شود.

گسترده‌ترین بحث درباره آیه، وجه وصف یا نام‌گذاری قرآن به احسن الحدیث است. در این جهت، اغلب به جنبه‌های لفظی و معنایی قرآن پرداخته‌اند. از جامع‌ترین دیدگاه‌ها، نظر فخر رازی است که هر دو بُعد یاد‌شده را در نظر داشته‌است.[۲۳]. مفسّران، شیوایی و فصاحت،[۲۴]. نظم[۲۵]. و اسلوب بیانی ویژه[۲۶]. را از ویژگی‌های برتری لفظی قرآن و احسن‌الحدیث بودن آن بر شمرده‌اند. هم‌چنین از چهره معنوی قرآن پرده بر گرفته و برخی از ویژگی‌های برتری معنایی آن مانند موارد ذیل را نمایانده‌اند: مصونیّت از تناقض[۲۷]. و حقّ و صدق محض بودن،[۲۸]. در برگیری اخبار غیبی،[۲۹]. علوم فراوان[۳۰]. و شگفتی‌های آفرینش،[۳۱]. انبوهی احکام در مقایسه با کتاب‌های پیشین،[۳۲]. هدایت توده‌ها و بیدارساختن افکار واندیشه‌ها،[۳۳]. جامعیّت آن به‌دلیل در برداشتن اصول، فروع و اخلاق.[۳۴].[۳۵].

منابع

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج‌۲، ص‌۳۶.
  2. مفردات، ص‌۲۲۲.
  3. الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۲۶۸.
  4. ﴿أَفَمِنْ هَـٰذَا ٱلْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ «و آیا از این گفته به شگفتی می‌افتید؟» سوره نجم، آیه 59.
  5. ﴿أَفَبِهَـٰذَا ٱلْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ «پس آیا این گفتار را سرسری می‌گیرید؟» سوره واقعه، آیه 81.
  6. ﴿فَلَعَلَّكَ بَـٰخِعٌۭ نَّفْسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَـٰرِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا۟ بِهَـٰذَا ٱلْحَدِيثِ أَسَفًا «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه 6.
  7. اسماء القرآن، ص‌۶۱.
  8. نمونه، ج‌۱۲، ص‌۱۶۲.
  9. تفسیر ماوردی، ج‌۵، ص‌۱۲۲.
  10. روح المعانی، مج‌۱۳، ج‌۲۳، ص‌۳۸۱.
  11. التحریر و التنویر، ج‌۱۵، ص‌۲۵۵.
  12. التبیان، ج‌۵، ص‌۴۵.
  13. التفسیر الکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۸۴.
  14. «خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوست‌های آنان که از پروردگار خویش می‌هراسند از آن به لرزه می‌افتد سپس با یاد خداوند پوست‌ها و دل‌هاشان نرم می‌شود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که» سوره ‌زمر، آیه 23.
  15. کنزالدقائق، ج‌۱۱، ص‌۲۹۷، روح المعانی، مج‌۱۳، ج‌۲۳، ص۳۸۱، المیزان، ج‌۱۷، ص‌۲۵۶.
  16. روان جاوید، ج‌۴، ص‌۴۹۳.
  17. «و آیا داستان موسی را شنیده‌ای؟» سوره طه، آیه 9.
  18. الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۲۶۹.
  19. نهج البلاغه، خ ۱۱۰.
  20. روح المعانی، مج‌۱۳، ج‌۲۳، ص‌۳۸۱.
  21. الکشاف، ج‌۴، ص‌۱۲۳.
  22. روح المعانی، مج‌۱۳، ج‌۲۳، ص‌۳۸۱.
  23. التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۶۸‌ـ‌۲۷۱.
  24. تفسیر ماوردی، ج‌۵، ص‌۱۲۲.
  25. روح البیان، ج‌۸، ص‌۹۷.
  26. التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۶۸.
  27. التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۶۸.
  28. المیزان، ج‌۱۷، ص‌۲۵۶.
  29. فتح البیان، ج‌۸، ص‌۲۱۹.
  30. التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۶۸.
  31. التحریر و التنویر، ج‌۲۳، ص‌۳۸۵.
  32. کشف الاسرار، ج‌۸، ص‌۴۰۳.
  33. شناخت قرآن، ص‌۱۲.
  34. الجدید، ۶، ص‌۱۵۸.
  35. صادقی، تقی، مقاله «احسن الحدیث»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص ۲۹۸.