ابوسعد بن ابی‌فضاله حارثی انصاری

ابوسعد بن ابی‌فضاله حارثی انصاری
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابوسعد بن ابی‌فضاله حارثی انصاری
جنسیتمرد
کنیهابوسعد
از قبیلهبنی‌حارث
محل زندگی
از اصحابپیامبر خاتم

آشنایی اجمالی

وی را به اختلاف ابوسعد بن ابی فضاله[۱]، ابوسعید بن فضاله، ابوسعید بن ابی فضاله[۲] و ابوسعید بن فضالة بن ابی فضاله گفته‌اند[۳]. ابوحاتم تصریح کرده که کنیه او «ابوسعد» است[۴]. عده‌ای از شرح حال نگاران نیز کنیه او را ابوسعد آورده و در اینکه نام او ابوسعید باشد، تردید کرده‌اند[۵]. از این‌رو، باید در کنیه وی تصحیف به اضافه، یا خطای در کتابت صورت گرفته و ابوسعد به ابوسعید تغییر پیدا کرده باشد؛ چنانکه ابن سعد در جایی[۶] نام او را ابوسعد بن ابی فضاله و در جای دیگر[۷] ابوسعید بن ابی فضاله آورده است که شاهد روشنی بر یکی بودن این دو نام و تصحیف در آن است. هیثمی[۸] در کنار نام ابوسعید، سعد را آورده که توهم می‌شود سعد نام او و ابوسعید کنیه او باشد، اما دلیلی بر این قول وجود ندارد و کنار هم ذکر شدن این دو، خطای در کتابت است. به هر حال، او نزد صحابه‌نگاران به ابوسعد شهرت دارد[۹] و ابن حجر[۱۰] نیز کنیه او را ابوسعد و نام پدرش را فضاله آورده است. تردیدی در این نیست که نام پدر أبوسعد، ابوفضاله است. بدین دلیل تراجم نگاران، هم در شرح حال ابوسعد، نام پدرش را ابوفضاله گفته‌اند و هم در شرح حال خودش، از او با عنوان «ابوفضاله» یاد کرده‌اند. ابن حجر[۱۱] می‌گوید: ابن سعد او را در طبقه اهل خندق آورده است، ولی چنین مطلبی در طبقات موجود یافت نشد. برخی گفته‌اند: ابوسعد بن فضاله، همان عامر بن مسعود زرقی است[۱۲] و برخی دیگر گفته‌اند: ابوسعد بن فضاله، غیر از ابوسعد زرقی عامر بن مسعود است[۱۳]. خلیفة بن خیاط و برخی گفته‌اند: ابوسعد در شمار کسانی از انصار است که نسبشان کامل یاد نشده و نامشان نیز شناخته شده نیست[۱۴].

او از اهل مدینه بود[۱۵] که بعدها به شام رفت و در فتوحات شرکت کرد[۱۶]، ابوسعد از رسول خدا (ص) تنها یک روایت دارد. او از آن حضرت نقل کرده است که فرمود: «چون روز قیامت فرارسد، خداوند اولین و آخرین نفر از مخلوقات خود را در این روز که شکی در برپایی آن نیست فرامی خواند. پس خطاب به آنها می‌فرماید: هر کس عملی را انجام داده و در آن عمل غیر خدا را نیز در نظر داشته، ثواب آن عمل را از آن شخص بخواهد که خداوند غنی است و شریکان را از شراکت بی‌نیاز می‌کند»[۱۷] چون این حدیث تنها از محمد بن بکر نقل شده، ترمذی[۱۸] آن را غریب دانسته است. احمد بن حنبل[۱۹] و بخاری[۲۰] آن را به ابوسعید بن ابی فضاله نسبت داده‌اند.[۲۱]

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۷، ص۴۰۵؛ بخاری، ص۳۶؛ خلیفة بن خیاط، ص۱۷۵.
  2. احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۶۶؛ ترمذی، ج۴، ص۳۷۵؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۴۵.
  3. ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۶۲؛ المبارکفوری، ج۸، ص۴۷۵.
  4. ابن حبان، ج۱۶، ص۳۴۱.
  5. ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۶۲؛ مزی، ج۳۳، ص۳۴۲؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۹۴.
  6. ابن سعد، ج۵، ص۴۰۵.
  7. ابن سعد، ج۷، ص۴۰۵.
  8. موارد، ص۶۱۸.
  9. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۲.
  10. ابن حجر، ج۷، ص۱۴۵.
  11. ابن حجر، ج۷، ص۱۴۵.
  12. ابن عساکر، ج۲۶، ص۱۱۰.
  13. ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۶۲.
  14. خلیفة بن خیاط، ص۱۷۵؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۴۵.
  15. ابونعیم اصفهانی، ج۵، ص۲۹۰۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۵.
  16. مزی، ج۳۳، ص۳۴۲.
  17. « اذا كان يوم القيامة جمع الله الأولين والآخرين ليوم الأريب فيه، من كان أشرك في عمل عمله لله احداً فليطلب ثوابه من عند غير الله فان الله أغنى الشركاء عن الشرك»؛ خلیفة بن خیاط، ص۱۷۵؛ بخاری، ص۳۶؛ ابن ماجه، ج۲، ص۱۴۰۶؛ طبرانی، ج۲۲، صص۳۰۷.
  18. ترمذی، ج۴، ص۳۷۵.
  19. احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۱۵.
  20. بخاری، ص۳۶.
  21. محمدی، رمضان، مقاله «ابوسعد بن ابی فضاله حارثی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۳۴-۳۳۵.