جعفر بن هارون زیات

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

جعفر بن هارون الزیات[۱]؛ در سند یک روایت تفسیر کنز الدقائق و به گزارش از کتاب بصائر الدرجات نقل گردیده است:

«حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ هَارُونَ الزَّيَّاتِ[۲] قَالَ: كُنْتُ أَطُوفُ بِالْكَعْبَةِ فَرَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَقُلْتُ فِي نَفْسِي هَذَا هُوَ الَّذِي يُتَّبَعُ وَ الَّذِي هُوَ الْإِمَامُ وَ هُوَ كَذَا وَ كَذَا قَالَ فَمَا عَلِمْتُ بِهِ حَتَّى ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى مَنْكِبِي ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ وَ قَالَ ﴿فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۳]»[۴].[۵]

شرح حال راوی

طبری شیعه روایت یاد شده را نیز با کمی اختلاف نقل کرده است:

«وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ، عَنْ جَعْفَرِ ابْنِ هَارُونَ الزَّيَّاتِ، قَالَ: كُنْتُ أَطُوفُ بِالْكَعْبَةِ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي الطَّوَافِ، فَنَظَرْتُ إِلَيْهِ فَحَدَّثْتُ نَفْسِي فَقُلْتُ: هَذَا حُجَّةُ اللَّهِ؟! وَ هَذَا الَّذِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً إِلَّا بِمَعْرِفَتِهِ؟! قَالَ: فَإِنِّي فِي هَذَا مُتَفَكِّرٌ إِذْ جَاءَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) مِنْ خَلْفِي، فَضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى مَنْكِبِي، ثُمَّ قَالَ: ﴿أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۶] ثُمَّ جَازَنِي»[۷]

عنوان جعفر بن هارون الزَّیَّات در منابع رجالی ذکر نشده، چنانکه در اسناد روایات نیز تنها در سند همین روایت قرار گرفته که از امام صادق(ع) نقل کرده است، پس از راویان مهمل شمرده می‌گردد؛ ولی در رجال شیخ طوسی از جعفر بن هارون الکوفی در اصحاب امام صادق(ع) نام برده شده[۸] که با توجه به یکی بودن طبقه و نام پدر، اتحاد این دو عنوان استظهار می‌گردد، چنانکه آیت‌الله خویی به آن تصریح کرده است[۹]، بنابراین وی از راویان کوفی و کنیه‌اش ابو عبدالله است و اطلاعات دیگری از این راوی در دست نیست.

ابن حجر نوشته است: جعفر بن هارون الکوفی ذکره أبو جعفر الطوسی فی رجال الشیعة[۱۰].[۱۱]

طبقه راوی

از تاریخ ولادت و وفات راوی اطلاعی در دست نیست؛ اما شیخ طوسی او را از اصحاب امام صادق(ع) برشمرده[۱۲] و در سند روایت نیز از آن حضرت نقل کرده است و اصحاب امام صادق(ع) بیشتر از طبقه پنجم راویان شمرده می‌شوند.[۱۳]

استادان و شاگردان راوی

از جعفر بن هارون، تنها روایت مذکور در منابع حدیثی نقل شده، در نتیجه تنها شاگرد وی در اسناد روایات علی بن حسان[۱۴] است، چنانکه استادی نیز در اسناد روایات برای وی یافت نشده و روایات موجود از ایشان بی‌واسطه از امام صادق(ع) نقل شده است.[۱۵]

مذهب راوی

اطلاع دقیقی از مذهب راوی وجود ندارد؛ لکن بر پایه اتحاد او با جعفر بن هارون الکوفی که در رجال شیخ طوسی عنوان شده، امامی بودنش استظهار می‌شود، چنانکه بعضی از رجالیان به آن عقیده دارند؛ لکن بارها گفته شد که موضوع رجال شیخ طوسی اعمّ از راویان امامی و غیر امامی است.

ممکن است از متن حدیث و قول راوی: «فَنَظَرْتُ إِلَيْهِ فَحَدَّثْتُ نَفْسِي فَقُلْتُ: هَذَا حُجَّةُ اللَّهِ؟! وَ هَذَا الَّذِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً إِلَّا بِمَعْرِفَتِهِ» استفاده گردد که ایشان به امامت امام صادق(ع) باور نداشته و از شیعیان نبوده[۱۶] یا از شیعیان بوده؛ ولی معرفت کافی به امام(ع) نداشته است.[۱۷]

جایگاه حدیثی راوی

شیخ طوسی و به پیروی از ایشان علامه حلی، ابن داوود و دیگران، جعفر بن هارون الکوفی را توثیق کرده‌اند[۱۸] که بر اساس اتحادش با جعفر بن هارون الزّیّات، راوی یادشده نیز ثقه است.[۱۹]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: رجال الطوسی، ص۱۷۶، ش۲۰۸۴؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۳۰، ش۲؛ الرجال (ابن داود)، ص۹۰، ش۳۳۵؛ منهج المقال، ج۳، ص۲۴۹، ش۱۱۱۷؛ نقد الرجال، ج۱، ص۳۶۵، ش۱۰۳۲؛ مجمع الرجال، ج۲، ص۴۷؛ جامع الرواه، ج۱، ص۱۶۳، ش۱۳۰۴؛ الوجیزة فی الرجال، ص۴۷، ش۳۹۱؛ منتهی المقال ج۲، ص۲۸۵، ش۶۰۷؛ شعب المقال، ص۶۱، ش۱۴۷؛ أعیان الشیعه، ج۴، ص۱۹۱؛ تنقیح المقال، ج۱۶، ص۱۱۹، (ش ۴۱۳۴) و ص۱۲۰، (ش ۴۱۳۶)؛ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۱۰۶، (ش ۲۳۳۶ و ۲۳۳۷)؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۳۰، (ش ۲۸۹۱ و ۲۸۹۲)؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۶۹۹، (ش۱۵۵۶ و ۱۵۵۷).
  2. زَیّات، به فروشنده روغن زیتون و گیرنده عصاره آن اطلاق می‌شود. ابن منظور در معنای این واژه نوشته است: و یقال للشجرة نفسها: زیتونة، و لثمرتها: زیتونة، و الجمع: الزیتون، و للدهن الذی یستخرج منه: زیت. و یقال للذی یبیع الزیت: زَیّات، و للذی یعتصره: زَیّات. (لسان العرب، ج۲، ص۳۵)
  3. (می) گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟ در آن صورت در گمراهی و سرگشتگی به سر خواهیم برد سوره قمر، آیه ۲۴.
  4. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۵۴۲ به نقل از کتاب بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۴۰ - ۲۴۱، ح۲۱.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 587-588.
  6. (می) گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟ در آن صورت در گمراهی و سرگشتگی به سر خواهیم برد سوره قمر، آیه ۲۴.
  7. دلائل الإمامه، ص۲۹۱، ح۲۴۴؛ مدینة المعاجز، ج۵، ص۳۴۶ - ۳۴۷، (ح۱۶۸۹) و ص۴۵۳، (ح۱۷۸۷) به نقل از دلائل الامامه.
  8. رجال الطوسی، ص۱۷۶، ش۲۰۸۴.
  9. معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۱۰۶، ش۲۳۳۶ و ۲۳۳۷.
  10. لسان المیزان، ج۲، ص۱۳۲، ش۵۶۳.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 588-589.
  12. ر.ک: رجال الطوسی، ص۱۷۶، ش۲۰۸۴؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۳۰، ش۲.
  13. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 589.
  14. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۵۴۲.
  15. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 589.
  16. سید محسن امین: و یظهر أن قوله: هذا هو الذی یتبع کان علی وجه الإنکار فلذلک أجابه(ع) بقراءة الآیة أی لا تکن کالذین قالوا هذا القول والله أعلم. (أعیان الشیعه، ج۴، ص۱۹۱)
  17. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 590.
  18. رجال الطوسی، ص۱۷۶، ش۲۰۸۴: جعفر بن هارون الکوفی، یکنی أبا عبدالله، ثقة؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۳۰، ش۲؛ الرجال (ابن داود)، ص۹۰، ش۳۳۵.
  19. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 590.