اسحاق بن ابراهیم (غیر منسوب)

آشنایی اجمالی

اسحاق بن ابراهیم[۱] در سه سند روایت تفسیر کنز الدقائق[۲] و به نقل از تأویل الآیات الظاهرة و طب الأئمة(ع) ذکر شده است؛ برای نمونه:

«حدثنا أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ[۳] فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) هَذِهِ الْآيَةُ نَزَلَتْ فِينَا خَاصَّةً فَمَا كَانَ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ فَهُوَ لَنَا وَ نَحْنُ ذُو الْقُرْبَى وَ نَحْنُ الْمَسَاكِينُ لَا تَذْهَبُ مَسْكَنَتُنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَبَداً وَ نَحْنُ أَبْنَاءُ السَّبِيلِ فَلَا يُعْرَفُ سَبِيلٌ إِلَّا بِنَا وَ الْأَمْرُ كُلُّهُ لَنَا»[۴].[۵]

شرح حال راوی

عنوان اسحاق بن ابراهیم در این سند و سند دیگر که از تأویل الآیات الظاهرة نقل شده[۶]، مقلوب ابراهیم بن اسحاق است، به قرینه وحدت در راوی احمد بن هوذه و مروی عنه عبدالله بن حماد انصاری[۷] و مراد از آن ابراهیم بن اسحاق نهاوندی احمری است؛ ولی آنچه از طب الأئمة(ع)[۸] نقل شده، قرینه و شاهدی بر تعیین آن به دست نیامده است.[۹]

منابع

پانویس

  1. مقلوب ابراهیم بن اسحاق است.
  2. ر.ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۸، ص۴۱۲، ج۱۳، ص۱۶۵ و ۲۳۳-۲۳۴.
  3. آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است سوره حشر، آیه ۷.
  4. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۱۶۵.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۳۸۰.
  6. ر.ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۲۳۳-۲۳۴.
  7. تفسیر کنز الدقائق، ج۷، ص۵۱۰، ج۱۰، ص۱۲۰، ۱۵۹، ۴۰۴ و ۴۸۸، ج۱۱، ص۳۲۳ و....
  8. «عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بِسْطَامَ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ قَالَ: حَضَرْتُهُ يَوْماً وَ قَدْ شَكَا إِلَيْهِ بَعْضُ إِخْوَانِنَا فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ أَهْلِي يُصِيبُهُمْ كَثِيراً هَذَا الْوَجَعُ الْمَلْعُونُ قَالَ وَ مَا هُوَ؟...»؛ (طب الأئمه، ص۱۹).
  9. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۳۸۰-۳۸۱.