جغرافیای جب، در سوره مبارکه یوسف(ع)

  1.  قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ [۱].
  2.  فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ [۲].

در آیات صدر این گفتار. به واژه الجب بر می‌خوریم که از نظر لغوی، به معنی چاه، در زبان فارسی است. این چاه، طبق تفاسیر و روایات تاریخی یادآور رخداد عظیم و تکان دهنده و دلخراشی است که برای حضرت یوسف(ع)، در دوران کودکی اتفاق افتاد. به یقین دانستن و شناخت محل حوادث، برای هر فردی، که سرگذشتی را می‌خواند، خالی از فایده نیست، بلکه برای او عبرت‌انگیز هم هست. به هر حال، از آنجا که هدف ما، در این گفتار، شناخت مکان‌های مندرج در قرآن و توضیح جغرافیایی آنها است؛ به شناخت این مکان و معرفی آن به خوانندگان گرامی می‌پردازیم.[۳]

تاریخ انبیاء چه می‌گوید؟

برخی از محققین، زیر عنوان «یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم»، سرگذشت زندگی آن حضرت را به طور مفصل بیان داشته‌اند، که ما چکیده آن را، در این مقوله ذکر می‌نماییم.[۴] یعقوب، فرزند اسحاق(ع) - پدر یوسف - شبی در خواب دید، که فرشته‌ای بر او نازل شد و به او عرض کرد خدایت سلام می‌رساند و می‌فرماید برخیز و به شهر حران برو و از پادشاه آنجا که نامش لابان است؛ دختر راحله را خواستگاری کن؛ زیرا خداوند، از او نسل تو را زیاد گرداند و کار دنیا و آخرت تو، تأمین گردد. حضرت یعقوب، پیام فرشته را به فال نیک می‌گیرد و با شش دختر لابان، یکی بعد از مرگ دیگری ازدواج می‌کند و خداوند، از هر دختر لابان، دو پسر به او عطا می‌نماید. یوسف و بنیامین، هر دو از آخرین دختر لابان، به دنیا می‌آیند. از آنجا که حضرت یعقوب، به این دو کودک، به خصوص یوسف، به علت صغر سن و نداشتن مادر، عطوفت بیشتری نشان می‌دهد؛ این کودک مورد حسادت برادران ناتنی خود واقع می‌شود و لذا برادران تصمیم می‌گیرند که او را سرنگون و یا از دید پدر تبعید کنند.

در نهایت، بعد از مشورت، به این نتیجه می‌رسند؛ که او را به چاهی بیندازند. اکنون به ترجمه آیه مورد پژوهش برگردیم، که می‌فرماید: یکی از آنان گفت یوسف را نکشید... او را در مخفیگاه چاه بیفکنید.[۵]

محل چاه یوسف کجا است؟

محل چاهی، که یوسف را، در آن افکندند؛ به یقین نمی‌تواند فاصله چندان زیادی، با مکان زندگی خانواده حضرت یعقوب داشته باشد؛ لذا با شناخت آن مکان، می‌توان محل چاه را، نیز شناسایی کرد. طبق روایات تاریخی، محل سکونت خاندان حضرت یعقوب، شهر حبرون، یا قدس بوده، در داستانی که مترجم فارسی قرآن مجید، با استفاده از متون تاریخی، در ابتدای سوره یوسف، در مورد به توافق رسیدن برادران یوسف، در به چاه انداختن او آورده؛ محل چاه را بدین‌گونه بیان داشته است. «... همه برادران، بر آن بودند که یوسف را بکشند، یهودا گفت من به شما گفته‌ام؛ که به کشتن او رضا ندهم و نگذارم، که شما او را بکشید. در پیش او به‌ایستم و تا در تن من جان است مرگ را از او دفع می‌کنم. گفتند پس چگونه کنیم؟ گفت: در راه مصر چاهی است؛ بر راه گذر کاروان، او را در چاه افکنیم؛ تا مگر کسی او را از آن چاه برکشد و با خود ببرد، تا ما را از او برهیم و خون او در گردمان نیاید... گویند آن چاهی است، میان زمین اردن و مصر، چهارصد ارش[۶] در ازنای او است و مقاتل گوید: از منزل یعقوب، تا آنجا سه فرسنگ بود»[۷].[۸]

ویژگی‌های چاه یوسف

در زبان عربی، دو واژه برای کلمه چاه وجود دارد، که کمی با هم تفاوت دارند، آن دو واژه عبارتند از: جب و بئر. «جب، به معنی چاهی است، که آن را سنگ چین نکرده‌اند و شاید غالب چاههای بیابانی همین طور است»[۹]. اما «بئر چاه کهنه و قدیمی است، که حفر کنند و مالک آن معلوم نیست»[۱۰]. به هر حال، چاه محل تبعید یوسف؛ چاه کارآمدی بوده و از واژه غیابت می‌فهمیم، که در درون چاه حفره‌ای وجود داشته، تا شخصی که، برای آوردن آب به درون چاه می‌رود؛ سکویی برای نشستن داشته باشد، تا وارد آب نشود و آن را آلوده نکند.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. «گوینده‌ای از آنان گفت: اگر می‌خواهید کاری بکنید یوسف را نکشید، او را در ژرفگاه چاه بیندازید تا کاروانی وی را بردارد» سوره یوسف، آیه ۱۰.
  2. «پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند (چنین کردند) و ما به او وحی کردیم که (روزی) آنان را از این کارشان آگاه می‌کنی، در حالی که آنان درنیابند» سوره یوسف، آیه ۱۵.
  3. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۱۹.
  4. حسین عمادزاده، تاریخ انبیا
  5. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۱۹.
  6. ارش واحدی است برای اندازه‌گیری طول از آرنج تا سر انگشت، ذراع.
  7. زین العابدین، رهنما، ترجمه قرآن مجید، ج۲، ص۲۴۳.
  8. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۲۱.
  9. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۹، ص۳۲۴.
  10. قاموس قرآن.
  11. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۲۱.