شوذب بن عبدالله همدانی در تاریخ اسلامی

مقدمه

شَوذَب، که نام او سُوَید نیز گفته شده، بر پایه برخی از گزارش‌ها، از محدّثان و بزرگان شیعه بوده است. درباره او گفته شده: شَوذَب، در مجلسی می‌نشست و شیعیان، برای شنیدن حدیث، نزد وی می‌آمدند. وی، در تشیّع، پیشگام بود.

از محمد بن قیس نقل شده است که: عابس بن ابی شبیب شاکری، با شوذب هم‌پیمانِ (وابسته) قبیله‌اش، آمد و به شَوذَب گفت: قصد داری چه کنی؟ شَوذَب گفت: چه کنم؟! همراه تو در دفاع از فرزند فاطمه دختر پیامبر خدا (ص) می‌جنگم تا کشته شوم. عابِس گفت: همین‌گونه هم به تو گمان می‌رفت؛ امّا نه! پیشِ روی ابا عبداللّه (ع) برو، همان‌گونه که شهادت دیگر یارانش را دیده، شهادت تو را نیز ببیند و پاداش شکیبایی بر آن را ببرد. من نیز همین کار را می‌کنم که اگر در این لحظه، کس دیگری از تو نزدیک‌تر داشتم، خوش داشتم که او را پیش بیندازم تا پاداش شکیبایی بر او را به حساب خدا بگذارم که امروز، برایمان سزاوار است با هر چه می‌توانیم، کسبِ پاداش کنیم؛ زیرا پس از امروز، دیگر عملی نیست و تنها محاسبه است. شَوذَب آمد و بر حسین (ع) سلام داد و روانه میدان شد و جنگید تا کشته شد[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. «جاءَ عَابِسُ بْنُ أَبِي شَبِيبٍ الشَّاكِرِيُّ وَ مَعَهُ شَوذَبٌ مَولى شَاكِرٍ، فَقَالَ: يَا شَوذَبُ، مَا فِي نَفْسِكَ أَنْ تَصْنَعَ؟ قَالَ: مَا أَصْنَعُ؟ اُقَاتِلُ مَعَكَ دُونَ ابْنِ بِنْتِ رَسُولِ اللّهِ (ص) حَتَّى اُقْتَلَ، قَالَ: ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ، أَمَّا لَا فَتَقَدَّمْ بَيْنَ يَدَي أَبِي عَبْدِ اللّهِ حَتَّى يَحْتَسِبَكَ كَمَا احْتَسَبَ غَيْرَكَ مِنْ أَصْحَابِهِ، وَحَتَّى أَحْتَسِبَكَ أَنَا، فَإِنَّهُ لَو كَانَ مَعِي السَّاعَةَ أَحَدٌ أَنَا أَولَى بِهِ مِنِّي بِكَ لَسَرَّنِي أَنْ يَتَقَدَّمَ بَيْنَ يَدَيَّ حَتَّى أَحْتَسِبَهُ، فَإِنَّ هَذَا يَوْمٌ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَطْلُبَ الأَجْرَ فِيهِ بِكُلِّ مَا قَدَرْنَا عَلَيْهِ، فَإِنَّهُ لَاعَمَلَ بَعْدَ اليَوْمِ وَ إنَّمَا هُوَ الحِسَابُ. قَالَ: فَتَقَدَّمَ فَسَلَّمَ عَلَى الحُسَيْنِ (ع)، ثُمَّ مَضَى فَقَاتَلَ حَتَّى قُتِلَ» (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۳).
  2. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۵۵۳.