بحث:توحید ذاتی در کلام اسلامی
توحید ذاتی در فرهنگ اصطلاحات کلام
"توحید ذاتی" عبارت است از: بیمانندی ذات حق از لحاظ وجوب وجود و قدم ذاتی و استقلال و لایتناهی بودن و شناختن ذات حق، به وحدت و یگانگی.
توحید ذاتی، یعنی حقیقت الوهی، دومی بردار و تعددپذیر نیست؛ مثل و مانند ندارد: ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾[۱]؛ و در مرتبه وجود او، موجودی نیست: ﴿وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾[۲][۳].
توحید ذاتی، شامل دو اصل "احدیت" و "واحدیت" میشود. اولی بر نفی تجزی و انقسام در ذات بسیط الهی مبتنی است و دومی بر نفی شریک و شبیه ذات الهی: «إِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَدِيُّ الْمَعْنَى يَعْنِي بِهِ أَنَّهُ لَا يَنْقَسِمُ فِي وُجُودٍ وَ لَا عَقْلٍ وَ لَا وَهْمٍ»[۴].
وحدت، در اینجا "وحدت حقه حقیقیه" بوده که عین ذات است، یعنی وحدت و واحد یکی است، نه ذاتی که به وحدت متصف باشد[۵][۶].
از نگاه علامه طباطبایی، "احد"، امکان فرض تعدد را نفی میکند؛ اما "واحد"، اینگونه نیست [۷]. از اینرو آیات قرآن، وحدت خداوند را با وصف "قهاریت" میستایند تا فرض ثانی را برای خدا در جهت مماثل نفی کند، تا چه رسد به اینکه خدای دومی وجود داشته باشد[۸][۹].
پانویس
- ↑ «چیزی مانند او نیست» سوره شوری، آیه ۱۱.
- ↑ «و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۴.
- ↑ مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۳۷ - ۳۶؛ همو، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۲۳؛ همو، الهیات شفا، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ صدوق، التوحید، ص۸۴، باب ۳، ح۳.
- ↑ طباطبایی، بدایة الحکمه، ص۱۲۹.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۲۰، سوره توحید.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۹۱ - ۸۶.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۴.