ولایت شیطان
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ولایت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- ﴿وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا﴾[۱]؛ ﴿تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۲]؛ ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلً﴾[۳]؛ ﴿يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا﴾[۴].
- مراد از اتخاذ شیطان به عنوان ولیّ در آیه شریفه، اطاعت کردن از وسوسههای شیطان[۵] و سلطهپذیری و پیروی از تدبیرهای اوست که در این صورت شیطان نیز همچون مدبری، امور فکری، رفتاری و عملی افراد را برای مقاصد سوء خویش در اختیار خود درمیآورد تا به هر جهت انحرافی که خواست، سوق بدهد[۶].
- ﴿فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ﴾[۷].
- مراد از اتخاذ شیاطین به عنوان اولیا در آیه شریفه، سرپرست قرار دادن آنها بر خود و اطاعت کردن از اوامر و وسوسههای معصیتی آنها، به جای اطاعت از خدای متعال است. و نتیجه آن، جز گمراهی چیز دیگری نخواهد بود، اگر چه در دنیا، آن گمراهی را در قالب الفاظی مانندِ تبعیت از تمدن کهن پدران، روشنفکری و... نامگذاری کنند و در ذهن خود، آن امور باطل را به صورت حق تصور کنند.
- ولایت شیطان با ولایت شیاطین هیچ فرقی ندارند، ولایت شیاطین در واقع طبق آیهای در قرآن به ولایت شیطان برمیگردد:﴿يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۸].
- در آیه مذکور، شیطان و قبیله او را جمع بسته و به صورت شیاطین معرفی کرده است؛ زیرا سیاستگذار اصلی برای گمراهکردن انسانها، همان شیطان است. افراد به جای اینکه تدبیر امور خود را به خدای متعال بسپارند، آن را با اطاعت از وساوس جنود شیطان در اختیار شیطان قرار دادهاند؛ لذا مفسران مینویسند: "همه گمراهیها و وسوسهها منتهی به ابلیس (شیطان) میشوند"[۹]؛ "هر چه در برابر دستور خداست، حکم شیطان است"[۱۰].[۱۱]
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹.
- ↑ «سوگند به خداوند که ما به سوی امّتهای پیش از تو (نیز پیامبرانی) فرستادهایم امّا شیطان کردار آنان را در چشمشان آراست، پس او در آن روز سرور آنهاست و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره نحل، آیه ۶۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم برای آدم فروتنی کنید! (همه) فروتنی کردند جز ابلیس که از پریان بود و از فرمان پروردگارش سر پیچید؛ با این حال آیا شما او و فرزندانش را به جای من به سروری برمیگزینید با آنکه آنان دشمن شمایند؟ بد جایگزینی برای ستمگرانند» سوره کهف، آیه ۵۰.
- ↑ «ای پدر! من میهراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۵.
- ↑ المیزان، ج۵، ص۸۴.
- ↑ حقجو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص:۴۳.
- ↑ «دستهای را رهنمایی کرده است و بر دستهای، گمراهی سزاوار است. بیگمان آنها به جای خداوند شیطانها را سرپرستان خویش گزیدند و میپندارند که رهیافتهاند» سوره اعراف، آیه ۳۰.
- ↑ «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر میکند تا شرمگاههایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمیبینید میبینند؛ بیگمان ما شیطانها را سرپرست کسانی کردهایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۷.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۳۴۳.
- ↑ تسنیم، ج۸، ص۴۷۷.
- ↑ حقجو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص:۴۳-۴۴.