بکر بن شداخ

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

نام او را به صیغۀ تصغیر، بُکیر هم گفته‌اند و نام پدرش شداد است و نسب او را کلبی چنین گفته است: بکیر بن شداد بن عامر بن شداخ بن خرعة کنانی لیثی[۱]. ظاهرا قول کلبی درباره نسبش درست باشد؛ چون که شاخ یکی از اجداد او بوده است نه پدر او و او را به عنوان پدرش تصور کرده‌اند، در حالی که در نسب، بالاتر از پدر واقعی اوست و در این باره ابونعیم و ابن منده نسب او را ذکر نکرده‌اند[۲]. اما هذلی نسب او را به جد بزرگش شداخ رسانده و او را بکیر بن شداخ معرفی کرده است[۳].

او از غلامان و خدمتگزاران رسول اکرم(ص) بوده است[۴].عبدالملک بن یعلی لیثی می‌گوید: موقعی که به حد بلوغ رسید، خدمت رسول خدا(ص) آمد و گفت: "یا رسول الله! تاکنون من نزد خانواده و اهل بیت شما می‌آمدم طفل بودم ولی اکنون بالغ شده‌ام". پیامبر(ص) درباره او دعا کرد و فرمود: "خدایا! گفتارش را راست گردان و دلیل گفته‌اش را بر او تلقین کن"[۵]. و در جای دیگر عبارت الفاظش را راست گردان وجود دارد[۶]. شماخ در شعرش به او لقب فارس اطلال داده است، آنجا که می‌گوید: مخفی شدم از خیل سواران در ولایت مو قان آذربایجان و اسلام آوردم به دست بکیر بن شداخ؛ جنگ جویی که اسم اسبش اطلال بود[۷].[۸]

بکر؛ از خدمتگزاران رسول خدا(ص)

بکر در زمان عمر

سرانجام بکر

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۱.
  2. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۱.
  3. الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۴۵۴.
  4. أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱، ص۲۴۰.
  5. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۰؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۲۹۲.
  6. سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۰، ص۲۱۱.
  7. و غیبت عن خیل بموقان أسلمت بکیر بن شداخ فارس أطلال؛اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۱.
  8. قاسمی، محمود رضا، مقاله «بکر بن شداخ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۱۴۳-۱۴۴.