اصحاب قلیب

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصحاب قلیب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

قَلیب در لغت به معنای چاهی است که دهانه آن سنگ چین نشده[۱] و اصحاب قلیب به آن دسته از سران قریش گفته می‌شود که در جنگ بدر به دست مسلمانان کشته شده و در چاه بدر مدفون شدند.

سیره پیامبر(ص) چنین بود که هرگاه مرده‌ای را می‌دید فرمان دفن او را می‌داد و در این جهت میان کافر و مسلمان فرقی نمی‌گذاشت؛ ولی در جنگ بدر چون شمار کشتگان دشمن فراوان و دفن یکایک آنان برای مسلمانان دشوار بود، پیامبر(ص) فرمود[۲] تا جنازه همه سران شرک را در چاهی کثیف و بدبو افکنند.[۳] تنها جنازه امیة بن خلف را چون فربه بود و در زره خود متورم و متلاشی شده بود در همانجا که افتاده بود دفن کردند.[۴] پیامبر(ص) پیش از حرکت به سوی مدینه بر سر چاه آمد و یکایک آنان را به اسم خود و پدرانشان صدا زد و گفت: ای عتبة بن ربیعه، ای شیبة بن ربیعه، ای ابوجهل بن هشام، ای ابوالبختری، ای عقبة بن ابی‌معیط، ای نضر بن حارث، ای نوفل بن خویلد، ای ربیعة بن اسود[۵] چه بد خویشاوندان و امّتی برای پیامبر خود بودید! تکذیبم کردید، درحالی ‌که مردم مرا تصدیق کردند. از شهر بیرونم کردید، درحالی ‌که دیگران پناهم دادند. به جنگ با من شتافتید، درحالی‌ که مردم مرا یاری کردند.[۶] ما به آنچه خداوند به ما وعده داده بود رسیدیم و به حقّانیّت آن پی بردیم. آیا شما هم به آنچه خداوند به شما وعده داده بود رسیدید و به حقّانیّت آن پی‌بردید؟ عمر بن ‌خطاب پرسید: آیا با کسانی سخن می‌گویید که مرده‌اند و صدای شما را نمی‌شنوند؟ پیامبر(ص) فرمود: شما از آنها شنواتر نیستید؛[۷] ولی آنها قادر به جوابگویی نیستند، آنگاه حسان بن ثابت به این مناسبت اشعاری سرود.[۸] به گفته ابن‌اسحاق وقتی مسلمانان عتبه ‌بن‌ ربیعه را می‌کشیدند تا وی را در چاه افکنند فرزندش ابوحذیفه حاضر بود. پیامبر(ص) در چهره‌اش اندوهی یافت، به‌گونه‌ای که از شدّت ناراحتی تغییر کرده بود. به او فرمود: آیا برای پدرت غمگین هستی؟ وی عرض کرد: نه یا رسول اللّه! من در کفر پدرم و در جنگ با او تردیدی نداشتم، بلکه اندوهم از آن است که در او فضایلی سراغ داشتم که امیدوار بودم باعث هدایت او شود؛ امّا وقتی فرجام او را دیدم اندوهگین شدم. پیامبر(ص) برای ابوحذیفه طلب خیر کرد.[۹] مفسران آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ[۱۰] را در رابطه با اصحاب قلیب دانسته‌اند[۱۱].[۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

  1. دهقانی، عباس، مقاله «اصحاب قلیب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۳

پانویس

  1. لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۷۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۳، ص ۵۳۹، «قلب».
  2. السیرة الحلبیه، ج ۲، ص ۴۳۰ ـ ۴۳۱.
  3. مسند احمد، ج ۴، ص ۶۱۰؛ صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۱.
  4. المغازی، ج ۱، ص ۱۱۱؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۳۸.
  5. مسند احمد، ج ۴، ص ۶۱۰؛ صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۱.
  6. بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۱۸۸.
  7. مسند احمد، ج ۴، ص ۶۱۰؛ صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۱.
  8. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۳۹؛ البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۲۳۱.
  9. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۴۰؛ البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۲۹.
  10. «بی‌گمان خداوند آنان را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند سپس در کفر مردند هرگز نمی‌آمرزد» سوره محمد، آیه ۳۴.
  11. الکشاف، ج ۴، ص ۳۲۹؛ کشف‌الاسرار، ج ۹، ص ۱۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۶۸.
  12. دهقانی، عباس، مقاله «اصحاب قلیب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.