مقدمه

 أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ... [۱]. برخی از بزرگان به نقل از مجمع البیان آورده: کلمه (جرز) بر وزن شتر زمین خشکی را گویند که به خاطر نیآمدن باران بدون گیاه باشد[۲]. سیوطی از کرمانی نقل کرده است که «الجرز» نام زمینی است[۳]. برخی از لغت شناسان جرز را «قطع کردن» معنا کرده‌اند ولی در این آیه مقصود زمین مرده‌ای است که روییدن گیاه از آن قطع شده است. در کنار تفاسیری که به طور اجمال، زمینی که گیاه در آن نمی‌روید را جرز دانسته و بیشتر از این به موضوع پرداخته‌اند مفسرانی هم هستند که در تفسیر خویش جرز را معین ساخته‌اند در این جا اسنادی را از میان آن تفاسیر ارائه می‌کنیم:

سند یکم: مجمع البیان فی تفسیر القرآن از ابن عباس آورده: یعنی به وسیله سیلاب‌ها آب را به مکان‌های بلند از شام تا یمن می‌فرستیم[۴].

سند دوم: «الجرز» اسم مکانی است در ولایت یمن که آب نهرها به آن نمی‌رسد، خدا باران را به آن می‌رساند و از آن زراعات و نباتات حاصل می‌شود[۵].

سند سوم: در بعضی تفسیرها است که مقصود سرزمین معینی است در یمن[۶].

سند چهارم: گویند جرز اسم مکانی است در ولایت یمن[۷].

سند پنجم: قال ابن عباس: هی ارض بالیمن و قال مجاهد: هی ارض بابین[۸].

سند ششم: ما اهل مکه را به قحط و بلا مبتلا کنیم چنانچه مبتلا ساختیم اهل آن بستان را که سوگند خورده بودند که صبحگاه میوه آن بستان را بچینند و استثنا نکردند یعنی ان شاء الله نگفتند و هنوز خواب بودند که از جانب پروردگار آتش عذاب نازل شد و بامداد آن بستان را چون خاکستر سیاه مبدل نمود. طبرسی از ابن عباس روایت کرده گفت در حوالی من نزدیک صنعاء باغستانی بود به نام صروان. تعلق داشت به مردی مؤمن و اهل صلاح. ثمره و میوه آن را داخل منزل خود نمی‌کرد مگر آنکه ابتدا حق فقرا و بینوایان را ادا می‌نمود خدای تعالی به او برکت عطا می‌فرمود چون آن مرد وفات نمود آن باغ به ارث به سه پسرش رسید آنها به یکدیگر گفتند ما عیال بسیاری داریم مالمان اندک است نمی‌توانیم مانند پدر رفتار کنیم و حق فقیران را بدهیم از قضا در آن سال که پدرشان از دنیا رفته بود آن باغ ثمره و میوه فراوانی داشت شبانگاه وارد باغ شدند نظرشان به میوه افتاد گفتند سحرگاه پنهانی و پیش از اطلاع فقرا میوه‌ها را می‌چینیم و سوگند خوردند بر این عمل و ان شاء الله هم نگفتند آن شب به خاطر طغیان و ستمی که به فقرا نمودند از جانب پروردگار آتشی فرود آمد شده و میوه آنها را بسوخت[۹].

سند هفتم: حقا ما (اهل مکه را) آزمایش کردیم (به قحط و گرسنگی) همان‌طور که صاحبان باغ (صروان) واقع در یمن نزدیکی صنعاء را امتحان نمودیم[۱۰].

نتیجه: حال بر پایه این سخنان می‌توان این مطلب را پیش کشید که جرز اگر اشاره به مکان در «یمن و نزدیک صنعاء» خواهد بود.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. «آیا ندیده‌اند که ما آب (باران) را به سرزمین بی‌گیاه می‌رانیم آنگاه با آن، کشتی پدید می‌آوریم که چارپایان آنان و خودشان از آن می‌خورند؛ پس آیا نمی‌نگرند؟» سوره سجده، آیه ۲۷.
  2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۴۱۹.
  3. سیوطی، الاتقان، ص۴۵۳.
  4. ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۲۳۸.
  5. تفسیر اثنا عشری، ج۱۰، ص۳۹۷.
  6. تفسیر عاملی، ج۷، ص۱۴.
  7. تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج۷، ص۲۴۴.
  8. معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۰۵.
  9. تفسیر جامع، ج۷، ص۲۲۲.
  10. تفسیر خسروی، ج۸، ص۲۵۱.
  11. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۱۴.