ابوسلمه انصاری
تصویر قدیمی از بصره
نام کاملابوسلمه انصاری
جنسیتمرد
کنیهابوسلمه
پسرسلمة بن یزید
خویشاوندانعبدالحمید بن سلمه (نوه)
محل زندگیبصره
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

نامش دانسته نیست و کنیه ابوسلمه، با توجه به نام فرزنش «سلمه» برای وی ساخته شده است. صحابه‌نویسان، شرح حال وی را در سه عنوان «سلمه انصاری»، «سلمة بن یزید» و «ابوسلمه» آورده و گزارش مشابهی در هر سه عنوان تکرار کرده‌اند. این مسئله، نشان دهنده آن است که اختلافی در مصداق نیست و تنها در تعبیر از نام وی اختلاف شده است. شرح حال وی با نام نوه‌اش عبدالحمید پیوند خورده و با عنوان «جد عبدالحمید بن سلمه» شناخته می‌شود. ابن سعد[۱] وی را با عنوان «ابوسلمه» در صحابه ساکن بصره آورده؛ چنان که ابن حجر[۲] نیز او را در بخش اول (صحابه) ذکر کرده است. برخی، ابوسلمه را پدر عبدالحمید و نه جد وی نوشته‌اند، اما ابن حجر[۳] آن را غلط و باطل دانسته است؛ زیرا نام پدر عبدالحمید، سلمه است، نه ابوسلمه که کنیه جدش است. دسته‌ای دیگر، پدر عبدالحمید را یزید دانسته و نسب وی را، عبدالحمید بن یزید بن سلمه نوشته‌اند. در این صورت، جد وی سلمه است[۴]؛ چنان که ابن حجر[۵] شرح حال او را در عنوان «سلمه، ابویزید» نیز آورده است. البته در نهایت، نظر بغوی که او را ابوسلمه دانسته و شرح حال وی را در کنیه‌ها و نه اسامی درج کرده را مورد اعتماد دانسته است[۶]. ابن اثیر[۷] نیز در عنوان «سلمة بن یزید» با کنیه ابویزید، همان اطلاعاتی را که در دو عنوان «ابوسلمه» و «سلمه انصاری» آورده، گزارش کرده و گفته است: ابن منده و ابونعیم نیز این شخص را، فرد دیگری جز سلمه انصاری دانسته‌اند؛ هر چند ابن عبدالبر بدان دلیل که این دو را یک نفر می‌دانسته، عنوان جداگانه‌ای به وی اختصاص نداده است. اما با توجه به اشتراک اطلاعات، این احتمال که نام پدر و پسر جابه جا شده باشد، احتمال قابل اعتنایی است؛ به ویژه که ابن اثیر، کنیه وی را ابویزید نوشته که در این صورت، نام فرزند وی یزید است نه نام پدر. ابن حجر[۸] نیز در این زمینه تصریح کرده که برخی، آنها را دو نفر می‌دانند، ولی در دو عنوان مربوط به یک نفر است. دارقطنی، پدر عبدالحمید و جدش را افراد ناشناخته معرفی می‌کند[۹]. روایت مشهور وی که در منابع بسیاری منعکس شده است، از طریق نوه‌اش عبدالحمید بن سلمه نقل می‌شود. عبدالحمید از طریق پدرش از جدش نقل می‌کند که پدر و مادرش یکی اسلام پذیرفت و دیگری بر کفر ماند. آنان برای تعیین تکلیف فرزند خردسال ابوسلمه) نزد رسول خدا (ص) رفتند. آن حضرت هر یک از پدر و مادر را در گوشه‌ای نشاند و کودک را مخیر ساخت نزد هر کدام می‌خواهد برود. کودک ابتدا مادر کافر را انتخاب کرد. در این هنگام، رسول خدا (ص) دعا کرد خدا وی را هدایت کند، پس از این دعا، کودک نزد پدرش که مسلمان بود بازگشت[۱۰]. ابن حزم[۱۱] این روایت را نپذیرفته و ضمن مجهول دانستن راویان حدیث، تخییر میان کافر و مسلمان را جایز و صحیح ندانسته است.

عبدالحمید بن جعفر، این حادثه را برای جدش، رافع بن سنان دانسته است[۱۲] اما عبدالحمید بن جعفر که جدش رافع بن سنان صحابی است، فرد دیگری است و مشابهت آنان تنها اشتراک در نام است[۱۳]؛ چنانکه بخاری[۱۴] و دیگران[۱۵]، اینها را دو نفر دانسته‌اند. ابن حجر[۱۶] در تحیر جمع میان دو دسته روایات، احتمال داده حادثه مخیر کردن کودک برای انتخاب پدر یا مادر، دو بار و برای دو نفر اتفاق افتاده باشد که البته احتمال درستی نیست؛ زیرا با توجه به کامل بودن و ذکر جزئیات در گزارش‌هایی که این حادثه را مربوط به رافع بن سنان می‌داند، و اینکه وی به طور قطع صحابی است، برخلاف جد عبدالحمید بن سلمه که شناخته شده نیست، می‌توان حادثه را به رافع بن سنان مربوط دانست.[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۷، ص۵۶.
  2. الاصابه، ج۷، ص۱۵۹.
  3. الاصابه، ج۷، ص۱۵۹.
  4. ابن اثیر، ج۲، ص۵۱۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۶، ص۱۰۵.
  5. الاصابه، ج۳، ص۱۳۳.
  6. ابن حجر، ج۳، ص۱۳۳.
  7. ابن اثیر، ج۳، ص۵۳۳.
  8. الاصابه، ج۳، ص۲۳۹.
  9. ابن ماجه، ج۲، ص۷۸۸.
  10. ابن سعد، ج۷، ص۵۶؛ احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۴۶؛ ابن ابی شیبه، ج۷، ص۶؛ ابن ماجه، ج۲، ص۷۸۸؛ نسائی، ج۶، ص۱۸۵؛ ابن ابی‌حاتم، ج۴، ص۱۷۷؛ گونه‌های دیگر روایت را در مسند احمد بن حنبل بنگرید.
  11. ابن حزم، ج۱۰، ص۳۲۷.
  12. احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۴۶؛ ابوداوود، ج۱، ص۴۴۹؛ دارقطنی، ج۴، ص۳۰؛ حاکم نیشابوری، ج۲، ص۲۰۶.
  13. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۷۰.
  14. بخاری، ج۶، ص۵۱.
  15. ابن حجر، تهذیب، ج۶، ص۱۰۵.
  16. الاصابه، ج۳، ص۱۳۳.
  17. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «ابوسلمه انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۵۶-۳۵۷.